۱۳۹۳-۱۱-۱۴، ۰۹:۲۸ صبح
ماجرای عدم رضایت رژیم صهیونیستی از توافق ژنو
مطالبی هست در باره عدم رضایت و اعتراض اسرائیل که مایل بودم بگویم. راجع به حفظ رژیم تحریمها، حق غنیسازی و هدف اصلی از توافقنامه. اینها مطالبی هستند که به صحبتهای کری مستند شدهاند. راجع به تجارت انساندوستانه و تلقی غربیها از توانمندی ایران و ادامه تحریمها. این فوقالعاده است. این یکی را اجازه بدهید برایتان بخوانم، چون سخنی که ممکن است العاده است. این یکی را اجازه بدهید برایتان بخوانم، چون سخنی که ممکن است در این مجلس یا مجالس دیگر برای دوستان مطرح شود که اگر ما این کار را نمیکردیم الان رو به قبله هستیم. کار تمام است، بودجه نداریم، خزانه خالی است، سیلوها همه خالی هستند، مردم دارند از دیوار خانههای همدیگر بالا میروند. این حرفها گفته میشود. حالا نگاه کنید این کنفرانس مطبوعاتی کری در ژنو در همان روزی که این توافقنامه به امضا رسید.
و بالاخره فقط میخواهم بگویم آدمهایی هستند که خواهند گفت این معامله ناقص است. آنها مسئولیتی دارند که به مردم بگویند بدیل بهتر چیست؟ دستاورد ما بد است؟ خیلی خوب. مسئولیت دارید میگویید بد است؟ بگویید بدیل آن چیست؟ یک بدیل بهتر را شما معرفی کنید. بعضیها میگویند باید فشار را ادامه بدهیم. همین طور ادامه بدهیم و تحریمها را اضافه کنیم که به نحوی عاقبت ایران را به مرحله فروپاشی میکشاند و کاپیتولاسیون. خوب دقت کنید. این مطلب خیلی مهم است. خوب دقت کنید.
با تفاصیلی که از همه متخصصان و از همه ورودیهایی که در اختیار داریم و از همه کشورها ۱+۵ که امروز در این برنامه حضور داشتند، هیچکدام آنها باور ندارند این فرجام کار خواهد بود یعنی فروپاشی ایران و کاپیتولاسیون. نه تسلیم و نه فروپاشی. این فرجام برای ایران نیست. در عوض ما باور داریم ضمن این که باید افزایش تحریمها را ادامه بدهیم و باید به تلاش خود مشغول باشیم، برنامه ایران ـکدام برنامه؟ فشار دادن پیچ گوشتی در حلقوم ایرانـ در واقع به جلو پیش میرفت. این دشمن ماست که دارد این جوری حرف میزند. هر روز دارد نیرو میگیرد و ضمن این کار هر روز در منطقه خطرناکتر میشود و کشورهایی مثل اسرائیل، امارات و آدمهای دیگر در منطقه بیشتر تهدید میشوند. در سال ۲۰۰۳ وقتی به دولت قبلی ایران در مورد برنامه هستهایشان پیشنهاد دادیم فقط ۱۶۴ تا سانتریفیوژ وجود داشت، این پیشنهاد پذیرفته نشد، سپس تحریمها شروع شدند و امروز حیف است. بگذارید انگلیسیاش را بخوانم:
And today these are 19000 centrifuges and growing
این شمایید.
So people have a responsibility to make a judgment about these issues.
بنابراین آدمها وقتی میگویند این توافق ناقص و ضعیف است و باید حلقوم ایرانیها را بیشتر فشار بدهیم. ۱۶۴ سانتریفیوژ بوده است، گفتهایم نه، شده ۱۲۴۰۰۰ تا. باز هم فشارشان بدهیم؟ اینها این جوری هستند.
اجازه بفرمایید نتیجهگیری خودم را نه فقط از بحثی که خدمتتان ارائه کردم، بلکه از کل بحث و گفتگوهایی که در کل جامعه سیاسی و رسانهای ما در حال رخ دادن است و بیشتر با توجه به آنها دارم حرف میزنم، بیان کنم.
