۱۳۹۲-۴-۲۶، ۰۳:۱۶ صبح
[rtl] احکام ماه مبارک رمضان در قرآن کریم
سوره البقرة (2): آيات 183 تا 189][/rtl]
[rtl]يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَىالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (183) أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (184) شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (185) وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (186) أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (187)[/rtl]
[rtl]وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَىالْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (188) يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (189)[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]فلسفه و احكام روزه[/rtl]
[rtl]رهنمودهايى از آيات:[/rtl]
[rtl]جامعه اسلامى جامعهاى ملتزم و مسئول است، و نظامها و قوانين در آن به نيروىمحركى درونى اجرا مىشود كه قرآن آن را به نام «تقوى» مىخواند، و اين عامل بازدارنده با ايمان به خدا در انسان آفريده مىشود، و گروهى از واجبات، و در طليعه آنها روزه، سبب رشد و تقويت آن است.[/rtl]
[rtl]به مناسبت بحث درباره شخصيّت امت، در اين آيات از روزه به عنوان برترينبازدارنده نفسى امت در پاسدارى از حدود اجتماع و مراعات قوانين آن سخن مىگويد.[/rtl]
[rtl]در آغاز قرآن از فلسفه روزه سخن مىگويد، و سپس به بيان دستهاى از احكام آنمىپردازد، و آن گاه از اهميت ماه رمضان بحث مىكند. و به همين مناسبت سخن از دعا به ميان مىآيد و در پايان به احكام روزه و محرّمات اساسى در[/rtl]
[rtl]هنگام روزهدارى بازمىگردد.[/rtl]
[rtl]در قرآن پيش و پس از سخن گفتن از حرمت مال از روزه سخن به ميان آمده است (آيات183- 188)، و چنان مىنمايد كه گويى يكى از هدفهاى روزه تحقق يافتن نهى كنندهاى درونى است كه از حرمتهاى اجتماعى و آشكارترين آنها مال پاسدارى مىكند.[/rtl]
[rtl]روزه رفتار فرد را در برابر اجتماع تعديل مىكند، تا نسبت به آن تعدّى و تجاوزروا ندارد، و به همين مناسبت قرآن از حرمت و احترام مسكن سخن مىگويد و بر مردم بالا رفتن از ديوارها و از پشت وارد خانهها شدن را حرام مىشمارد.[/rtl]
[rtl]شرح آيات:[/rtl]
[rtl][183] روزه داشتن در رسالتهاى پيش از اسلام يك واجب دينى بود. و هنگامى كه خدا آن رابر ما واجب مىكند، براى هدفى بزرگ است كه به ما سود فراوان مىرساند. رفتار ما را درست مىكند و نفسها و جانهاى ما را بر تقوى و پرهيزگارى پرورش مىدهد.[/rtl]
[rtl]«يا أَيُّهَا الَّذِينَآمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ- اى كسانى كه ايمان آورديد، روزه بر شما واجب است به همانگونه كه بر كسانى پيش از شما واجب بود، باشد كه پرهيزگار شويد.»[/rtl]
[rtl]هدف از روزه پرهيزگارى و هدف از بسيارى از شعاير دينى نيز همين پرهيزگارى است(كه قرآن در بسيارى از آيات به آن اشاره كرده است) ولى تقوى يا پرهيزگارى چيست؟[/rtl]
[rtl]شايد كلمهاى كه اكنون در ادبيات معاصر بيشتر به جاى كلمه تقوى و نزديك بهمعناى آن به كار مىبريم، كلمه «التزام» يا «تعهّد» بوده باشد، ولى آنچه از كلمه تقوى به ذهن ما القا مىشود از اين كلمات برتر و بيشتر است. دلالت بر ملتزم بودن به ترس از عقاب و كيفر دارد، و عمل به چيزى براى «اتقاء» يعنى 314[/rtl]
[rtl]ترسيدن و پرهيز كردن از شرّى معين و در نتيجه قرار دادن عمل همچون وسيلهاىبراى پرهيز از مهلكه.[/rtl]
