[rtl]مقتل: روضه عبدالله بن حسن عليه السلام | شب پنجم محرم 92| برادر ميثم مطيعي[/rtl]
[rtl]مرا بخوان که به عشق تو تشنه‌تر باشم[/rtl]
[rtl]بخوان که مثل خیام تو شعله‌ور باشم[/rtl]
[rtl]من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب[/rtl]
[rtl]مرا بخوان نفسی با تو همسفر باشم[/rtl]
[rtl]قسم به روضه دیوار و در که تا هستم[/rtl]
[rtl]به یاد کرب و بلای تو دربه در باشم[/rtl]
[rtl]به ماتم حسن بن علی گرفتارم[/rtl]
[rtl]مقدّر است که همواره خون‌جگر باشم[/rtl]
[rtl]قسم به غربت مسلم غریب خواهم مرد[/rtl]
[rtl]اگر ز غربتت ای یار باخبر باشم[/rtl]
[rtl]بیار باده اهلی من العسل مولا[/rtl]
[rtl]که در کنار تو از مرگ برحضر باشم[/rtl]
[rtl]دلم شده است به تیر سه شعبه زخمی تا[/rtl]
[rtl]به یاد اصغر شش ماهه نوحه‌گر باشم[/rtl]
[rtl]غبار راه سعیدم مرا بخوان ای یار[/rtl]
[rtl]مرا بخوان که نماز تو را سپر باشم[/rtl]
[rtl]به شعله بسته عدو بارگاه زینب را[/rtl]
[rtl]مرا مباد که یک آه بی اثر باشم[/rtl]
[rtl]نکته: مقصود از سعید در مصرع: “غبار راه سعیدم مرا بخوان ای یار” سعید بن عبدالله حنفی از شهدای کربلاست که در روز عاشورا مقابل امام علیه السلام ایستاد تا آن حضرت نماز را اقامه نماید و بر اثر اصابت تیرها به شهادت رسید.[/rtl]
[rtl]زمينه: حالا كه من از حرم دورم | شب پنجم محرم 92 | برادر امير عباسي[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]درمونم صبره آخه مجبورم[/rtl]
[rtl]یه سلام میدم به سوی حرم کربلا
آرزو دارم بمیرم با غم کربلا[/rtl]
[rtl]غم کربلا منو می‌کشه
دل من فقط به حرم خوشه[/rtl]
[rtl]حسین وای…[/rtl]
[rtl]هر کی یکبار کربلا رفته
بطلب آقا ما رو هر هفته[/rtl]
[rtl]رزق ما سینه‌زنا رو از کرامت بده
مگه ما گریه نکردیم مادرت شاهده[/rtl]
[rtl]میشه شاهد کرمت باشم
منم این شبا حرمت باشم[/rtl]
[rtl]غم کربلا منو می‌کشه
دل من فقط به حرم خوشه[/rtl]
[rtl]واحد (از زبان قبرستان بقيع): مرا مي‌شناسي بقيعم، منم قبله گاه غريبان | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl]
[rtl]مرا می‌شناسی بقیعم/ منم قبله گاه غریبان[/rtl]
[rtl]مرا می شناسی بقیعم/ که با اشک و آهم چراغان[/rtl]
[rtl]چه شبها که بی روضه مردم/ در آغوش من گریه کردند[/rtl]
[rtl]به صادق به باقر به سجاد/ به یاد حسن گریه کردند[/rtl]
[rtl]غم غربت من/ رسیده به افلاک[/rtl]
[rtl]که ارکان ارض است/ در این تربت پاک[/rtl]
[rtl](واویلا، واغربتا)[/rtl]
[rtl]بقیعم که پر کرده عمری/ غم فاطمه خلوتم را[/rtl]
[rtl]زپنهانی قبر زهرا/ بخوان قصه غربتم را[/rtl]
[rtl]گهی بر مزار امامان/ گهی نزد ام البنینم[/rtl]
[rtl]من آن تربت ساده هستم/ که با عرشیان همنشینم[/rtl]
[rtl]شده زائر من/ هزاران کبوتر[/rtl]
[rtl]شده همدم من/ مزار پیمبر[/rtl]
[rtl](واویلا، واغربتا)[/rtl]
[rtl]پر از ماتم فاطمیه/ پر از داغ پیغمبرم من[/rtl]
[rtl]پر از روضه‌های نخوانده/ پر از غربت حیدرم من[/rtl]
[rtl]پریشانم از منع گریه/ پریشانم از منع ماتم[/rtl]
[rtl]به سر آید این عصر عسرت/ بنا بر روایات محکم[/rtl]
[rtl]دل من گرفته /خدایا خدایا[/rtl]
[rtl]از این عمروعاصان/ از این بولهب‌ها[/rtl]
[rtl](واویلا، واغربتا)[/rtl]
