۱۳۹۳-۱۰-۱۰، ۰۸:۴۰ صبح
منصور جغتایی عضو گروه تصحیح متون-بنیاد پژوهشهای اسلامی در مورد پیشینهء تاریخی حاکمنشینان جوین در مجله مشکوه این گونه نوشته است:
جوین دشت وسیعی است که از شمال به شهرستان اسفراین،از جنوب به بخش داورزن،از غرب به شهرستان جاجرم و از شرق به بخش خوشاب محدود است.
این منطقهء وسیع درگذر زمان از نظر سیاسی، اجتماعی،نظامی و فرهنگی خوادثی بسیار به خود دیده است.این ناحیه قدمتی بسیار دیرینه دارد.آثار باستانی،مساجد و مزاراتی در گوشه و کنار این ناحیه به چشم میخورد که هریک بخشی از جغرافیای تاریخی این ناحیه را روشن میکند.در این نوشتار ما بر آنیم که مرکزیّت و کرسینشین این دشت پرجمعیت و دارای روستاهای بسیار را از زمان ظهور اسلام تا زمان معاصر مورد مطالعه و پژوهش قرار دهیم.در طول تاریخ و در زمانهای مختلف،بنا به علل و عوامل گوناگون،مرکزیّت این ناحیهء بزرگ تغییر یافته است.
بلاذری(در گذشتهء ۹۷۲ ق۹۲۸/ م)در باب فتح جوین در زمان خلیفهء سوم مینویسد:«چون عثمان بن عفّان به خلافت رسید،در سال بیست و هشت،یا به قولی در سال بیست و نه[هجری قمری]عبد اللّ?ه بن عامر بن کریز را که بیست و پنج ساله بود ولایت بصره داد…آنگاه ابن عامر،ابو سالم یزید بن یزید جرشی را به روستای زام در نیشابور فرستاد.ابو سالم،نخست زام را و سپس باخرز را که نیز از روستاهای نیشابور است فتح کرد و جوین را نیز گشود و بردهء بسیار گرفت»۱٫
حاکم نیشابوری(در گذشتهء ۵۰۴ ق۸۵۰۱/ م)،به نقل از ثقات مینویسد:«عبد اللّ?ه بن عامر سرعت نمود و سعی فرمود و عن قریب به آزدوار جوین نزول کرد»۲٫
متون تاریخی و جغرافیایی تا پیش از یورش مغول و ویران کردن نیشابور و توابع آن(۸۱۶ ق۱۲۲۱/ م)،آزادوار را شهری آباد و مرکز جوین میدانند.
اصطخری و ابن حوقل از آزادوار به عنوان یکی از شهرهای نیشابور چون بوزجان،زوزن، ترشیز و سبزوار یاد میکنند.۳احمد بن عمر بن رسته معروف به(ابن رسته)که کتاب جغرافیایی «الاعلاق النفیسه»را در حدود سال(۰۹۲
۱۸۲مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
ق۳۰۹/ م)تألیف کرده است،دربارهء جوین میگوید:«نیشابور دارای شهرهایی است که از آن جمله میتوان:زام،باخرز،جوین و بیهق را نام برد.نیشابور دارای سیزده روستا و چهار ربع (ناحیه)میباشد»۴٫
مقدسی در احسن التفاسیم فی معرفه الاقالیم(قرن چهارم هجری)،آزادوار را از شهرهای نیشابور نام میبرد۵٫همو دربارهء جوین میگوید که: «گویان[جوین]روستایی پهناور و پر حاصل است،میوه و غلّه بسیار و پوشاک از آن صادر می کنند.راهی به گرگان دارد.مردم اهل حدیث و ادب دوستاند.نام شهر ایشان آزادوار است.آباد و پرجمعیّت و حاصلخیز است»۶٫
معجم البلدان یاقوت تألیف قرن هفتم هجری دربارهء جوین آورده است:
«جوین ولایتی است وسیع و آباد که بر سر راه کاروان رو بسطام به نیشاوبور قرار دارد،اهالی خراسان به آن جا کویان میگویند و اعراب از آن نام جوین را ساختهاند.جوین از طرف قبله با بیهق و از جانب شمال با جاجرم هم مرز است. حاکمنشین آن آزادوار است،شهری که در حد غربی این ولایت قرار گرفته،در جوین ۹۸۱ قریه وجود دارد که تمامی قریهها به یک دیگر متصل هستند»۷٫
و همچنین دربارهء آزادوار که حاکم نشین جوین بوده اضافه میکند که:
«آزادوار شهر کوچکی است که آن را دیدهام. دار الحکومهء ناحیهء جوین که از اعمال نیشابور است،محسوب میشود و کسی که از ری به این طرف آید اوّل شهری که در این ناحیه بیند، آزادوار است و در این زمان معمور و دارای بازارها و مساجد است.بیرون شهر یکی از تجّار راهگذار کاروانسرایی بنا کرده است و جماعت کثیری از اهل علم منسوب به این شهر است»۸٫
حمد اللّ?ه مستوفی در کتاب تزهه القلوب (۰۴۷ هـ.ق)میگوید:
«جوین ولایتی است پیش از این داخل تومان بیهق بوده و اکنون مفرد است.قصبهء فریومد شهرستان آن ئجاست و بحرآباد که مقام سعد الّدین حموی است و آزادوار و کارزی و دلبند و خورا شاه از معظم قرای آن اهل آن اکثر شافعی مذهباند.آب این ولایت از قنوات است و هرموضعی یک دو کاریز معتبر دارد و محصولات او از همه چیزی باشد و میوه و انگور کمتر باشد»۹٫