[rtl]پس تقوى التزام و تعهد دانسته و فرض شده انسان است براى جلوگيرى از زيانهايىكه اگر ترك تعهد كند به او خواهد رسيد، و آفريده شدن اين حالت در جان و نفس، جز پس از انجام گرفتن رشتهاى از آداب و شعاير صورت اتمام پيدا نخواهد كرد كه روزه يكى از آنها است، بدان سبب كه انسان را براى دورى گزيدن از شهوتهايش با مراقبتى درونى تمرين مىدهد، و از اين راه موهبت عزم و اراده در او رشد مىكند، چه اراده همچون هر نعمت ديگر، هر چه بيشتر مورد تمرين و بهرهبردارى قرار گيرد، رشد و تكامل زيادتر پيدا مىكند. روزهدار اراده خود را، هر وقت نياز باشد به كار مىاندازد، و اگر نيازمندى به خوراك يا ارتباط جنسى او را در جايى كه نبايد اجابت شود بخواند، با اين نيروى اراده آن را طرد مىكند.[/rtl]
[rtl]بسيارى از مردم چنان دوست دارند كه صالح و مؤمن متعهد باشند و شايد به زبان هماشارهاى به اين ميل درونى خود نكنند، ولى گروه اندكى از ايشان در رسيدن به مقصود خود موفق مىشوند، و اينان كسانى هستند كه اراده قوى دارند، و بر انسان لازم است كه اراده خود را تمرين دهد و تقويت كند تا بتواند به وسيله آن بر فشارهاى شهوات پيروز شود، و روزه يكى از وسايل تربيت و تمرين اراده است.[/rtl]
[rtl][184] روزه گرفتن امر واجب مخصوص ماه رمضان است كه گاه آدمى آن را طولانى تصورمىكند، ولى پس از تمرين و ممارست و تصميم گرفتن بر التزام آن را كوتاه خواهد يافت: و چنين است هر عمل ديگرى كه انسان آن را در آغاز دشوار و بزرگ تصور مىكند، ولى چون براى انجام دادن آن عزم جزم كند، آسان و سبك جلوهگر مىشود، و لذا از بهترين وسايل پيروزى بر زندگى سبك شمردن آن و آسان گرفتن دشواريهاى آن است، و قرآن روزهدارى را بدين گونه در نظر ما مجسم مىسازد.[/rtl]
[rtl]«أَيَّاماًمَعْدُوداتٍ- چند روزى معدود،» و در گزاردن واجب روزه تسهيلات ديگرى از قبيل تغيير زمان روزه گرفتن [/rtl]
[rtl]براى مسافر و بيمار وجود دارد.[/rtl]
[rtl]«فَمَنْ كانَ مِنْكُمْمَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ- و هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، در روزهاى ديگر (روزه را قضا خواهد كرد)،» كه در اين روزها به جاى روزهاى افطار كرده از ما رمضان به سبب بيمارى يا سفر، روزه خواهد گرفت. و ديگر از تسهيلات معاف شدن از روزهدارى براى كسى است كه نمىتواند روزه بگيرد، همچون اشخاص ضعيف البنيه و پيران سالخورده. در اين صورت مىتواند روزه بگيرد يا هر روز كه از روزه گرفتن بازمىماند در مقابل آن يك مسكين را خوراك دهد.[/rtl]
[rtl]«وَ عَلَى الَّذِينَيُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً- و بر كسانى كه طاقت آن را دارند، فديه خوردن روزه خوراك دادن به مسكين است، و هر كس به ميل خود روزه بگيرد،» يعنى با وجود سختى روزه داشتن روزه بگيرد، «فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ- پس اين برايش بهتر است،» بدان شرط كه روزه داشتن سبب زيان بزرگ نشود.[/rtl]
[rtl]«وَ أَنْ تَصُومُواخَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ- و اين كه روزه بگيريد براى شما بهتر است، اگر مىدانستيد.»[/rtl]
[rtl]بدان سبب كه جانهاى شما را پاك و اراده شما را تربيت مىكند، و براى شما درنزد خدا پاداشى نيكو آماده مىسازد.[/rtl]
[rtl] چرا رمضان؟[/rtl]
[rtl][185] و ناگزير روزه گرفتن بايد در ماه رمضان صورت پذيرد، چرا؟ آيا ماهى برتر و بهتراز آن وجود ندارد؟[/rtl]
[rtl]هرگز! ... اين ماه با خود يادبودى از مهمترين يادبودهاى امت همراه دارد، و آنياد شب قدر است كه قرآن در آن نازل شده است.[/rtl]