[rtl]واحد: زاده زهرا اباعبدالله، قبله دلها اباعبدالله | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl]
[rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]من کی ام؟ خاک پایت حسین جان[/rtl]
[rtl]من که هستم؟ گدایت حسین جان[/rtl]
[rtl]جان من قابلت را ندارد[/rtl]
[rtl]جان عالم فدایت حسین جان![/rtl]
[rtl]گرچه دور از تو گم کرده ام راه[/rtl]
[rtl]روضه خواندم تو را هر سحرگاه[/rtl]
[rtl]مثل هر صفحه ی مقتل تو[/rtl]
[rtl]خیسم از اشک و می سوزم از آه[/rtl]
[rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]عبدم و عبد نعم الامیرم[/rtl]
[rtl]از تولای تو ناگزیرم[/rtl]
[rtl]وای اگر بی‌غمت زنده مانم[/rtl]
[rtl]کربلا را نبینم بمیرم[/rtl]
[rtl]جز هوای تو در سر ندارم[/rtl]
[rtl]بی غم تو نفس برنیارم[/rtl]
[rtl]تا وفاداری ام را ببینی[/rtl]
[rtl]جان خود را به تو می سپارم[/rtl]
[rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]مثل حرت به من اعتنا کن[/rtl]
[rtl]با شهیدان مرا آشنا کن[/rtl]
[rtl]جان زهرا برای شهادت[/rtl]
[rtl]یک سحرگه مرا هم دعاکن[/rtl]
[rtl]هر که بایاد تو زندگی کرد[/rtl]
[rtl]عاقبت نذر راه ولی شد[/rtl]
[rtl]درس مردی گرفت از ابالفضل[/rtl]
[rtl]تا علمدار سیدعلی شد[/rtl]
[rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]نجوا با امام زمان: دلگيرم از زمانه بيا مهربان من | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl]
[rtl]بر لب رسیده از غم ایّام جان من[/rtl]
[rtl]دنیا مرا به بند اسارت کشیده است[/rtl]
[rtl]رنگ قفس شده همه ی آسمان من[/rtl]
[rtl]عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی[/rtl]
[rtl]باران شرم می چکد از دیدگان من[/rtl]
[rtl]عشّاق را به رنج و بلا آزموده اند[/rtl]
[rtl]ای وای اگر «فراق» بود امتحان من[/rtl]
[rtl]دستی بگیر تا نرود نوکری ز دست[/rtl]
[rtl]هجران تو ببین که بریده امان من[/rtl]
[rtl]شبگرد فاطمه، شب جمعه برای تو[/rtl]
[rtl]شب های چارشنبه ی هفته از آن من[/rtl]
[rtl]«یک شب به خاطر سفر کربلای تو[/rtl]
[rtl]یک شب به خاطر سفر جمکران من»[/rtl]
[rtl]با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا[/rtl]
[rtl]تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من[/rtl]
[rtl]با یک نگه برای دلم فتح باب کن[/rtl]
[rtl]گردم فدائی تو، امام زمان من[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]دم پاياني: سيد و مولا حسين | شب پنجم محرم 92 | برادر امير عباسي[/rtl]
[rtl]شور: پيرو راه سرخ اربابيم... | شب پنجم محرم 92 | هيأت ميثاق باشهدا[/rtl]
[rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]مقتل عبدالله بن حسن[/rtl][rtl]مثیر الأحزان ابن نما حلی: ص ٧٣، روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری: ص ٢٠٨ .[/rtl]
