۱۳۹۳-۱۱-۲۱، ۰۳:۲۳ عصر
کار در معدن زغال سنگ بنا به دلایل متعدد، علمی بسیار خطر ناک است. از جمله مهم ترین این خطرات، نشت گاز متان و منواکسیدکربن در تونل ها است و با افزایش عمق معدنکاری، غلظت این گازها نیز افزایش می یابد.
قناری ها از نظر فیزیولوژیک از متابولیسم بسیار حساسی برخوردار بوده و این به صورتی است که به محض استشمام گازهای خطرناک آشکارا و به سرعت واکنش نشان می دهند. از این رو در ابتدای کار معدنکاری زغال در گذشته ها که آمار قربانیان نیز بسیار بالا بود، معدنچیان تصمیم به حمل قناری های مورد علاقه شان به درون تونل ها و بهره بردن از این حس آنها گرفتند. البته این کشف واقعا مهم کاملا تصادفی نیز بود. در صورتی که قناری بی قراری می کردند یا می مردند، آنها متوجه نشت گاز شده و بلافاصله از محل می گریختند.
با این حال واکنش های آنها به این سادگی نیز نیست و مرگ قناری ها در شدیدترین حالت نشت گاز اتفاق می افتد. در حقیقت با احساس گاز، آنها ابتدا بسیار آرام می شوند، سپس به آرامی شروع به تاب خوردن روی چوب آویزان در قفس کرده تا این که سرانجام از روی آن به پایین سقوط می کنند.
در این لحظات البته معدنچیان هم باید کاملا حرکات قناری را زیر نظر داشته باشند چرا که قناری ها پرندگانی پر سرو صدا بوده و سکوت آنها نشانه بسیار خوبی مبنی بر وجود خطر خواهد بود. آیا با وجود فناوری پیشرفته باز هم از قناری ها در معادن استفاده می شود؟ البته بجز قناری از موش ها نیز به برای اعلان خطر استفاده می شد؛ اما پدیده ی معدنکاری با کمک قناری ها در دهه 1980 و با پدیدار شدن دیتکتور یا آشکار کننده های برقی متان و منو اکسید کربن منسوخ شد و به نوعی قناری ها دیگر بازنشسته شدند.
تاریخچه خدمت قناری های معدنچی
قرن هجدهم میلادی کشورهایی که در حال حاضر صاحب صنایع معدنی بسیار بزرگ در جهان هستند، به شدت دست به گریبان مشکل از دست دادن نیروهای زبده خود بر اثر انفجار در معادن زغال سنگ بودند؛ معادنی که آنها را هرچه بیشتر به صنعتی شدن نزدیک می کرد. اما در آن زمان فناوری به اندازه میل بشر برای رسیدن به پول و شهرت پیشرفت نکرده بود و شرکت های تازه پا گرفته اکتشافی و استخراجی، به روش یا ابزاری برای توفق تلفات مجهز نبودند؛ به همین سبب خود معدنکاران مجبور به اختراع روش هایی برای حفظ جانشان بودند. از آن جمله روش های بدوی می توان به واکنش شمع های نصب شده روی کلاه های ایمنی اشاره کرد. شعله این شمع ها بر اثر کمبود اکسیژن یا خاموش می شد یا طول آن افزایش و رنگش بر اثر تماس با گازهای سمی تغییر می کرد. البته در برخی موارد، شعله شمع ها باعث انفجار نیز می شد.
سال 1815 برای اولین بار چراغ ایمنی با نام دیوی وارد عرصه شد که اختراع پیشرفته ای در زمان خود به شمار می آمد اما پیش از همه اینها جور انسانها را قناری ها می کشیدند. داستان بردن قناری ها به درون معادن برای کشف گازهای سمی، سینه به سینه و نسل به نسل نقل شده تا به امروز رسیده است. البته نویسنده بخش هایی از این مقاله -که شما ترجمه آن را می خوانید- کسی است که پدر و پدر بزرگش اوایل دهه 1900 نیروی کار معادن زغال بوده اند اما هیچ یک چنین چیزی را با چشم خود مشاهده نکرده اند. از این رو، وی شخصا به پیگیری این قضیه می پردازد تا آن متوجه می شود از قناری ها در کشورهایی مانند بریتانیا و استرالیا برای کشف گاز حتی تا دهه 1970 استفاده می شده است. در این دهه، نمایندگان مجالس این دو کشور لایحه ای را در منع استفاده از این پرندگان کوچک مجلس تصویب می کنند. البته با قانون جدید این کار متوفق نشده اما دفعات آن کاهش یافته است.