در ذکر مسافت طرق از آزادوار به عنوان دیه
۱۸۳مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
نام میبرد و میگوید:
«از جاجرم تا دیه آزادوار که مولو خواجه شمس الدّین محمد صاحب دیوان بود،هشت فرسنگ و از او تا دیه خوارشاه چهار فرسنگ،از او تا دیه بحرآباد که مقام شیخ سعد الدّین حمّوی -قدس سره-بود سه فرسنگ».۰۱
این که یاقوت ذکری از فرومد نمیکند،به خاطر آن است که شهر اصلی جوین در زمان او آزادوار بود و بنا به قول صریح حمد اللّ?ه مستوفی در زمان او حاکمنشین منطقهء جوین فریومد (فرومد)بوده است.پس نتیجه میگیریم که فرومد در عهد مغول کسب اهمیّت و اعتبار کرده است.۱۱
لسترنج (lestrange) در جغرافیای تاریخی خلافت شرقی مینویسد:«در قرن هشتم چنان که حمد اللّ?ه مستوفی گوید،کرسی ولایت جوین به فریومد که در چند میلی جنوب آزادوار بود، منتقل گردید.خداشه در یک منزلی خاور آزادوار سر راه کاروانی محلی بسیار با اهمیّت بود و در آن جا چنانکه علی یزدی گوید«برلاس»عم امیر تیمور در اواخر قرن هشتم هجری کشته شد».۲۱
حافظ ابرو(در گذشتهء ۳۳۸ هـ.ق.)از مورّخان نامی و بزرگ دوران تیموری در قرن نهم هجری است که در کتاب جغرافیای تاریخی خراسان دربارهء توصیف جوین و قرای مشهور این ناحیت مطالب مبسوطی دارد.وی قریهء آزادوار را جزء توابع قصبهء فریومد آورده است.۳۱
هرچند بعد از یورش مغول حاکمنشین جوین فرومد بوده است،با این همه آزادوار در دورهء صفوی جایی نسبتا آبادان بوده،زیرا نام آن در کنار حاکمنشینهای دیگری چون نیشابور، سبزوار،ابیورد و اسفراین آمده و مبلغ مالیات پرداختی آن به بیگر بیگی مشهد مقدس،۹۳۱ تومان و ۳۳۵۳ دینار و تعداد ملازمان ۱۲ نفر بوده است.۴۱در کتاب القاب و مواجب دورهء سلاطین صفویه مبلغ مالیات پرداختی حاکم اکای(ناحیه)فرومد و آزادوار با هم محاسبه شده است که مداخل آنها مبلغ ۶۷۱ تومان و ۰۰۰۵ دینار تبریزی و تعداد ملازمان ۱۲ نفر بوده است.۵۱
در دوران حکومت نادر در منابع به صراحت نامی از حاکمنشین جوین نیامده است،امّا صاحب عالمآرای نادری درباره جوین میگوید: «چون نوّاب صاحبقران سر رشته ضبط و نسق ولایت کردستان را حسب الواقع مضبوط نمود، ارادهء تسخیر جوین و اسفراین نموده،با جمعی از مجاهدان سرباز و غازیان جانباز روانهء آن حدود گردید.بعد از ورود به نواحی جوین و اسفراین، بدون جنگ و جدال جماعت بغایری و گرایلی آمده،سر در طاعت و انقیاد صاحبقران زمان گذاشتند[و نادر]معاودت به راز و قوشخانه نمود۶۱».
دوران پنجاه سالهء میان مرگ نادر شاه و پایه گذاری سلطنت قاجاریان مهمترین و تاریکترین ادوار تاریخ ایران به شمار میرود،از این روی منابع متنوع مورد نیازی که تفسیر و مقابلهء وسیع
۱۸۴مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
و همانندی را با اسناد گوناگون قابل دسترسی به کار آید و بسنده گردد،وجود ندارد۷۱٫در دوران حکومت قاجار و در زمان ناصر الدین شاه، اعتماد السلطنه دربارهء فرومد همان مطلب صاحب نزهه القلوب را تکرار کرده است«که فریومد در زمان مغول پایتخت و حاکمنشین بوده»۸۱٫
همو دربارهء آزادوار علاوه بر اینکه مطالب یاقوت را تکرار کرده،آورده است:
«قریهء آزادوار که یک وقتی شهر و حاکمنشین جوین بوده،حالا چندان آبادی ندارد و سکنهء آن من حیث المجموع پنجاه خانوار است».۹۱
در منابع،از حاکمنشینی بحرآباد سخنی به میان نیامده است،اما اعتماد السلطنه میگوید: «یکی دیگر از قرای جوین بحرآباد است که از قرای معظم و حاکمنشین بود،سور(دیوار) قدیم و خندق آن جا بهم ریخته.حالا چهل خانوار در آن جا سکنی دارند».۰۲
به نظر میرسد حاکمنشین جوین در دوران نادر و زندیه(۸۴۱۱-۳۹۱۱ هـ.ق.)تا دوران حکومت محمد شاه قاجار(۰۵۲۱-۴۶۲۱ هـ. ق.)آق قلعه بوده باشد.در زمان فتحعلی شاه (۱۱۲۱-۰۵۲۱ هـ.ق..)که اللهیار خان قلچی حاکم سبزوار و جوین بوده،دیوارهای حصار آق قلعه چنان محکم و قطور بوده که شلیک توپ بر آن اثری نمیکرده است و بر روی دیوار دو عرّاده توپ در کنار هم میتوانستند حرکت کنند۱۲٫این قلعه در دورانهای مختلف چندین بار مورد حملهء لشکریان حکومتی قرار گرفته است.