[rtl]وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ …. .فَقَالَ ع بِسْمِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ إِلَهِی تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ.ثُمَّ ضَعُفَ مِنْ کَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ …… فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ کَرُّوا عَلَیْهِ.فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَیْنِ ع فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ ع لِتَحْبِسَهُ فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً وَ قَالَ لَا أُفَارِقُ عَمِّی فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّی فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا بِیَدِهِ فَبَقِیَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى یَا عَمَّاهُ فَأَخَذَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا ابْنَ أَخِی اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ. فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى حِینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَ لَا تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً[/rtl]
[rtl]ترجمه: سالار شایستگان دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستاد….. نداى امام حسین علیه السّلام به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: خدایا، تو خود مىدانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مىکشند….آن تبهکاران سنگدل اندکى درنگ کردند و دگر باره بر آن آموزگار والاییها هجوم بردند. در همان لحظاتى که حسین علیه السّلام بر شهادتگاه، خود با لب تشنه و غرق در خون در انتظار شهادت بود، یادگار ارجمند برادرش، «عبد اللَّه»، فرزند امام حسن که کودکى هوشمند بود، از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایهاش حسین علیه السّلام رسانید تا عمو را یارى کند.[/rtl]
[rtl]عمهاش «زینب» خود را به او رساند تا وى را به خیمهها بازگرداند، امّا او پایدارى کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که: «لا افارق عمّى!» به خداى سوگند از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! در این هنگام یکى از تجاوزکاران اموى بنام «بحر بن کعب» به سوى حسین علیه السّلام روى آورد، که «عبد اللَّه» فریاد بر آورد: هان اى پلید زاده! آیا مىخواهى عمویم را به شهادت برسانى؟ آن عنصر پلید نیز شمشیرى بر آن کودک فرود آورد و عبد اللَّه دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالى که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که: عمو جان مرا دریاب! حسین علیه السّلام او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود: یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایى پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت.[/rtl]
[rtl]و آن گاه «حرمله» گلوى آن کودک محبوب را هدف تیر بیداد خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد! حسین علیه السّلام پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، «عبد اللَّه» در آغوشش، رو به آسمان کرد و گفت: بار خدایا، اگر این بندگان ستمکار و گناه پیشهات را تاکنون از نعمتهایت بهرهور ساختهاى، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار ده و هرگز از آنان خشنود مباش.[/rtl]
[rtl]روضه: به شعله بسته عدو بارگاه زينب را | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl][rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]شاعر: میلاد عرفان پور[/rtl][rtl]مرا بخوان که به عشق تو تشنه‌تر باشم[/rtl]