از سوی دیگر، استفاده از قناری های معدنچی همواره به صورت دائمی نبوده بلکه کسانی نیز پیدا می شدند که شاید بتوان گفت از سر دلسوزی فقط هنگام حوادث، آنها را به داخل تونل می بردند. به عنوان مثال در حادثه معدن ویلیام پیت سال 1947، سرپرست گروه نجات، قفسی را بر بالای کپسول ها یا وسایل تنفسی خود متصل کرد، سپس وارد محوطه حادثه شد. وی آنقدر مهربان بود تا منتظر مرگ قناری نشده و بلافاصله او را به سمت هوای آزاد برگرداند چرا که علاوه بر دلسوزی هم در صورت ادامه پیشروی در هوای آلوده جان خودش به خطر می افتاده و هم تلفات قناری ها که حیوانات ارزانی هم نبودند، بالا می رفت.
نکته جالب دیگر اینجاست که طبق نتایج به دست آمده از جمع آوری نوشته های مورخان معدنی، از قناری های معدنچی تنها برای کشف منواکسیدکربن و نه گاز متان استفاده می شده چرا که این دومی بسیار کشنده تر از گاز به ویژه برای پرندگانی است که ضربان قلب سریع تر و در نتیجه استعداد مصومیت خونی بسیار بالاتری نسبت به انسان دارد. سامانه های نجات و نیز معدنچیان قفس های سرپوشیده ای را برای قناری ها در نظر گرفته بودند که در چهار طرف آن، سوراخ های ریزی وجود داشت. پس از استنشاق هوای آلوده و از حال رفتن پرنده، آنها بلافاصله این منافذ را مسدود و از هوای تمیزی که خود همراه داشتند، به درون قفس تزریق کرده و او را دوباره به هوش می آوردند و گاهی نیز شیشه های کوچکی به اندازه شیشه های عطر و دارو همراه داشتند و به محض مشاهده بی حالی پرنده، او را وادار به تنفس هوای درون شیشه می کردند. شرکت های معدنی انگلیسی برای خرید قناری باید به سراغ پرورش دهندگان خصوصی یا مغازه های فروش حیوانات خانگی می رفتند یا باید خود بخشی از معدن را اختصاص به پرورش آنها می دادند. اغلب قناری های معدنچی چندان سالم نبودند یا بد رنگ بودند و به هر حال در بازار مشتری نداشتند. همچنین قناری های ماده که خوانندگان خوبی نیستند نیز از جمله گزینه های انتخابی این معدنکاری اجباری و عجیب به شمار می رفتند.
بنا به گفته نویسنده این مقاله، اواخر دهه 1980 در معادن بیتومن جنوب آمریکا از قناری استفاده می شد. البته این معادن یا بسیار کوچک بودند یا غیر قانونی بوده یا به هر حال قدرت خرید چراغ های ایمنی "دیوی" را نداشتند. در هر حال با گذشت زمان و وقوع حوادث مکرر، به تدریج قناری های معدنچی بازنشست شده و جای خود را به جت فن ها و حسگرهای پیشرفته دادند.
لینک منبع: خطر کار در معدن
قناری ها از نظر فیزیولوژیک از متابولیسم بسیار حساسی برخوردار بوده و این به صورتی است که به محض استشمام گازهای خطرناک آشکارا و به سرعت واکنش نشان می دهند. از این رو در ابتدای کار معدنکاری زغال در گذشته ها که آمار قربانیان نیز بسیار بالا بود، معدنچیان تصمیم به حمل قناری های مورد علاقه شان به درون تونل ها و بهره بردن از این حس آنها گرفتند. البته این کشف واقعا مهم کاملا تصادفی نیز بود. در صورتی که قناری بی قراری می کردند یا می مردند، آنها متوجه نشت گاز شده و بلافاصله از محل می گریختند.
با این حال واکنش های آنها به این سادگی نیز نیست و مرگ قناری ها در شدیدترین حالت نشت گاز اتفاق می افتد. در حقیقت با احساس گاز، آنها ابتدا بسیار آرام می شوند، سپس به آرامی شروع به تاب خوردن روی چوب آویزان در قفس کرده تا این که سرانجام از روی آن به پایین سقوط می کنند.
در این لحظات البته معدنچیان هم باید کاملا حرکات قناری را زیر نظر داشته باشند چرا که قناری ها پرندگانی پر سرو صدا بوده و سکوت آنها نشانه بسیار خوبی مبنی بر وجود خطر خواهد بود. آیا با وجود فناوری پیشرفته باز هم از قناری ها در معادن استفاده می شود؟ البته بجز قناری از موش ها نیز به برای اعلان خطر استفاده می شد؛ اما پدیده ی معدنکاری با کمک قناری ها در دهه 1980 و با پدیدار شدن دیتکتور یا آشکار کننده های برقی متان و منو اکسید کربن منسوخ شد و به نوعی قناری ها دیگر بازنشسته شدند.