قلعهء جغتای به عنوان دژ محکمی در همین دوران کم و بیش مورد استفادهء حاکمان جوین قرار میگرفته است.
در سال(۴۶۲۱ هـ.ق.)سال اول حکومت ناصر الدین شاه قاجار،سلیمان آقای قلیچی نبیرهء اللهیار خان قلیچی که حکومت جوین را داشته در قلعهء جغتای سکنی گزیده است۲۲٫قبل از آن در سال(۳۶۲۱ هـ.ق.)حسن خان سالار«که با مردم خود طریق فرار گرفته،به جانب جوین رهسپار آمد و در آن اراضی در قلعهء جغاتای فرود شده،رحل اقامت انداخت»۳۲٫پس از دوران محمد شاه قاجار آق قلعه رو به افول گذاشته و قلعهء جغتای به عنوان حاکمنشین جوین استحکام و توسعهء بیشتری یافته است۴۲٫
شماری چند از حاکمان جوین در دوران قاجار عبارتند از:
۱-حدود سالهای(۸۶۱۱ هـ.ق.)علی خان قلیچی از امرا و بزرگان طایفهء قلیچی حاکم
۱۸۵مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
سبزوار و ظاهرا جوین۵۲٫
۲-حدود سالهای(۳۱۲۱ هـ.ق.)اللهیار خان قلیچی.۶۲
۳-حدود سالهای(۴۶۲۱ هـ.ق.)علیمردان خان۷۲٫
۴-حدود سالهای(۴۶۲۱ هـ.ق.)سلیمان آقای قلیچی۸۲٫
۵-حدود سالهای(۷۶۲۱ هـ.ق.)ابراهیم بیگ.۹۲
۶-حدود سالهای(۳۷۲۱ هـ.ق.)محمد ابراهیم خان قاجار.۰۳
۷-حدود سالهای(۶۸۲۱ هـ.ق.)سبحان قلی خان.
منابع،اطلاعات بیشتری دربارهء اللهیار خان قلیچی در اختیار ما قرار میدهند.«در سال ۰۱۲۱ هـ.ق.)که آقا محمد خان قاجار برای تصرف خراسان آمده بود،اللهیار خان قلیچی در آن موقع حاکم سبزوار بود،از آقا محمد خان اطاعت کرد،ولی به مخالفت فتحعلی شاه برخاست،بعدا در سال(۶۱۲۱ هـ.ق.)با وساطت عباس میرزا نایب السلطنه مورد عفو و بخشایش قرار گرفت.فتحعلی شاه،طرلان خانم دختر اللهیار قلیچی را به زنی گرفت»۱۳٫در سال دوم جلوس فتحعلی شاه قاجار(۳۱۲۱) اللهیار خان قلیچی بعد از اینکه دختر خود را به همراه میرزا اسد اللّ?ه مستوفی روانهء دبار نمود، «خواستار آمد که این پیر ۰۷ ساله را از احضار به حضرت معاف دارند تا از جان و مال اطمینانی به دست کرده،دیگر وقت ملتزم رکاب شود»۲۳٫
با توجه به اسناد و منابعی که توالی تاریخی حاکمنشینان جوین را مورد بررسی قرار دادیم، نتیجه میشود که تا پیش از یورش مغولان(قرن هفتم هجری)حاکمنشین جوین آزادوار بوده و سپس حاکمنشینی به فریومد(فرومد)منتقل گردیده است.تا پایان حکومت صفویان(۷۰۹- ۸۴۱۱ هـ.ق.)حاکمنشینی فرومد و آبادانی نسبی آزادوار ثبت شده است۳۳٫از دوران افشاریه تا دوران قاجاریه(فتحعلی شاه ۸۴۱۱-۰۵۲۱ هـ.ق.)حاکمنشین جوین آق قلعه بوده و از زمان حکومت محمد شاه قاجار(۰۵۲۱-۴۶۲۱ هـ.ق.)به بعد حاکمنشینی به جغتای انتقال یافته است.اعتماد السلطنه در زمان ناصر الدین شاه (۴۶۲۱-۴۱۳۱ هـ.ق.)از جغتای به عنوان حاکم نشین جوین نام میبرد۴۳٫شیندلر که در سال (۳۹۲۱ هـ.ق)در دوران ناصر الدین شاه از جغتای دیدن کرده،میگوید:«ارکش۵۳در وسط شهر واقع اشت،آرگش بسیار خرابه دارد و منزل
۱۸۶مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
حاکم است ولی چهار یا پنج اطاق درست بیشتر ندارد»۶۳٫از اینکه او میگوید آرگش بسیار خرابه دارد ملعوم میشود که از منزل حاکم و حاکم نشینی آن سالهای طولانی میگذرد.بنابه آنچه که در وصیّتنامهء کدخدا روستای گفت، کدخدای محمد آمده،در سال(۶۸۲۱ هـ ق)حاکم جوین سبحان قلی خان بوده و پایتخت حاکم، جغتای بوده است۷۳٫
حاکمنشینی جغتای با عنوان مرکز حکومت ولایات ثلاث(جوین،بام وصفیآباد) و تأسیس بخشداری(۶۱۳۱ ش۶۵۳۱/ هـ.ق.) تا سال(۴۶۳۱ ش۵۰۴۱/ هـ.ق.)۸۳بر تمامی جوین بزرگ ادامه یافته است و پس از آن بر اساس تقسیمات کشوری که شهرستان سبزوار به هفت بخش افزایش یافته،جوین تقسیم شده، بخشی از آن به مرکزیّت نقاب محوّل شده و بخشی از آن در مرکزیّت جغتای باقی مانده است.
