۱۳۹۹-۱۰-۲۹، ۰۵:۵۵ عصر
اينجانب دانشجوي ترم چهارم رشته رياضي كاربردي دانشگاه كاشان هستم. مشكلي كه برايم بوجود آمده اين است كه مدتي به يكي از دانشجويان هم رشته و هم ورودي خود كه از خودم يكسال كوچكتر است علاقه مند شده ام . ابتدا اينگونه بود كه در آغاز علاقه اي بين من و او به وجود آمد ولي هر دوي ما به علت حجب و حيا به روي هم نمي آورديم و حالا هم همين گونه است . (البته متذكر شوم من در خانواده اي 100% مذهبي بدنيا آمده ام) حال چند مشكل دارم: يكي اينكه نمي دانم ايشان قصد ازدواج دارند يا خير، مشكل دوم آنست كه خانواده ام با توجه به شناختي كه از آنها دارم معتقدند دختر دانشجو، زن زندگي نيست و انتخاب را حتماً قبول ندارند. دوم آنكه هر آينه احتمال مي دهم به گناه بيفتم ولي با استمداد از معصومين و خداوند تا به حال موفق بوده و خويشتن دار بوده ام مشكل چهارم، من نه كاري دارم و نه خانه اي و نه ... پس چگونه مي خواهم فرضاً ازدواج كنم. آيا بايد به كل اين موضوع را فراموش كنم، پنجم من فرزند آخر خانواده هستم و قبل از من برادرم است كه هنوز ازدواج نكرده و برادرم كه قبل از او است به تازگي نامزد كرده و هنوز عروسي نكرده اند ششم مطالب مجله پرسمان را خوانده ام و تا آنجا كه سعي كرده ام به آن ها عمل مي كنم ولي توفيقي حاصل نشده است و محبت و علاقه او در من وجود دارد.
از طرفي نمي دانم آن خانم به من علاقه دارند يا خير؟ اگر بخواهم از طريق دوستان متوجه اين امر شوم ممكن است در دانشگاه توسط برخي دوستان و دانشجويان آبرويم ريخته شود. و اگر او جواب منفي دهد من چگونه مي توانم ديگر در دانشگاه او را ببينم. به خدا نمي دانم چه كنم؟ آيا فقط مي توانم او را براي دل خودم دوست داشته باشم مثل خيلي چيزهاي ديگر كه آنها را دوست دارم ولي رغبتي به رسيدن به آنها ندارم؟
هميشه مي ترسم اگر درسم تمام شود دوري او را چگونه تحمل كنم؟ بگوئيد من چه كنم. از طرف ديگر مي ترسم او (بعلت دختر بودنش) با كسي ديگر ازدواج كند و من او را از دست بدهم. باز هم متذكر مي شوم رابطه ما در حد يك سلام و عليك است و از اين روابط رايج در جوانان حال حاضر و خلاف شرع نيست. مرا راهنمايي كنيد.
از طرفي نمي دانم آن خانم به من علاقه دارند يا خير؟ اگر بخواهم از طريق دوستان متوجه اين امر شوم ممكن است در دانشگاه توسط برخي دوستان و دانشجويان آبرويم ريخته شود. و اگر او جواب منفي دهد من چگونه مي توانم ديگر در دانشگاه او را ببينم. به خدا نمي دانم چه كنم؟ آيا فقط مي توانم او را براي دل خودم دوست داشته باشم مثل خيلي چيزهاي ديگر كه آنها را دوست دارم ولي رغبتي به رسيدن به آنها ندارم؟
هميشه مي ترسم اگر درسم تمام شود دوري او را چگونه تحمل كنم؟ بگوئيد من چه كنم. از طرف ديگر مي ترسم او (بعلت دختر بودنش) با كسي ديگر ازدواج كند و من او را از دست بدهم. باز هم متذكر مي شوم رابطه ما در حد يك سلام و عليك است و از اين روابط رايج در جوانان حال حاضر و خلاف شرع نيست. مرا راهنمايي كنيد.