۱۳۹۴-۱۰-۱۵، ۱۲:۱۸ عصر
هواداران استقلال در شرایطی از دیدارهای این تیم استقبال خوبی نمیکنند که شاگردان پرویز مظلومی در صدر جدول لیگ برتر هستند و در جامحذفی هم فینالیست شدهاند. با این حال سکوها خالی است!
گروه ورزشی: پس از سیروس دین محمدی، محمد نوازی هم از هواداران استقلال گلایه کرد. دین محمدی گفته بود مگر استقلال هوادار هم دارد؟ این پرسش از هافبک فوقالعاده و قدیمی استقلالیهای طعنهای بود به نیامدن مردم به ورزشگاه ها برای استقلال. اما نوازی تاکید کرد که در سالهای قبل هواداران استقلال بیشتر از استقلال حمایت میکرده اند اما چرا چنین تصوری به وجود آمده است؟
اول: مشکلات اقتصادی خرید بلیط
در نکته اول باید بگوییم این فقط هواداران استقلال نیستند که به ورزشگاه نمیروند، هواداران دیگر تیمها هم هستند که به استادیوم نمیروند، تنها در یکی دو بازی پرسپولیس بود که رایگان اعلام شدن بلیط ها مردم را به ورزشگاه آورد تا مشخص شود بحث اقتصادی در مورد قیمت بلیطها وجود دارد که مردم به ورزشگاهها نمیروند. اما با این حال این دو مربی به نوعی درست حرف میزنند چرا که هواداران استقلال به نحو عجیبی از تیم خود حمایت نمیکنند.
دوم: اهالی کوفه
شاید باید تاکید کرد که ریزش هواداران استقلال از آن روز شروع شد که مربی پیشین استقلال پس از تشویق فرهاد مجیدی توسط هواداران آنها را اهالی کوفه خواند. پس از این اظهار نظر بود که ورزشگاهها خالیتر شد و در حالی که در بازی با سایپا بیش از پنجاه هزار نفر در ورزشگاه آزادی بودند، پس از آن این تعداد حتی بعد از ورود فرهاد مجیدی در نیم فصل هم به میانگین بیست تا سیهزار نفر رسید.
سوم: هواداران حجازی و مجیدی در بایکوت
برخورد بد برخی لیدرها در همان ایام و درگیری با هواداران حجازی، مجیدی و برهانی در آزادی و تختی و محل تمرین استقلال، برخی دیگر را مجاب کرد که دیگر به ورزشگاه نروند. هواداران دوست نداشتند برای شعار دادن یا پوشیدن پیراهن حجازی و مجیدی حساب پس بدهند و کارشان به درگیری با برخی لیدرها برسد اما این اتفاق رخ داد و حتی در ماجرای تیموریان و پس از آن در مواجهه با ملی پوشان روی سکوهای آزادی این درگیریها و شعارهای خاص ادامه یافت. این شعارها حتی برخی مواقع علیه فردوسی پور و دست اندرکاران رسانه و ... نیز ادامه پیدا کرد تا هواداران استقلال دلزده، دیدن بازی تیم محبوب خود را از پای تلویزیون به رفتن به ورزشگاه ترجیح بدهند.
چهارم: عدم برخورد باشگاه با خاطیان
برخی موارد وجود داشت که باشگاه از هواداران خود حمایت نکرد، یکی از آن نمونهها جاسم کرار بود که با هواداران مدت ها درگیر بود، کرار حتی به آنها لج میکرد و پس از قهر کردن عکسهایی از شکار خود در عراق را به نمایش می گذاشت اما از سوی باشگاه هیچ عکس العملی نسبت به وی نشان داده نمی شد و همچنان مسئولان اصرار میکردند که وی را در تیم نگه دارند. لجاجت های کرار تا جایی جلو رفت که تاکید می کرد دلم می خواهد عکس شکار بگذارم و یا تاکید داشت که سپاهان و ذوب آهن از استقلال بزرگتر هستند.
با این وجود اما باشگاه استقلال هرگز از هواداران تیمش آنطور که باید و شاید دفاع نکرد.
پنجم: ذائقه مربی خارجی
شاید یکی از دلایل عدم حمایت هواداران از باشگاه استقلال عدم حضور مربی درجه اول در این باشگاه بوده باشد. در حالی که پرویز مظلومی انصافا با استقلال خوب کار کرده است اما باید تاکید کرد که مربیانی مثل برانکو یا کی روش ذائقه مردم را عوض کرده اند و مظلومی از این جهت در مورد برخی هواداران بدشانسی آورده است. حمایت هشتاد درصدی مردم از کیروش در حالی که کارنامه او بینظیر نیست این نکته را ثابت میکند.