پینوشتها
(۱)-احمد بن یحیی البلاذری،فتوح البلدان(بخش مربوط به ایران)،ترجمهء آذرتاش آذرنوش،به تصحیح محمد فرزان،چاپ دوم،تهران،سروش،۴۶۳۱، ۸۵۱-۹۵۱٫
(۲)-محمد بن عبد اللّ?ه حاکم نیشابوری،تاریخ نیشابور، تلخیص خلیفهء نیشابوری،به کوشش بهمن کریمی،تهران،ابن سینا،۹۳۳۱ ش،۵۲۱٫
(۳)-ابراهیم اصطخری،سالک الممالک،لیدن،۷۲۹۱ م، ۷۵۲؛ابو القاسم محمد حوقل،صوره الأرض،ترجمهء جعفر شعار،تهران،بنیاد فرهنگ ایران،۵۴۳۱ ش، ۶۱٫
(۴)-ابن رسته،الاعلاق النفیسه،ترجمه و تعلیق حسین قرهچانلو،تهران،انتشارات امیر کبیر،۵۶۳۱،۰۰۲
(۵)-ابو عبد اللّ?ه محمد بن احسن مقدسی،احمد التقالیم فی معرفه الاقاسیم،ترجمهء علینقی منزوی،تهران،شرکت مؤلفان و مترجمان ایران،۱۶۳۱،۵۳۴/۲٫
(۶)-همان،۲۸۵۶۴٫
(۷)-یاقوت حموی،معجم البلد،بیروت،دار الکتب العلمیه،۰۱۴۱ هـ،۳۲۲/۲٫
(۸)-یاقوت حموی،همان،۹۹۱/۱٫
(۹)-حمد اللّ?ه مستوفی قزوینی،نزهه القلوب،به کوشش محمد دبیر سیاقی،تهران،کتابخانه طهوری،۶۳۳۱، ۴۸۱ و نیز ر.ک نزهه القلوب،به سعی و اهتمام گای لسترنج،تهران،دنیای کتاب:۲۶۳۱،۰۵۱٫
(۰۱)-همان،به سعی و اهتمام گای لسترنج،۴۷۱٫
(۱۱)-«آندره گدار،یداگدار،ماکسیم یرو و…،آثار ایران، ترجمهء ابو الحسن سروقد مقدم،مشهد،بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،۶۶۳۱، ۶۵۲/۲٫
(۲۱)-گای لسترنج،جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی،ترجمهء محمود عرفان،تهران،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،۴۶۳۱،۷۱۴-۸۱۴٫
(۳۱)-شهاب الدّین عبد اللّ?ه خوافی(حافظ ابرو)،جغرافیای تاریخی خراسان در تصحیح و تعلیق غلامرضا ورهرام،تهران،اطلاعات،۰۷۳۱،۹۶-۰۷٫
(۴۱)-میرزا سمیعا،تذکره الملوک،به کوشش محمد دبیر سیاقی،(به همراه سازمان اداری حکومت صفوی، تعلیقات مینورسکی)،ترجمهء مسعود رجبنیا، چاپ دوم،تهران،انتشارات امیر کبیر،۸۶۳۱،۱۸٫
(۵۱)-[از نویسندهای ناشناخته]،القاب و مواجب دورهء سلاطین صفویه،تصحیح یوسف رحیملو،مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد،۱۷۳۱،۳۰۱٫
(۶۱)-محمد کاظم مروی وزیر مرو،عالمآرای نادری،به-
۱۸۷مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
Zتصحیح و با مقدمه و توضیحات و حواشی و فهرستها
محمد امین ریاحی،ترمهء مقدمههای میکلو خوما کلای خاورشناس روس غنایت اللّه رضا، بیجا،کتابفروشی زوّار،۴۶۳۱،۲۶/۱٫
(۷۱)-جان ر.پری،کریم خان زند(تاریخ ایران بین سالهای ۷۴۷۱-۹۷۷۱ م.)،ترجمهء علی محمد ساکی، تهران،انتشارات فراز،۵۶۳۱،مقدمه،سیزده.
(۸۱)-محمد حسن خان اعتماد السلطنهء،مرآه البلدان،با تصحیحات و حواشی و فهارس عبد الحسین نوائی و میر هاشم محدث تهران،انتشارات دانشگاه تهران، ۷۶۳۱۱،۶۹۲۲/۴٫
(۹۱)-
منبع : جوین یورد
پیشینهء تاریخی حاکمنشینان جوین با قلم محقق جغتایی : نشریه خبری نسیم جوین
جوین دشت وسیعی است که از شمال به شهرستان اسفراین،از جنوب به بخش داورزن،از غرب به شهرستان جاجرم و از شرق به بخش خوشاب محدود است.