[rtl]«شَهْرُ رَمَضانَالَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى[/rtl]
[rtl]وَ الْفُرْقانِ[/rtl]
[rtl]- ماه رمضان ماهى است كه قرآن در آن فروفرستاده شده و راهنماى مردمان است. وبيناتى از راهنمايى و تميز حق از باطل.»[/rtl]
[rtl]«فَمَنْ شَهِدَمِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ- پس هر كس از شما در خانه و شهر خود باشد، بايد در اين ماه روزه بدارد.»[/rtl]
[rtl]«وَ مَنْ كانَ مَرِيضاًأَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ- و هر كس بيمار يا در سفر باشد، روزهاى ديگر چنين كند.»[/rtl]
[rtl]از آن روى روزهدارى در حالت بيمارى و در سفر روا نيست كه خدا:[/rtl]
[rtl]«يُرِيدُ اللَّهُبِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ- خدا براى شما راحتى و آسانى مىخواهد و سختى و دشوارى براى شما نمىخواهد،» و بر آدمى لازم است كه فرمان خدا را اطاعت كند و خود را گرفتار كارهاى دشوار نسازد كه از جمله آنها روزه داشتن در سفر و در حالت بيمارى است.[/rtl]
[rtl]«وَ لِتُكْمِلُواالْعِدَّةَ- تا عده (روزهاى ماه) را كامل كنيد،» و هر روز كه از روزه شما فوت شد عوض آن را در روزهاى ديگر بگيريد.[/rtl]
[rtl]«وَ لِتُكَبِّرُوااللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ- و از اين كه خدا راه را به شما نموده از بزرگى او ياد كنيد» و تعظيم و بزرگداشت خدا را به صورتى نيرومندتر از بزرگداشت هر كس يا چيز ديگر سازيد.[/rtl]
[rtl]«وَ لَعَلَّكُمْتَشْكُرُونَ- و باشد كه شكرگزار او باشيد.»[/rtl]
[rtl]و شكر نعمتهايى را كه در ماه روزه نصيب شما كرده بود بگزاريد.[/rtl]
[rtl]به رياضت واداشتن نفس به رشد و نمو ايمان به خدا مدد مىرساند، بدان سبب كهشهوتهاى دنيا بزرگترين مانع ميان خرد آدمى و شناخت خدا است، و از راه روزه اين مانع (هر چند به صورت موقّت) از ميان مىرود و در اين هنگام نور ايمان در قلب درخشيدن آغاز مىكند، و بنده به تكبير پروردگار خويش مىپردازد و مىداند كه همه اين نعمتهاى عظيم از او است و سپاسگزار او مىشود.[/rtl]
[rtl]به همين گونه منع موقتى بعضى از لذات جسمانى، مزهاى تازه دارد كه 317[/rtl]
[rtl]شخص را به شكرگزارى برمىانگيزد، و بنا بر اين شخص روزهدار از دو شادىبرخوردار است:[/rtl]
[rtl]يكى شادى هنگام افطار، و ديگرى شادى هنگام ملاقات ملك جبّار.[/rtl]
[rtl] رمضان و دعا[/rtl]
[rtl][186] شهر رمضان مناسب با دعا است، و به همين سبب قرآن در اين جا از لزوم ارتباطيافتن آدمى با آفريدگار خود از طريق دعا سخن مىگويد:[/rtl]
[rtl]«وَ إِذا سَأَلَكَعِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ- و اگر بندگان من از تو چيزى درباره من پرسند، (بگو كه) من نزديكم و چون مرا بخوانند اجابت مىكنم» اگر دعوت و خواندن حقيقى تنها و متوجه به خدا باشد و در آن شرك و ريا نباشد، خدا بدون شك دير يا زود آن را اجابت مىكند.[/rtl]
[rtl]«فَلْيَسْتَجِيبُوالِي- پس از من بخواهند،» و به اوامر خدا عمل كنند تا خدا جزاى هر نيكى را ده برابر بدهد.[/rtl]
[rtl]«وَ لْيُؤْمِنُوا بِيلَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ- و به من ايمان داشته باشند، باشد كه راه يابند.»[/rtl]
[rtl]استجابت دعوت خدا از ايمان آغاز مىشود، پس چون بنده ايمان خود را به خدايشخالص براى او كند، اين ايمان او را به اجراى واجبات خدا برمىانگيزد و بنا بر اين پروردگارش دعاى او را مستجاب مىكند.[/rtl]
[rtl] با آرزوی قبولی طاعات وعبادات همه روزه داران گرامی : [/rtl]
