۱۳۹۹-۱۱-۴، ۰۴:۰۷ عصر
سلام
ببخشید میخواستم ازتون راهنمایی بگیرم نمی خواستم ابدا این موضوع رو مطرح کنم ولی غیر از این چاره ای ندیدم
والا چند سال پیش من و همسرم و خانوادش و اقواماش رفتیم کنار رود خانه والا خلوت بود و کسی نبود همسرم رفت توی آب و خواهرزاده همسرم یعنی پسر خواهرش مثلا وانمود کرد که داره شنا به همسرم یاد میده بعدش همونطور که داشت شنا یاد میداد خودم با چشمای خودم دیدم که مردک بی خانواده دستش رو زد به باسن همسرم اون مرد (پسر خواهر همسرم) اندازه من بود سنش یعنی 27 سال بود چون محرم بود به همسرم(خواهرزاده) اولش که داشت شنا یاد میداد مثلا و دست میزد زیاد واکنشی نشون ندادم ولی یک دفعه دست زد به باسن همسرم و همسرم هم فهمید و هیچ واکنشی نشون نداد و وقتی دو تاشون منو دیدند که دارم نگاشون میکنم یک دفعه هول شدند و گفتند تو هم بیا توی آب و میخواستن بحث رو به اصطلاح عوض کنند حاج اقا من اون موقع هیچ واکنشی نشون ندادم چون حاج آقا من کلا یک آدم وسواسی هستم و وقتی اون صحنه رو دیدم یک حالتی مثل وسواس بهم دست داد که میگفت اینم از وسواس هست زیاد نباید جدی گرفت به همین دلیل واکنشی اون موقع نشون ندادم ولی بعد ها فهمیدم واقعا درست دیدم و همسرم هم هیچ واکنشی اون موقع نشون نداد بعضی وقتا که دعوا میشه بین من و همسرم وقتی به کنایه این موضوع رو وسط میکشم مثلا میگم به بهانه آموزش شنا ..... و بقیه شو ادامه نمیدم و خودش میفهمه چیو میگم اون وقت به جای اینکه بزنه توی گوشم و انکار کنه مثلا میگه به تو چه و میگه تو مواظب خودش باش و ... حاج اقا همسرم ادم خیلی محجوبی هست و با حجاب کامل بیرون میاد و اهل نماز و ادم مذهبی هست ولی ......
حالا حاج اقا چی کار کنم خواهش میکنم راهنمایی ام کنید الان باید چه غلطی بکنم؟
از یک طرف از بی غیرتی میسوزم که در من انگار غیرت نیست از یک طرف از این کار اون مردک بی خانواده و عدم واکنش همسرم
تو رو خدا بگید چی کار کنم به خدا من اهل این چیزا نیستم .......
ببخشید میخواستم ازتون راهنمایی بگیرم نمی خواستم ابدا این موضوع رو مطرح کنم ولی غیر از این چاره ای ندیدم
والا چند سال پیش من و همسرم و خانوادش و اقواماش رفتیم کنار رود خانه والا خلوت بود و کسی نبود همسرم رفت توی آب و خواهرزاده همسرم یعنی پسر خواهرش مثلا وانمود کرد که داره شنا به همسرم یاد میده بعدش همونطور که داشت شنا یاد میداد خودم با چشمای خودم دیدم که مردک بی خانواده دستش رو زد به باسن همسرم اون مرد (پسر خواهر همسرم) اندازه من بود سنش یعنی 27 سال بود چون محرم بود به همسرم(خواهرزاده) اولش که داشت شنا یاد میداد مثلا و دست میزد زیاد واکنشی نشون ندادم ولی یک دفعه دست زد به باسن همسرم و همسرم هم فهمید و هیچ واکنشی نشون نداد و وقتی دو تاشون منو دیدند که دارم نگاشون میکنم یک دفعه هول شدند و گفتند تو هم بیا توی آب و میخواستن بحث رو به اصطلاح عوض کنند حاج اقا من اون موقع هیچ واکنشی نشون ندادم چون حاج آقا من کلا یک آدم وسواسی هستم و وقتی اون صحنه رو دیدم یک حالتی مثل وسواس بهم دست داد که میگفت اینم از وسواس هست زیاد نباید جدی گرفت به همین دلیل واکنشی اون موقع نشون ندادم ولی بعد ها فهمیدم واقعا درست دیدم و همسرم هم هیچ واکنشی اون موقع نشون نداد بعضی وقتا که دعوا میشه بین من و همسرم وقتی به کنایه این موضوع رو وسط میکشم مثلا میگم به بهانه آموزش شنا ..... و بقیه شو ادامه نمیدم و خودش میفهمه چیو میگم اون وقت به جای اینکه بزنه توی گوشم و انکار کنه مثلا میگه به تو چه و میگه تو مواظب خودش باش و ... حاج اقا همسرم ادم خیلی محجوبی هست و با حجاب کامل بیرون میاد و اهل نماز و ادم مذهبی هست ولی ......
حالا حاج اقا چی کار کنم خواهش میکنم راهنمایی ام کنید الان باید چه غلطی بکنم؟
از یک طرف از بی غیرتی میسوزم که در من انگار غیرت نیست از یک طرف از این کار اون مردک بی خانواده و عدم واکنش همسرم
تو رو خدا بگید چی کار کنم به خدا من اهل این چیزا نیستم .......