امروزه بیشتر از هر زمان دیگری حیاتی است و نه ضروری و مهم، بلکه حیاتی است که نهادهای اصلی و تعیینکننده سیاست خارجی از قبیل رهبری کننده سیاست خارجی از قبیل رهبری انقلاب اسلامی، مجلس شورا و دولت بهطور دقیق مشخص کنند خطوط قرمز ایران کجا قرار دارند. کجاست؟ ما خطوط را حفظ کردیم؟ کوبیدیم؟ با منطق و استدلال غربیها را منکوب کردیم؟ خطوط قرمز بالاخره کجا بودند؟ کجا هستند؟ چه هستند؟ یکی از مهمترین نتایج این ارزیابی این است که بهتدریج آشکار میشود که خطوط قرمز ما بیشتر شبیه باندهای بسیار نادقیق و کدر هستند. باندها یا جادههایی که به دلیل عدم تدقیق و تعیین آن توسط مراکز و نهادهای فوق در مذاکرات با غربیان و بهویژه دولت امریکاست که آن خطوط قرمزها، حدود و ثغوری عملیاتی، ملموس و دقیق پیدا میکنند، چون ما میرویم و وارد مذاکرات میشویم، بعد کلی عقب و جلو میشود. توافقهایی میکنیم، بعد میآییم و میگوییم خطوط قرمز حفظ شد. یعنی چه؟ خطوط قرمز این جوری است؟ خطوط قرمز همه در مذاکرهها تعیین میشوند؟ ما از قبل خطوط قرمز نداریم؟ داریم، ولی بدجوری نامشخصاند، بهطوری که میشود رفت و چنین قراردادی را امضا کرد، بعد آمد و گفت مستدل صحبت کردیم و زدیم و چنین و چنان کردیم، خطوط قرمز را هم حفظ کردیم. پس خطوط قرمز مثل آب است و در هر ظرفی جا میگیرد. در هر ظرفی که بریزیم شکل همان را پیدا میکند.
مطالبی هست در باره عدم رضایت و اعتراض اسرائیل که مایل بودم بگویم. راجع به حفظ رژیم تحریمها، حق غنیسازی و هدف اصلی از توافقنامه. اینها مطالبی هستند که به صحبتهای کری مستند شدهاند. راجع به تجارت انساندوستانه و تلقی غربیها از توانمندی ایران و ادامه تحریمها. این فوقالعاده است. این یکی را اجازه بدهید برایتان بخوانم، چون سخنی که ممکن است العاده است. این یکی را اجازه بدهید برایتان بخوانم، چون سخنی که ممکن است در این مجلس یا مجالس دیگر برای دوستان مطرح شود که اگر ما این کار را نمیکردیم الان رو به قبله هستیم. کار تمام است، بودجه نداریم، خزانه خالی است، سیلوها همه خالی هستند، مردم دارند از دیوار خانههای همدیگر بالا میروند. این حرفها گفته میشود. حالا نگاه کنید این کنفرانس مطبوعاتی کری در ژنو در همان روزی که این توافقنامه به امضا رسید.
و بالاخره فقط میخواهم بگویم آدمهایی هستند که خواهند گفت این معامله ناقص است. آنها مسئولیتی دارند که به مردم بگویند بدیل بهتر چیست؟ دستاورد ما بد است؟ خیلی خوب. مسئولیت دارید میگویید بد است؟ بگویید بدیل آن چیست؟ یک بدیل بهتر را شما معرفی کنید. بعضیها میگویند باید فشار را ادامه بدهیم. همین طور ادامه بدهیم و تحریمها را اضافه کنیم که به نحوی عاقبت ایران را به مرحله فروپاشی میکشاند و کاپیتولاسیون. خوب دقت کنید. این مطلب خیلی مهم است. خوب دقت کنید.
با تفاصیلی که از همه متخصصان و از همه ورودیهایی که در اختیار داریم و از همه کشورها ۱+۵ که امروز در این برنامه حضور داشتند، هیچکدام آنها باور ندارند این فرجام کار خواهد بود یعنی فروپاشی ایران و کاپیتولاسیون. نه تسلیم و نه فروپاشی. این فرجام برای ایران نیست. در عوض ما باور داریم ضمن این که باید افزایش تحریمها را ادامه بدهیم و باید به تلاش خود مشغول باشیم، برنامه ایران ـکدام برنامه؟ فشار دادن پیچ گوشتی در حلقوم ایرانـ در واقع به جلو پیش میرفت. این دشمن ماست که دارد این جوری حرف میزند. هر روز دارد نیرو میگیرد و ضمن این کار هر روز در منطقه خطرناکتر میشود و کشورهایی مثل اسرائیل، امارات و آدمهای دیگر در منطقه بیشتر تهدید میشوند. در سال ۲۰۰۳ وقتی به دولت قبلی ایران در مورد برنامه هستهایشان پیشنهاد دادیم فقط ۱۶۴ تا سانتریفیوژ وجود داشت، این پیشنهاد پذیرفته نشد، سپس تحریمها شروع شدند و امروز حیف است. بگذارید انگلیسیاش را بخوانم:
And today these are 19000 centrifuges and growing
این شمایید.
So people have a responsibility to make a judgment about these issues.
بنابراین آدمها وقتی میگویند این توافق ناقص و ضعیف است و باید حلقوم ایرانیها را بیشتر فشار بدهیم. ۱۶۴ سانتریفیوژ بوده است، گفتهایم نه، شده ۱۲۴۰۰۰ تا. باز هم فشارشان بدهیم؟ اینها این جوری هستند.
اجازه بفرمایید نتیجهگیری خودم را نه فقط از بحثی که خدمتتان ارائه کردم، بلکه از کل بحث و گفتگوهایی که در کل جامعه سیاسی و رسانهای ما در حال رخ دادن است و بیشتر با توجه به آنها دارم حرف میزنم، بیان کنم.