ششم: خالی از ستارههای ماندگار
استقلال تیم خوبی دارد، تیمی شامل چندین جوان آینده دار. با این وجود اما جای خالی ستاره در این تیم دیده میشود. منهای رحمتی و شاید عمران زاده ستاره دیگری در این تیم وجود ندارد که ارتباط عاطفی یا خاطرات فنی با هوادار داشته باشد. البته امید ابراهیمی، شهباززاده و جابر انصاری هم در استقلال حضور دارند اما ارتباط مستقیم آنها با هواداران کم رنگ بوده است. بازیکنانی مثل مجیدی، جان واریو، شریفات، میداودی، ساموئل، جباری، خسروی آماده، منتظری، نکونام، تیموریان و ... که هر کدام ستاره بودند پیش از این هواداران بیشتری را به ورزشگاهها می کشاندند.
نتیجه گیری
در واقع باید تاکید کرد که مجموعه عوامل اقتصادی و مالی و البته برخوردهای اشتباه مربیانف لیدرها و مدیریت این باشگاه جوری جلو رفته که هوادارگریزی محور استقلال بوده است.
آنها نه ستاره جذب کرده اند، نه به سلیقه مردم در مورد بازیکنان یا مربیان احترام گذاشتهاند و نه از هواداران خود در مواقع لزوم دفاع کردهاند. در چنین فضایی است که باید تاکید کرد آنچه بر استقلال یا حتی پرسپولیس میگذرد نتیجه و بازتاب حرکات خود باشگاه است و تصمیمهای مسئولان آنها.
نکته: گزارش عملکرد
برای تصمیمگیری در مورد باشگاه نباید نشست و دید هواداران چه میگویند و همان را اجرا کرد اما حمایت از هوادار مقابل برخی لیدرها یا تنبیه بازیکنی که علیه هواداران حرف میزند و باز یا توضیح منطقی در مورد اتفاقات به مردم به عنوان گزارش عملکرد و باز نگه داشتن بازیکنان در زمان طولانیتر برای ارتباط برقرار کردن با هواداران و ... موضوعهایی است که باید در باشگاهها به آنها توجه کرد.
گروه ورزشی: پس از سیروس دین محمدی، محمد نوازی هم از هواداران استقلال گلایه کرد. دین محمدی گفته بود مگر استقلال هوادار هم دارد؟ این پرسش از هافبک فوقالعاده و قدیمی استقلالیهای طعنهای بود به نیامدن مردم به ورزشگاه ها برای استقلال. اما نوازی تاکید کرد که در سالهای قبل هواداران استقلال بیشتر از استقلال حمایت میکرده اند اما چرا چنین تصوری به وجود آمده است؟
اول: مشکلات اقتصادی خرید بلیط
در نکته اول باید بگوییم این فقط هواداران استقلال نیستند که به ورزشگاه نمیروند، هواداران دیگر تیمها هم هستند که به استادیوم نمیروند، تنها در یکی دو بازی پرسپولیس بود که رایگان اعلام شدن بلیط ها مردم را به ورزشگاه آورد تا مشخص شود بحث اقتصادی در مورد قیمت بلیطها وجود دارد که مردم به ورزشگاهها نمیروند. اما با این حال این دو مربی به نوعی درست حرف میزنند چرا که هواداران استقلال به نحو عجیبی از تیم خود حمایت نمیکنند.
دوم: اهالی کوفه
شاید باید تاکید کرد که ریزش هواداران استقلال از آن روز شروع شد که مربی پیشین استقلال پس از تشویق فرهاد مجیدی توسط هواداران آنها را اهالی کوفه خواند. پس از این اظهار نظر بود که ورزشگاهها خالیتر شد و در حالی که در بازی با سایپا بیش از پنجاه هزار نفر در ورزشگاه آزادی بودند، پس از آن این تعداد حتی بعد از ورود فرهاد مجیدی در نیم فصل هم به میانگین بیست تا سیهزار نفر رسید.