[rtl] تهیه کننده: متین[/rtl]
سوره البقرة (2): آيات 183 تا 189][/rtl]
[rtl]يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَىالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (183) أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (184) شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (185) وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (186) أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (187)[/rtl]
[rtl]وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَىالْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (188) يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (189)[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]فلسفه و احكام روزه[/rtl]
[rtl]رهنمودهايى از آيات:[/rtl]
[rtl]جامعه اسلامى جامعهاى ملتزم و مسئول است، و نظامها و قوانين در آن به نيروىمحركى درونى اجرا مىشود كه قرآن آن را به نام «تقوى» مىخواند، و اين عامل بازدارنده با ايمان به خدا در انسان آفريده مىشود، و گروهى از واجبات، و در طليعه آنها روزه، سبب رشد و تقويت آن است.[/rtl]
[rtl]به مناسبت بحث درباره شخصيّت امت، در اين آيات از روزه به عنوان برترينبازدارنده نفسى امت در پاسدارى از حدود اجتماع و مراعات قوانين آن سخن مىگويد.[/rtl]
[rtl]در آغاز قرآن از فلسفه روزه سخن مىگويد، و سپس به بيان دستهاى از احكام آنمىپردازد، و آن گاه از اهميت ماه رمضان بحث مىكند. و به همين مناسبت سخن از دعا به ميان مىآيد و در پايان به احكام روزه و محرّمات اساسى در[/rtl]
[rtl]هنگام روزهدارى بازمىگردد.[/rtl]
[rtl]در قرآن پيش و پس از سخن گفتن از حرمت مال از روزه سخن به ميان آمده است (آيات183- 188)، و چنان مىنمايد كه گويى يكى از هدفهاى روزه تحقق يافتن نهى كنندهاى درونى است كه از حرمتهاى اجتماعى و آشكارترين آنها مال پاسدارى مىكند.[/rtl]
[rtl]روزه رفتار فرد را در برابر اجتماع تعديل مىكند، تا نسبت به آن تعدّى و تجاوزروا ندارد، و به همين مناسبت قرآن از حرمت و احترام مسكن سخن مىگويد و بر مردم بالا رفتن از ديوارها و از پشت وارد خانهها شدن را حرام مىشمارد.[/rtl]
[rtl]شرح آيات:[/rtl]
[rtl][183] روزه داشتن در رسالتهاى پيش از اسلام يك واجب دينى بود. و هنگامى كه خدا آن رابر ما واجب مىكند، براى هدفى بزرگ است كه به ما سود فراوان مىرساند. رفتار ما را درست مىكند و نفسها و جانهاى ما را بر تقوى و پرهيزگارى پرورش مىدهد.[/rtl]
[rtl]«يا أَيُّهَا الَّذِينَآمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ- اى كسانى كه ايمان آورديد، روزه بر شما واجب است به همانگونه كه بر كسانى پيش از شما واجب بود، باشد كه پرهيزگار شويد.»[/rtl]
[rtl]هدف از روزه پرهيزگارى و هدف از بسيارى از شعاير دينى نيز همين پرهيزگارى است(كه قرآن در بسيارى از آيات به آن اشاره كرده است) ولى تقوى يا پرهيزگارى چيست؟[/rtl]
[rtl]شايد كلمهاى كه اكنون در ادبيات معاصر بيشتر به جاى كلمه تقوى و نزديك بهمعناى آن به كار مىبريم، كلمه «التزام» يا «تعهّد» بوده باشد، ولى آنچه از كلمه تقوى به ذهن ما القا مىشود از اين كلمات برتر و بيشتر است. دلالت بر ملتزم بودن به ترس از عقاب و كيفر دارد، و عمل به چيزى براى «اتقاء» يعنى 314[/rtl]
[rtl]ترسيدن و پرهيز كردن از شرّى معين و در نتيجه قرار دادن عمل همچون وسيلهاىبراى پرهيز از مهلكه.[/rtl]