این منطقهء وسیع درگذر زمان از نظر سیاسی، اجتماعی،نظامی و فرهنگی خوادثی بسیار به خود دیده است.این ناحیه قدمتی بسیار دیرینه دارد.آثار باستانی،مساجد و مزاراتی در گوشه و کنار این ناحیه به چشم میخورد که هریک بخشی از جغرافیای تاریخی این ناحیه را روشن میکند.در این نوشتار ما بر آنیم که مرکزیّت و کرسینشین این دشت پرجمعیت و دارای روستاهای بسیار را از زمان ظهور اسلام تا زمان معاصر مورد مطالعه و پژوهش قرار دهیم.در طول تاریخ و در زمانهای مختلف،بنا به علل و عوامل گوناگون،مرکزیّت این ناحیهء بزرگ تغییر یافته است.
بلاذری(در گذشتهء ۹۷۲ ق۹۲۸/ م)در باب فتح جوین در زمان خلیفهء سوم مینویسد:«چون عثمان بن عفّان به خلافت رسید،در سال بیست و هشت،یا به قولی در سال بیست و نه[هجری قمری]عبد اللّ?ه بن عامر بن کریز را که بیست و پنج ساله بود ولایت بصره داد…آنگاه ابن عامر،ابو سالم یزید بن یزید جرشی را به روستای زام در نیشابور فرستاد.ابو سالم،نخست زام را و سپس باخرز را که نیز از روستاهای نیشابور است فتح کرد و جوین را نیز گشود و بردهء بسیار گرفت»۱٫
حاکم نیشابوری(در گذشتهء ۵۰۴ ق۸۵۰۱/ م)،به نقل از ثقات مینویسد:«عبد اللّ?ه بن عامر سرعت نمود و سعی فرمود و عن قریب به آزدوار جوین نزول کرد»۲٫
متون تاریخی و جغرافیایی تا پیش از یورش مغول و ویران کردن نیشابور و توابع آن(۸۱۶ ق۱۲۲۱/ م)،آزادوار را شهری آباد و مرکز جوین میدانند.
اصطخری و ابن حوقل از آزادوار به عنوان یکی از شهرهای نیشابور چون بوزجان،زوزن، ترشیز و سبزوار یاد میکنند.۳احمد بن عمر بن رسته معروف به(ابن رسته)که کتاب جغرافیایی «الاعلاق النفیسه»را در حدود سال(۰۹۲
۱۸۲مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
ق۳۰۹/ م)تألیف کرده است،دربارهء جوین میگوید:«نیشابور دارای شهرهایی است که از آن جمله میتوان:زام،باخرز،جوین و بیهق را نام برد.نیشابور دارای سیزده روستا و چهار ربع (ناحیه)میباشد»۴٫
مقدسی در احسن التفاسیم فی معرفه الاقالیم(قرن چهارم هجری)،آزادوار را از شهرهای نیشابور نام میبرد۵٫همو دربارهء جوین میگوید که: «گویان[جوین]روستایی پهناور و پر حاصل است،میوه و غلّه بسیار و پوشاک از آن صادر می کنند.راهی به گرگان دارد.مردم اهل حدیث و ادب دوستاند.نام شهر ایشان آزادوار است.آباد و پرجمعیّت و حاصلخیز است»۶٫
معجم البلدان یاقوت تألیف قرن هفتم هجری دربارهء جوین آورده است:
«جوین ولایتی است وسیع و آباد که بر سر راه کاروان رو بسطام به نیشاوبور قرار دارد،اهالی خراسان به آن جا کویان میگویند و اعراب از آن نام جوین را ساختهاند.جوین از طرف قبله با بیهق و از جانب شمال با جاجرم هم مرز است. حاکمنشین آن آزادوار است،شهری که در حد غربی این ولایت قرار گرفته،در جوین ۹۸۱ قریه وجود دارد که تمامی قریهها به یک دیگر متصل هستند»۷٫
و همچنین دربارهء آزادوار که حاکم نشین جوین بوده اضافه میکند که:
«آزادوار شهر کوچکی است که آن را دیدهام. دار الحکومهء ناحیهء جوین که از اعمال نیشابور است،محسوب میشود و کسی که از ری به این طرف آید اوّل شهری که در این ناحیه بیند، آزادوار است و در این زمان معمور و دارای بازارها و مساجد است.بیرون شهر یکی از تجّار راهگذار کاروانسرایی بنا کرده است و جماعت کثیری از اهل علم منسوب به این شهر است»۸٫
حمد اللّ?ه مستوفی در کتاب تزهه القلوب (۰۴۷ هـ.ق)میگوید:
«جوین ولایتی است پیش از این داخل تومان بیهق بوده و اکنون مفرد است.قصبهء فریومد شهرستان آن ئجاست و بحرآباد که مقام سعد الّدین حموی است و آزادوار و کارزی و دلبند و خورا شاه از معظم قرای آن اهل آن اکثر شافعی مذهباند.آب این ولایت از قنوات است و هرموضعی یک دو کاریز معتبر دارد و محصولات او از همه چیزی باشد و میوه و انگور کمتر باشد»۹٫
در ذکر مسافت طرق از آزادوار به عنوان دیه
۱۸۳مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
نام میبرد و میگوید:
«از جاجرم تا دیه آزادوار که مولو خواجه شمس الدّین محمد صاحب دیوان بود،هشت فرسنگ و از او تا دیه خوارشاه چهار فرسنگ،از او تا دیه بحرآباد که مقام شیخ سعد الدّین حمّوی -قدس سره-بود سه فرسنگ».۰۱
این که یاقوت ذکری از فرومد نمیکند،به خاطر آن است که شهر اصلی جوین در زمان او آزادوار بود و بنا به قول صریح حمد اللّ?ه مستوفی در زمان او حاکمنشین منطقهء جوین فریومد (فرومد)بوده است.پس نتیجه میگیریم که فرومد در عهد مغول کسب اهمیّت و اعتبار کرده است.۱۱
لسترنج (lestrange) در جغرافیای تاریخی خلافت شرقی مینویسد:«در قرن هشتم چنان که حمد اللّ?ه مستوفی گوید،کرسی ولایت جوین به فریومد که در چند میلی جنوب آزادوار بود، منتقل گردید.خداشه در یک منزلی خاور آزادوار سر راه کاروانی محلی بسیار با اهمیّت بود و در آن جا چنانکه علی یزدی گوید«برلاس»عم امیر تیمور در اواخر قرن هشتم هجری کشته شد».۲۱
حافظ ابرو(در گذشتهء ۳۳۸ هـ.ق.)از مورّخان نامی و بزرگ دوران تیموری در قرن نهم هجری است که در کتاب جغرافیای تاریخی خراسان دربارهء توصیف جوین و قرای مشهور این ناحیت مطالب مبسوطی دارد.وی قریهء آزادوار را جزء توابع قصبهء فریومد آورده است.۳۱
هرچند بعد از یورش مغول حاکمنشین جوین فرومد بوده است،با این همه آزادوار در دورهء صفوی جایی نسبتا آبادان بوده،زیرا نام آن در کنار حاکمنشینهای دیگری چون نیشابور، سبزوار،ابیورد و اسفراین آمده و مبلغ مالیات پرداختی آن به بیگر بیگی مشهد مقدس،۹۳۱ تومان و ۳۳۵۳ دینار و تعداد ملازمان ۱۲ نفر بوده است.۴۱در کتاب القاب و مواجب دورهء سلاطین صفویه مبلغ مالیات پرداختی حاکم اکای(ناحیه)فرومد و آزادوار با هم محاسبه شده است که مداخل آنها مبلغ ۶۷۱ تومان و ۰۰۰۵ دینار تبریزی و تعداد ملازمان ۱۲ نفر بوده است.۵۱
در دوران حکومت نادر در منابع به صراحت نامی از حاکمنشین جوین نیامده است،امّا صاحب عالمآرای نادری درباره جوین میگوید: «چون نوّاب صاحبقران سر رشته ضبط و نسق ولایت کردستان را حسب الواقع مضبوط نمود، ارادهء تسخیر جوین و اسفراین نموده،با جمعی از مجاهدان سرباز و غازیان جانباز روانهء آن حدود گردید.بعد از ورود به نواحی جوین و اسفراین، بدون جنگ و جدال جماعت بغایری و گرایلی آمده،سر در طاعت و انقیاد صاحبقران زمان گذاشتند[و نادر]معاودت به راز و قوشخانه نمود۶۱».
دوران پنجاه سالهء میان مرگ نادر شاه و پایه گذاری سلطنت قاجاریان مهمترین و تاریکترین ادوار تاریخ ایران به شمار میرود،از این روی منابع متنوع مورد نیازی که تفسیر و مقابلهء وسیع
۱۸۴مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
و همانندی را با اسناد گوناگون قابل دسترسی به کار آید و بسنده گردد،وجود ندارد۷۱٫در دوران حکومت قاجار و در زمان ناصر الدین شاه، اعتماد السلطنه دربارهء فرومد همان مطلب صاحب نزهه القلوب را تکرار کرده است«که فریومد در زمان مغول پایتخت و حاکمنشین بوده»۸۱٫
همو دربارهء آزادوار علاوه بر اینکه مطالب یاقوت را تکرار کرده،آورده است:
«قریهء آزادوار که یک وقتی شهر و حاکمنشین جوین بوده،حالا چندان آبادی ندارد و سکنهء آن من حیث المجموع پنجاه خانوار است».۹۱
در منابع،از حاکمنشینی بحرآباد سخنی به میان نیامده است،اما اعتماد السلطنه میگوید: «یکی دیگر از قرای جوین بحرآباد است که از قرای معظم و حاکمنشین بود،سور(دیوار) قدیم و خندق آن جا بهم ریخته.حالا چهل خانوار در آن جا سکنی دارند».۰۲
به نظر میرسد حاکمنشین جوین در دوران نادر و زندیه(۸۴۱۱-۳۹۱۱ هـ.ق.)تا دوران حکومت محمد شاه قاجار(۰۵۲۱-۴۶۲۱ هـ. ق.)آق قلعه بوده باشد.در زمان فتحعلی شاه (۱۱۲۱-۰۵۲۱ هـ.ق..)که اللهیار خان قلچی حاکم سبزوار و جوین بوده،دیوارهای حصار آق قلعه چنان محکم و قطور بوده که شلیک توپ بر آن اثری نمیکرده است و بر روی دیوار دو عرّاده توپ در کنار هم میتوانستند حرکت کنند۱۲٫این قلعه در دورانهای مختلف چندین بار مورد حملهء لشکریان حکومتی قرار گرفته است.