سوم: هواداران حجازی و مجیدی در بایکوت
برخورد بد برخی لیدرها در همان ایام و درگیری با هواداران حجازی، مجیدی و برهانی در آزادی و تختی و محل تمرین استقلال، برخی دیگر را مجاب کرد که دیگر به ورزشگاه نروند. هواداران دوست نداشتند برای شعار دادن یا پوشیدن پیراهن حجازی و مجیدی حساب پس بدهند و کارشان به درگیری با برخی لیدرها برسد اما این اتفاق رخ داد و حتی در ماجرای تیموریان و پس از آن در مواجهه با ملی پوشان روی سکوهای آزادی این درگیریها و شعارهای خاص ادامه یافت. این شعارها حتی برخی مواقع علیه فردوسی پور و دست اندرکاران رسانه و ... نیز ادامه پیدا کرد تا هواداران استقلال دلزده، دیدن بازی تیم محبوب خود را از پای تلویزیون به رفتن به ورزشگاه ترجیح بدهند.
چهارم: عدم برخورد باشگاه با خاطیان
برخی موارد وجود داشت که باشگاه از هواداران خود حمایت نکرد، یکی از آن نمونهها جاسم کرار بود که با هواداران مدت ها درگیر بود، کرار حتی به آنها لج میکرد و پس از قهر کردن عکسهایی از شکار خود در عراق را به نمایش می گذاشت اما از سوی باشگاه هیچ عکس العملی نسبت به وی نشان داده نمی شد و همچنان مسئولان اصرار میکردند که وی را در تیم نگه دارند. لجاجت های کرار تا جایی جلو رفت که تاکید می کرد دلم می خواهد عکس شکار بگذارم و یا تاکید داشت که سپاهان و ذوب آهن از استقلال بزرگتر هستند.
با این وجود اما باشگاه استقلال هرگز از هواداران تیمش آنطور که باید و شاید دفاع نکرد.
پنجم: ذائقه مربی خارجی
شاید یکی از دلایل عدم حمایت هواداران از باشگاه استقلال عدم حضور مربی درجه اول در این باشگاه بوده باشد. در حالی که پرویز مظلومی انصافا با استقلال خوب کار کرده است اما باید تاکید کرد که مربیانی مثل برانکو یا کی روش ذائقه مردم را عوض کرده اند و مظلومی از این جهت در مورد برخی هواداران بدشانسی آورده است. حمایت هشتاد درصدی مردم از کیروش در حالی که کارنامه او بینظیر نیست این نکته را ثابت میکند.
ششم: خالی از ستارههای ماندگار
استقلال تیم خوبی دارد، تیمی شامل چندین جوان آینده دار. با این وجود اما جای خالی ستاره در این تیم دیده میشود. منهای رحمتی و شاید عمران زاده ستاره دیگری در این تیم وجود ندارد که ارتباط عاطفی یا خاطرات فنی با هوادار داشته باشد. البته امید ابراهیمی، شهباززاده و جابر انصاری هم در استقلال حضور دارند اما ارتباط مستقیم آنها با هواداران کم رنگ بوده است. بازیکنانی مثل مجیدی، جان واریو، شریفات، میداودی، ساموئل، جباری، خسروی آماده، منتظری، نکونام، تیموریان و ... که هر کدام ستاره بودند پیش از این هواداران بیشتری را به ورزشگاهها می کشاندند.
نتیجه گیری
در واقع باید تاکید کرد که مجموعه عوامل اقتصادی و مالی و البته برخوردهای اشتباه مربیانف لیدرها و مدیریت این باشگاه جوری جلو رفته که هوادارگریزی محور استقلال بوده است.
آنها نه ستاره جذب کرده اند، نه به سلیقه مردم در مورد بازیکنان یا مربیان احترام گذاشتهاند و نه از هواداران خود در مواقع لزوم دفاع کردهاند. در چنین فضایی است که باید تاکید کرد آنچه بر استقلال یا حتی پرسپولیس میگذرد نتیجه و بازتاب حرکات خود باشگاه است و تصمیمهای مسئولان آنها.
نکته: گزارش عملکرد
برای تصمیمگیری در مورد باشگاه نباید نشست و دید هواداران چه میگویند و همان را اجرا کرد اما حمایت از هوادار مقابل برخی لیدرها یا تنبیه بازیکنی که علیه هواداران حرف میزند و باز یا توضیح منطقی در مورد اتفاقات به مردم به عنوان گزارش عملکرد و باز نگه داشتن بازیکنان در زمان طولانیتر برای ارتباط برقرار کردن با هواداران و ... موضوعهایی است که باید در باشگاهها به آنها توجه کرد.