[rtl]پس تقوى التزام و تعهد دانسته و فرض شده انسان است براى جلوگيرى از زيانهايىكه اگر ترك تعهد كند به او خواهد رسيد، و آفريده شدن اين حالت در جان و نفس، جز پس از انجام گرفتن رشتهاى از آداب و شعاير صورت اتمام پيدا نخواهد كرد كه روزه يكى از آنها است، بدان سبب كه انسان را براى دورى گزيدن از شهوتهايش با مراقبتى درونى تمرين مىدهد، و از اين راه موهبت عزم و اراده در او رشد مىكند، چه اراده همچون هر نعمت ديگر، هر چه بيشتر مورد تمرين و بهرهبردارى قرار گيرد، رشد و تكامل زيادتر پيدا مىكند. روزهدار اراده خود را، هر وقت نياز باشد به كار مىاندازد، و اگر نيازمندى به خوراك يا ارتباط جنسى او را در جايى كه نبايد اجابت شود بخواند، با اين نيروى اراده آن را طرد مىكند.[/rtl]
[rtl]بسيارى از مردم چنان دوست دارند كه صالح و مؤمن متعهد باشند و شايد به زبان هماشارهاى به اين ميل درونى خود نكنند، ولى گروه اندكى از ايشان در رسيدن به مقصود خود موفق مىشوند، و اينان كسانى هستند كه اراده قوى دارند، و بر انسان لازم است كه اراده خود را تمرين دهد و تقويت كند تا بتواند به وسيله آن بر فشارهاى شهوات پيروز شود، و روزه يكى از وسايل تربيت و تمرين اراده است.[/rtl]
[rtl][184] روزه گرفتن امر واجب مخصوص ماه رمضان است كه گاه آدمى آن را طولانى تصورمىكند، ولى پس از تمرين و ممارست و تصميم گرفتن بر التزام آن را كوتاه خواهد يافت: و چنين است هر عمل ديگرى كه انسان آن را در آغاز دشوار و بزرگ تصور مىكند، ولى چون براى انجام دادن آن عزم جزم كند، آسان و سبك جلوهگر مىشود، و لذا از بهترين وسايل پيروزى بر زندگى سبك شمردن آن و آسان گرفتن دشواريهاى آن است، و قرآن روزهدارى را بدين گونه در نظر ما مجسم مىسازد.[/rtl]
[rtl]«أَيَّاماًمَعْدُوداتٍ- چند روزى معدود،» و در گزاردن واجب روزه تسهيلات ديگرى از قبيل تغيير زمان روزه گرفتن [/rtl]
[rtl]براى مسافر و بيمار وجود دارد.[/rtl]
[rtl]«فَمَنْ كانَ مِنْكُمْمَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ- و هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، در روزهاى ديگر (روزه را قضا خواهد كرد)،» كه در اين روزها به جاى روزهاى افطار كرده از ما رمضان به سبب بيمارى يا سفر، روزه خواهد گرفت. و ديگر از تسهيلات معاف شدن از روزهدارى براى كسى است كه نمىتواند روزه بگيرد، همچون اشخاص ضعيف البنيه و پيران سالخورده. در اين صورت مىتواند روزه بگيرد يا هر روز كه از روزه گرفتن بازمىماند در مقابل آن يك مسكين را خوراك دهد.[/rtl]
[rtl]«وَ عَلَى الَّذِينَيُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً- و بر كسانى كه طاقت آن را دارند، فديه خوردن روزه خوراك دادن به مسكين است، و هر كس به ميل خود روزه بگيرد،» يعنى با وجود سختى روزه داشتن روزه بگيرد، «فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ- پس اين برايش بهتر است،» بدان شرط كه روزه داشتن سبب زيان بزرگ نشود.[/rtl]
[rtl]«وَ أَنْ تَصُومُواخَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ- و اين كه روزه بگيريد براى شما بهتر است، اگر مىدانستيد.»[/rtl]
[rtl]بدان سبب كه جانهاى شما را پاك و اراده شما را تربيت مىكند، و براى شما درنزد خدا پاداشى نيكو آماده مىسازد.[/rtl]
[rtl] چرا رمضان؟[/rtl]
[rtl][185] و ناگزير روزه گرفتن بايد در ماه رمضان صورت پذيرد، چرا؟ آيا ماهى برتر و بهتراز آن وجود ندارد؟[/rtl]
[rtl]هرگز! ... اين ماه با خود يادبودى از مهمترين يادبودهاى امت همراه دارد، و آنياد شب قدر است كه قرآن در آن نازل شده است.[/rtl]