[rtl]بخوان که مثل خیام تو شعله‌ور باشم[/rtl]
[rtl]من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب[/rtl]
[rtl]مرا بخوان نفسی با تو همسفر باشم[/rtl]
[rtl]قسم به روضه دیوار و در که تا هستم[/rtl]
[rtl]به یاد کرب و بلای تو دربه در باشم[/rtl]
[rtl]به ماتم حسن بن علی گرفتارم[/rtl]
[rtl]مقدّر است که همواره خون‌جگر باشم[/rtl]
[rtl]قسم به غربت مسلم غریب خواهم مرد[/rtl]
[rtl]اگر ز غربتت ای یار باخبر باشم[/rtl]
[rtl]بیار باده اهلی من العسل مولا[/rtl]
[rtl]که در کنار تو از مرگ برحضر باشم[/rtl]
[rtl]دلم شده است به تیر سه شعبه زخمی تا[/rtl]
[rtl]به یاد اصغر شش ماهه نوحه‌گر باشم[/rtl]
[rtl]غبار راه سعیدم مرا بخوان ای یار[/rtl]
[rtl]مرا بخوان که نماز تو را سپر باشم[/rtl]
[rtl]به شعله بسته عدو بارگاه زینب را[/rtl]
[rtl]مرا مباد که یک آه بی اثر باشم[/rtl]
[rtl]نکته: مقصود از سعید در مصرع: “غبار راه سعیدم مرا بخوان ای یار” سعید بن عبدالله حنفی از شهدای کربلاست که در روز عاشورا مقابل امام علیه السلام ایستاد تا آن حضرت نماز را اقامه نماید و بر اثر اصابت تیرها به شهادت رسید.[/rtl]
[rtl]زمينه: حالا كه من از حرم دورم | شب پنجم محرم 92 | برادر امير عباسي[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]حالا که من از حرم دورم[/rtl][rtl]درمونم صبره آخه مجبورم[/rtl]
[rtl]یه سلام میدم به سوی حرم کربلا
آرزو دارم بمیرم با غم کربلا[/rtl]
[rtl]غم کربلا منو می‌کشه
دل من فقط به حرم خوشه[/rtl]
[rtl]حسین وای…[/rtl]
[rtl]هر کی یکبار کربلا رفته
بطلب آقا ما رو هر هفته[/rtl]
[rtl]رزق ما سینه‌زنا رو از کرامت بده
مگه ما گریه نکردیم مادرت شاهده[/rtl]
[rtl]میشه شاهد کرمت باشم
منم این شبا حرمت باشم[/rtl]
[rtl]غم کربلا منو می‌کشه
دل من فقط به حرم خوشه[/rtl]
[rtl]واحد (از زبان قبرستان بقيع): مرا مي‌شناسي بقيعم، منم قبله گاه غريبان | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl]
[rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]شاعر: میلاد عرفان پور[/rtl][rtl]مرا می‌شناسی بقیعم/ منم قبله گاه غریبان[/rtl]
[rtl]مرا می شناسی بقیعم/ که با اشک و آهم چراغان[/rtl]
[rtl]چه شبها که بی روضه مردم/ در آغوش من گریه کردند[/rtl]
[rtl]به صادق به باقر به سجاد/ به یاد حسن گریه کردند[/rtl]
[rtl]غم غربت من/ رسیده به افلاک[/rtl]
[rtl]که ارکان ارض است/ در این تربت پاک[/rtl]
[rtl](واویلا، واغربتا)[/rtl]
[rtl]بقیعم که پر کرده عمری/ غم فاطمه خلوتم را[/rtl]
[rtl]زپنهانی قبر زهرا/ بخوان قصه غربتم را[/rtl]
[rtl]گهی بر مزار امامان/ گهی نزد ام البنینم[/rtl]
[rtl]من آن تربت ساده هستم/ که با عرشیان همنشینم[/rtl]
[rtl]شده زائر من/ هزاران کبوتر[/rtl]
[rtl]شده همدم من/ مزار پیمبر[/rtl]
[rtl](واویلا، واغربتا)[/rtl]
[rtl]پر از ماتم فاطمیه/ پر از داغ پیغمبرم من[/rtl]
[rtl]پر از روضه‌های نخوانده/ پر از غربت حیدرم من[/rtl]
[rtl]پریشانم از منع گریه/ پریشانم از منع ماتم[/rtl]
[rtl]به سر آید این عصر عسرت/ بنا بر روایات محکم[/rtl]
[rtl]دل من گرفته /خدایا خدایا[/rtl]
[rtl]از این عمروعاصان/ از این بولهب‌ها[/rtl]
[rtl](واویلا، واغربتا)[/rtl]