قلعهء جغتای به عنوان دژ محکمی در همین دوران کم و بیش مورد استفادهء حاکمان جوین قرار میگرفته است.
در سال(۴۶۲۱ هـ.ق.)سال اول حکومت ناصر الدین شاه قاجار،سلیمان آقای قلیچی نبیرهء اللهیار خان قلیچی که حکومت جوین را داشته در قلعهء جغتای سکنی گزیده است۲۲٫قبل از آن در سال(۳۶۲۱ هـ.ق.)حسن خان سالار«که با مردم خود طریق فرار گرفته،به جانب جوین رهسپار آمد و در آن اراضی در قلعهء جغاتای فرود شده،رحل اقامت انداخت»۳۲٫پس از دوران محمد شاه قاجار آق قلعه رو به افول گذاشته و قلعهء جغتای به عنوان حاکمنشین جوین استحکام و توسعهء بیشتری یافته است۴۲٫
شماری چند از حاکمان جوین در دوران قاجار عبارتند از:
۱-حدود سالهای(۸۶۱۱ هـ.ق.)علی خان قلیچی از امرا و بزرگان طایفهء قلیچی حاکم
۱۸۵مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
سبزوار و ظاهرا جوین۵۲٫
۲-حدود سالهای(۳۱۲۱ هـ.ق.)اللهیار خان قلیچی.۶۲
۳-حدود سالهای(۴۶۲۱ هـ.ق.)علیمردان خان۷۲٫
۴-حدود سالهای(۴۶۲۱ هـ.ق.)سلیمان آقای قلیچی۸۲٫
۵-حدود سالهای(۷۶۲۱ هـ.ق.)ابراهیم بیگ.۹۲
۶-حدود سالهای(۳۷۲۱ هـ.ق.)محمد ابراهیم خان قاجار.۰۳
۷-حدود سالهای(۶۸۲۱ هـ.ق.)سبحان قلی خان.
منابع،اطلاعات بیشتری دربارهء اللهیار خان قلیچی در اختیار ما قرار میدهند.«در سال ۰۱۲۱ هـ.ق.)که آقا محمد خان قاجار برای تصرف خراسان آمده بود،اللهیار خان قلیچی در آن موقع حاکم سبزوار بود،از آقا محمد خان اطاعت کرد،ولی به مخالفت فتحعلی شاه برخاست،بعدا در سال(۶۱۲۱ هـ.ق.)با وساطت عباس میرزا نایب السلطنه مورد عفو و بخشایش قرار گرفت.فتحعلی شاه،طرلان خانم دختر اللهیار قلیچی را به زنی گرفت»۱۳٫در سال دوم جلوس فتحعلی شاه قاجار(۳۱۲۱) اللهیار خان قلیچی بعد از اینکه دختر خود را به همراه میرزا اسد اللّ?ه مستوفی روانهء دبار نمود، «خواستار آمد که این پیر ۰۷ ساله را از احضار به حضرت معاف دارند تا از جان و مال اطمینانی به دست کرده،دیگر وقت ملتزم رکاب شود»۲۳٫
با توجه به اسناد و منابعی که توالی تاریخی حاکمنشینان جوین را مورد بررسی قرار دادیم، نتیجه میشود که تا پیش از یورش مغولان(قرن هفتم هجری)حاکمنشین جوین آزادوار بوده و سپس حاکمنشینی به فریومد(فرومد)منتقل گردیده است.تا پایان حکومت صفویان(۷۰۹- ۸۴۱۱ هـ.ق.)حاکمنشینی فرومد و آبادانی نسبی آزادوار ثبت شده است۳۳٫از دوران افشاریه تا دوران قاجاریه(فتحعلی شاه ۸۴۱۱-۰۵۲۱ هـ.ق.)حاکمنشین جوین آق قلعه بوده و از زمان حکومت محمد شاه قاجار(۰۵۲۱-۴۶۲۱ هـ.ق.)به بعد حاکمنشینی به جغتای انتقال یافته است.اعتماد السلطنه در زمان ناصر الدین شاه (۴۶۲۱-۴۱۳۱ هـ.ق.)از جغتای به عنوان حاکم نشین جوین نام میبرد۴۳٫شیندلر که در سال (۳۹۲۱ هـ.ق)در دوران ناصر الدین شاه از جغتای دیدن کرده،میگوید:«ارکش۵۳در وسط شهر واقع اشت،آرگش بسیار خرابه دارد و منزل
۱۸۶مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
حاکم است ولی چهار یا پنج اطاق درست بیشتر ندارد»۶۳٫از اینکه او میگوید آرگش بسیار خرابه دارد ملعوم میشود که از منزل حاکم و حاکم نشینی آن سالهای طولانی میگذرد.بنابه آنچه که در وصیّتنامهء کدخدا روستای گفت، کدخدای محمد آمده،در سال(۶۸۲۱ هـ ق)حاکم جوین سبحان قلی خان بوده و پایتخت حاکم، جغتای بوده است۷۳٫
حاکمنشینی جغتای با عنوان مرکز حکومت ولایات ثلاث(جوین،بام وصفیآباد) و تأسیس بخشداری(۶۱۳۱ ش۶۵۳۱/ هـ.ق.) تا سال(۴۶۳۱ ش۵۰۴۱/ هـ.ق.)۸۳بر تمامی جوین بزرگ ادامه یافته است و پس از آن بر اساس تقسیمات کشوری که شهرستان سبزوار به هفت بخش افزایش یافته،جوین تقسیم شده، بخشی از آن به مرکزیّت نقاب محوّل شده و بخشی از آن در مرکزیّت جغتای باقی مانده است.