[rtl]«شَهْرُ رَمَضانَالَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى[/rtl]
[rtl]وَ الْفُرْقانِ[/rtl]
[rtl]- ماه رمضان ماهى است كه قرآن در آن فروفرستاده شده و راهنماى مردمان است. وبيناتى از راهنمايى و تميز حق از باطل.»[/rtl]
[rtl]«فَمَنْ شَهِدَمِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ- پس هر كس از شما در خانه و شهر خود باشد، بايد در اين ماه روزه بدارد.»[/rtl]
[rtl]«وَ مَنْ كانَ مَرِيضاًأَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ- و هر كس بيمار يا در سفر باشد، روزهاى ديگر چنين كند.»[/rtl]
[rtl]از آن روى روزهدارى در حالت بيمارى و در سفر روا نيست كه خدا:[/rtl]
[rtl]«يُرِيدُ اللَّهُبِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ- خدا براى شما راحتى و آسانى مىخواهد و سختى و دشوارى براى شما نمىخواهد،» و بر آدمى لازم است كه فرمان خدا را اطاعت كند و خود را گرفتار كارهاى دشوار نسازد كه از جمله آنها روزه داشتن در سفر و در حالت بيمارى است.[/rtl]
[rtl]«وَ لِتُكْمِلُواالْعِدَّةَ- تا عده (روزهاى ماه) را كامل كنيد،» و هر روز كه از روزه شما فوت شد عوض آن را در روزهاى ديگر بگيريد.[/rtl]
[rtl]«وَ لِتُكَبِّرُوااللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ- و از اين كه خدا راه را به شما نموده از بزرگى او ياد كنيد» و تعظيم و بزرگداشت خدا را به صورتى نيرومندتر از بزرگداشت هر كس يا چيز ديگر سازيد.[/rtl]
[rtl]«وَ لَعَلَّكُمْتَشْكُرُونَ- و باشد كه شكرگزار او باشيد.»[/rtl]
[rtl]و شكر نعمتهايى را كه در ماه روزه نصيب شما كرده بود بگزاريد.[/rtl]
[rtl]به رياضت واداشتن نفس به رشد و نمو ايمان به خدا مدد مىرساند، بدان سبب كهشهوتهاى دنيا بزرگترين مانع ميان خرد آدمى و شناخت خدا است، و از راه روزه اين مانع (هر چند به صورت موقّت) از ميان مىرود و در اين هنگام نور ايمان در قلب درخشيدن آغاز مىكند، و بنده به تكبير پروردگار خويش مىپردازد و مىداند كه همه اين نعمتهاى عظيم از او است و سپاسگزار او مىشود.[/rtl]
[rtl]به همين گونه منع موقتى بعضى از لذات جسمانى، مزهاى تازه دارد كه 317[/rtl]
[rtl]شخص را به شكرگزارى برمىانگيزد، و بنا بر اين شخص روزهدار از دو شادىبرخوردار است:[/rtl]
[rtl]يكى شادى هنگام افطار، و ديگرى شادى هنگام ملاقات ملك جبّار.[/rtl]
[rtl] رمضان و دعا[/rtl]
[rtl][186] شهر رمضان مناسب با دعا است، و به همين سبب قرآن در اين جا از لزوم ارتباطيافتن آدمى با آفريدگار خود از طريق دعا سخن مىگويد:[/rtl]
[rtl]«وَ إِذا سَأَلَكَعِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ- و اگر بندگان من از تو چيزى درباره من پرسند، (بگو كه) من نزديكم و چون مرا بخوانند اجابت مىكنم» اگر دعوت و خواندن حقيقى تنها و متوجه به خدا باشد و در آن شرك و ريا نباشد، خدا بدون شك دير يا زود آن را اجابت مىكند.[/rtl]
[rtl]«فَلْيَسْتَجِيبُوالِي- پس از من بخواهند،» و به اوامر خدا عمل كنند تا خدا جزاى هر نيكى را ده برابر بدهد.[/rtl]
[rtl]«وَ لْيُؤْمِنُوا بِيلَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ- و به من ايمان داشته باشند، باشد كه راه يابند.»[/rtl]
[rtl]استجابت دعوت خدا از ايمان آغاز مىشود، پس چون بنده ايمان خود را به خدايشخالص براى او كند، اين ايمان او را به اجراى واجبات خدا برمىانگيزد و بنا بر اين پروردگارش دعاى او را مستجاب مىكند.[/rtl]
[rtl] با آرزوی قبولی طاعات وعبادات همه روزه داران گرامی : [/rtl]
[rtl] تهیه کننده: متین[/rtl]