تاریخچه خدمت قناری های معدنچی
قرن هجدهم میلادی کشورهایی که در حال حاضر صاحب صنایع معدنی بسیار بزرگ در جهان هستند، به شدت دست به گریبان مشکل از دست دادن نیروهای زبده خود بر اثر انفجار در معادن زغال سنگ بودند؛ معادنی که آنها را هرچه بیشتر به صنعتی شدن نزدیک می کرد. اما در آن زمان فناوری به اندازه میل بشر برای رسیدن به پول و شهرت پیشرفت نکرده بود و شرکت های تازه پا گرفته اکتشافی و استخراجی، به روش یا ابزاری برای توفق تلفات مجهز نبودند؛ به همین سبب خود معدنکاران مجبور به اختراع روش هایی برای حفظ جانشان بودند. از آن جمله روش های بدوی می توان به واکنش شمع های نصب شده روی کلاه های ایمنی اشاره کرد. شعله این شمع ها بر اثر کمبود اکسیژن یا خاموش می شد یا طول آن افزایش و رنگش بر اثر تماس با گازهای سمی تغییر می کرد. البته در برخی موارد، شعله شمع ها باعث انفجار نیز می شد.
سال 1815 برای اولین بار چراغ ایمنی با نام دیوی وارد عرصه شد که اختراع پیشرفته ای در زمان خود به شمار می آمد اما پیش از همه اینها جور انسانها را قناری ها می کشیدند. داستان بردن قناری ها به درون معادن برای کشف گازهای سمی، سینه به سینه و نسل به نسل نقل شده تا به امروز رسیده است. البته نویسنده بخش هایی از این مقاله -که شما ترجمه آن را می خوانید- کسی است که پدر و پدر بزرگش اوایل دهه 1900 نیروی کار معادن زغال بوده اند اما هیچ یک چنین چیزی را با چشم خود مشاهده نکرده اند. از این رو، وی شخصا به پیگیری این قضیه می پردازد تا آن متوجه می شود از قناری ها در کشورهایی مانند بریتانیا و استرالیا برای کشف گاز حتی تا دهه 1970 استفاده می شده است. در این دهه، نمایندگان مجالس این دو کشور لایحه ای را در منع استفاده از این پرندگان کوچک مجلس تصویب می کنند. البته با قانون جدید این کار متوفق نشده اما دفعات آن کاهش یافته است.
از سوی دیگر، استفاده از قناری های معدنچی همواره به صورت دائمی نبوده بلکه کسانی نیز پیدا می شدند که شاید بتوان گفت از سر دلسوزی فقط هنگام حوادث، آنها را به داخل تونل می بردند. به عنوان مثال در حادثه معدن ویلیام پیت سال 1947، سرپرست گروه نجات، قفسی را بر بالای کپسول ها یا وسایل تنفسی خود متصل کرد، سپس وارد محوطه حادثه شد. وی آنقدر مهربان بود تا منتظر مرگ قناری نشده و بلافاصله او را به سمت هوای آزاد برگرداند چرا که علاوه بر دلسوزی هم در صورت ادامه پیشروی در هوای آلوده جان خودش به خطر می افتاده و هم تلفات قناری ها که حیوانات ارزانی هم نبودند، بالا می رفت.
نکته جالب دیگر اینجاست که طبق نتایج به دست آمده از جمع آوری نوشته های مورخان معدنی، از قناری های معدنچی تنها برای کشف منواکسیدکربن و نه گاز متان استفاده می شده چرا که این دومی بسیار کشنده تر از گاز به ویژه برای پرندگانی است که ضربان قلب سریع تر و در نتیجه استعداد مصومیت خونی بسیار بالاتری نسبت به انسان دارد. سامانه های نجات و نیز معدنچیان قفس های سرپوشیده ای را برای قناری ها در نظر گرفته بودند که در چهار طرف آن، سوراخ های ریزی وجود داشت. پس از استنشاق هوای آلوده و از حال رفتن پرنده، آنها بلافاصله این منافذ را مسدود و از هوای تمیزی که خود همراه داشتند، به درون قفس تزریق کرده و او را دوباره به هوش می آوردند و گاهی نیز شیشه های کوچکی به اندازه شیشه های عطر و دارو همراه داشتند و به محض مشاهده بی حالی پرنده، او را وادار به تنفس هوای درون شیشه می کردند. شرکت های معدنی انگلیسی برای خرید قناری باید به سراغ پرورش دهندگان خصوصی یا مغازه های فروش حیوانات خانگی می رفتند یا باید خود بخشی از معدن را اختصاص به پرورش آنها می دادند. اغلب قناری های معدنچی چندان سالم نبودند یا بد رنگ بودند و به هر حال در بازار مشتری نداشتند. همچنین قناری های ماده که خوانندگان خوبی نیستند نیز از جمله گزینه های انتخابی این معدنکاری اجباری و عجیب به شمار می رفتند.
بنا به گفته نویسنده این مقاله، اواخر دهه 1980 در معادن بیتومن جنوب آمریکا از قناری استفاده می شد. البته این معادن یا بسیار کوچک بودند یا غیر قانونی بوده یا به هر حال قدرت خرید چراغ های ایمنی "دیوی" را نداشتند. در هر حال با گذشت زمان و وقوع حوادث مکرر، به تدریج قناری های معدنچی بازنشست شده و جای خود را به جت فن ها و حسگرهای پیشرفته دادند.
لینک منبع: خطر کار در معدن