پینوشتها
(۱)-احمد بن یحیی البلاذری،فتوح البلدان(بخش مربوط به ایران)،ترجمهء آذرتاش آذرنوش،به تصحیح محمد فرزان،چاپ دوم،تهران،سروش،۴۶۳۱، ۸۵۱-۹۵۱٫
(۲)-محمد بن عبد اللّ?ه حاکم نیشابوری،تاریخ نیشابور، تلخیص خلیفهء نیشابوری،به کوشش بهمن کریمی،تهران،ابن سینا،۹۳۳۱ ش،۵۲۱٫
(۳)-ابراهیم اصطخری،سالک الممالک،لیدن،۷۲۹۱ م، ۷۵۲؛ابو القاسم محمد حوقل،صوره الأرض،ترجمهء جعفر شعار،تهران،بنیاد فرهنگ ایران،۵۴۳۱ ش، ۶۱٫
(۴)-ابن رسته،الاعلاق النفیسه،ترجمه و تعلیق حسین قرهچانلو،تهران،انتشارات امیر کبیر،۵۶۳۱،۰۰۲
(۵)-ابو عبد اللّ?ه محمد بن احسن مقدسی،احمد التقالیم فی معرفه الاقاسیم،ترجمهء علینقی منزوی،تهران،شرکت مؤلفان و مترجمان ایران،۱۶۳۱،۵۳۴/۲٫
(۶)-همان،۲۸۵۶۴٫
(۷)-یاقوت حموی،معجم البلد،بیروت،دار الکتب العلمیه،۰۱۴۱ هـ،۳۲۲/۲٫
(۸)-یاقوت حموی،همان،۹۹۱/۱٫
(۹)-حمد اللّ?ه مستوفی قزوینی،نزهه القلوب،به کوشش محمد دبیر سیاقی،تهران،کتابخانه طهوری،۶۳۳۱، ۴۸۱ و نیز ر.ک نزهه القلوب،به سعی و اهتمام گای لسترنج،تهران،دنیای کتاب:۲۶۳۱،۰۵۱٫
(۰۱)-همان،به سعی و اهتمام گای لسترنج،۴۷۱٫
(۱۱)-«آندره گدار،یداگدار،ماکسیم یرو و…،آثار ایران، ترجمهء ابو الحسن سروقد مقدم،مشهد،بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،۶۶۳۱، ۶۵۲/۲٫
(۲۱)-گای لسترنج،جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی،ترجمهء محمود عرفان،تهران،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،۴۶۳۱،۷۱۴-۸۱۴٫
(۳۱)-شهاب الدّین عبد اللّ?ه خوافی(حافظ ابرو)،جغرافیای تاریخی خراسان در تصحیح و تعلیق غلامرضا ورهرام،تهران،اطلاعات،۰۷۳۱،۹۶-۰۷٫
(۴۱)-میرزا سمیعا،تذکره الملوک،به کوشش محمد دبیر سیاقی،(به همراه سازمان اداری حکومت صفوی، تعلیقات مینورسکی)،ترجمهء مسعود رجبنیا، چاپ دوم،تهران،انتشارات امیر کبیر،۸۶۳۱،۱۸٫
(۵۱)-[از نویسندهای ناشناخته]،القاب و مواجب دورهء سلاطین صفویه،تصحیح یوسف رحیملو،مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد،۱۷۳۱،۳۰۱٫
(۶۱)-محمد کاظم مروی وزیر مرو،عالمآرای نادری،به-
۱۸۷مشکوه , بهار ۱۳۷۹ – شماره ۶۶
Zتصحیح و با مقدمه و توضیحات و حواشی و فهرستها
محمد امین ریاحی،ترمهء مقدمههای میکلو خوما کلای خاورشناس روس غنایت اللّه رضا، بیجا،کتابفروشی زوّار،۴۶۳۱،۲۶/۱٫
(۷۱)-جان ر.پری،کریم خان زند(تاریخ ایران بین سالهای ۷۴۷۱-۹۷۷۱ م.)،ترجمهء علی محمد ساکی، تهران،انتشارات فراز،۵۶۳۱،مقدمه،سیزده.
(۸۱)-محمد حسن خان اعتماد السلطنهء،مرآه البلدان،با تصحیحات و حواشی و فهارس عبد الحسین نوائی و میر هاشم محدث تهران،انتشارات دانشگاه تهران، ۷۶۳۱۱،۶۹۲۲/۴٫
(۹۱)-
منبع : جوین یورد
پیشینهء تاریخی حاکمنشینان جوین با قلم محقق جغتایی : نشریه خبری نسیم جوین