[rtl]واحد: زاده زهرا اباعبدالله، قبله دلها اباعبدالله | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]شاعر: میلاد عرفان پور[/rtl][rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]من کی ام؟ خاک پایت حسین جان[/rtl]
[rtl]من که هستم؟ گدایت حسین جان[/rtl]
[rtl]جان من قابلت را ندارد[/rtl]
[rtl]جان عالم فدایت حسین جان![/rtl]
[rtl]گرچه دور از تو گم کرده ام راه[/rtl]
[rtl]روضه خواندم تو را هر سحرگاه[/rtl]
[rtl]مثل هر صفحه ی مقتل تو[/rtl]
[rtl]خیسم از اشک و می سوزم از آه[/rtl]
[rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]عبدم و عبد نعم الامیرم[/rtl]
[rtl]از تولای تو ناگزیرم[/rtl]
[rtl]وای اگر بی‌غمت زنده مانم[/rtl]
[rtl]کربلا را نبینم بمیرم[/rtl]
[rtl]جز هوای تو در سر ندارم[/rtl]
[rtl]بی غم تو نفس برنیارم[/rtl]
[rtl]تا وفاداری ام را ببینی[/rtl]
[rtl]جان خود را به تو می سپارم[/rtl]
[rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]مثل حرت به من اعتنا کن[/rtl]
[rtl]با شهیدان مرا آشنا کن[/rtl]
[rtl]جان زهرا برای شهادت[/rtl]
[rtl]یک سحرگه مرا هم دعاکن[/rtl]
[rtl]هر که بایاد تو زندگی کرد[/rtl]
[rtl]عاقبت نذر راه ولی شد[/rtl]
[rtl]درس مردی گرفت از ابالفضل[/rtl]
[rtl]تا علمدار سیدعلی شد[/rtl]
[rtl]زاده ی زهرا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]قبله ی دل ها اباعبدالله[/rtl]
[rtl]دنیا و عقبا اباعبدالله[/rtl]
[rtl]نجوا با امام زمان: دلگيرم از زمانه بيا مهربان من | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl]
[rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]دلگیرم از زمانه بیا مهربان من[/rtl][rtl]بر لب رسیده از غم ایّام جان من[/rtl]
[rtl]دنیا مرا به بند اسارت کشیده است[/rtl]
[rtl]رنگ قفس شده همه ی آسمان من[/rtl]
[rtl]عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی[/rtl]
[rtl]باران شرم می چکد از دیدگان من[/rtl]
[rtl]عشّاق را به رنج و بلا آزموده اند[/rtl]
[rtl]ای وای اگر «فراق» بود امتحان من[/rtl]
[rtl]دستی بگیر تا نرود نوکری ز دست[/rtl]
[rtl]هجران تو ببین که بریده امان من[/rtl]
[rtl]شبگرد فاطمه، شب جمعه برای تو[/rtl]
[rtl]شب های چارشنبه ی هفته از آن من[/rtl]
[rtl]«یک شب به خاطر سفر کربلای تو[/rtl]
[rtl]یک شب به خاطر سفر جمکران من»[/rtl]
[rtl]با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا[/rtl]
[rtl]تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من[/rtl]
[rtl]با یک نگه برای دلم فتح باب کن[/rtl]
[rtl]گردم فدائی تو، امام زمان من[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]دم پاياني: سيد و مولا حسين | شب پنجم محرم 92 | برادر امير عباسي[/rtl]
[rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]دعاي پاياني مراسم براساس فرازهايي از دعاي مكارم الاخلاق (4) | شب پنجم محرم 92 | برادر ميثم مطيعي[/rtl][rtl]دانلود[/rtl]
[rtl]دم پاره: عبداللهم عبداللهم من عاشق ثاراللهم | شب پنجم محرم 92 | برادر امير عباسي[/rtl][rtl]دانلود[/rtl]
[rtl] [/rtl][rtl]شور: پيرو راه سرخ اربابيم... | شب پنجم محرم 92 | هيأت ميثاق باشهدا[/rtl]
[rtl]دانلود[/rtl]
[rtl] منبع : رجا نیوز[/rtl]