امروزه بیشتر از هر زمان دیگری حیاتی است و نه ضروری و مهم، بلکه حیاتی است که نهادهای اصلی و تعیینکننده سیاست خارجی از قبیل رهبری کننده سیاست خارجی از قبیل رهبری انقلاب اسلامی، مجلس شورا و دولت بهطور دقیق مشخص کنند خطوط قرمز ایران کجا قرار دارند. کجاست؟ ما خطوط را حفظ کردیم؟ کوبیدیم؟ با منطق و استدلال غربیها را منکوب کردیم؟ خطوط قرمز بالاخره کجا بودند؟ کجا هستند؟ چه هستند؟ یکی از مهمترین نتایج این ارزیابی این است که بهتدریج آشکار میشود که خطوط قرمز ما بیشتر شبیه باندهای بسیار نادقیق و کدر هستند. باندها یا جادههایی که به دلیل عدم تدقیق و تعیین آن توسط مراکز و نهادهای فوق در مذاکرات با غربیان و بهویژه دولت امریکاست که آن خطوط قرمزها، حدود و ثغوری عملیاتی، ملموس و دقیق پیدا میکنند، چون ما میرویم و وارد مذاکرات میشویم، بعد کلی عقب و جلو میشود. توافقهایی میکنیم، بعد میآییم و میگوییم خطوط قرمز حفظ شد. یعنی چه؟ خطوط قرمز این جوری است؟ خطوط قرمز همه در مذاکرهها تعیین میشوند؟ ما از قبل خطوط قرمز نداریم؟ داریم، ولی بدجوری نامشخصاند، بهطوری که میشود رفت و چنین قراردادی را امضا کرد، بعد آمد و گفت مستدل صحبت کردیم و زدیم و چنین و چنان کردیم، خطوط قرمز را هم حفظ کردیم. پس خطوط قرمز مثل آب است و در هر ظرفی جا میگیرد. در هر ظرفی که بریزیم شکل همان را پیدا میکند.
روشن است که البته ما میتوانیم کماکان به وضع موجود خود ادامه دهیم. و در نتیجه، پس از هرگونه مذاکرات و توافقاتی میتوان جریان طبّالی و پایکوبی عمیقا تاسفانگیزی را، البته بهمدد همراهیهای بسیار عامیانه و گاه عوامفریبانه رسانههای رسمی و غیر رسمی و نیز جراید تحت حمایت ’استوانههای‘ مصلحت نظام، به راه انداخت. امّا یادمان باشد رقبای مستکبر و جنایتکار ما ابداً از این جشن و دستافشانیها، و دعاوی شگفتانگیزِ بسیار تأملبرانگیز متأثر و متحیّر نمیشوند. دعاوی تأملبرانگیزی نظیر ”فرزندان انقلابی … توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای را در صحنه بینالمللی اثبات کنند”، “توفیق در این مذاکرات نشان داد که میتوان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدل مواضع ملت ایران … قدرتهای بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند”، و نیز “دستاوردهای قطعی این توا فق اولیه، به رسمیت شناختهشدن حقوق هستهای ایران و حراست از دستاوردهای هستهای فرزندان این مرز و بوم بوده است”. و بسیار عبرتآموزتر اینکه، حتی برای اینکه توانستهاند ثابتقدمانه خطوط قرمز ما را با موفقیت مطابق منافع و امنیت ملّی خود و همپیمانانشان هرچه دقیقتر و اجراییتر ترسیم و تعیین کنند ابداً دست بدین قبیل قیل و قالها و تبریکگوییهای نادرست و سؤالبرانگیز نمیزنند.
عمق و ابعاد فاجعهمان را ببینید. به نظر این بنده کفور ظلوم جهول، این کاری است کارستان و قطعاً شایسته تبریک و تهنیت. تبریک و قدردانیای که امریکاییها و اروپاییها هوشمندانه، بیجار و جنجال و مطابق عرف رفتار بینالمللیشان از طریق حساب و کتابهای ویژه بدان اهتمام خواهند ورزید. آیا امکان دارد برخی از ابهامات در توافقنامه دست امریکاییها را برای قدردانی باز گذاشته باشد؟
و السلام علیکم و رحمه الله.
عمق و ابعاد فاجعهمان را ببینید. به نظر این بنده کفور ظلوم جهول، این کاری است کارستان و قطعاً شایسته تبریک و تهنیت. تبریک و قدردانیای که امریکاییها و اروپاییها هوشمندانه، بیجار و جنجال و مطابق عرف رفتار بینالمللیشان از طریق حساب و کتابهای ویژه بدان اهتمام خواهند ورزید. آیا امکان دارد برخی از ابهامات در توافقنامه دست امریکاییها را برای قدردانی باز گذاشته باشد؟
و السلام علیکم و رحمه الله.