قرارگاه سایبری عطاملک
  • رادیو عشق
  • مشاوره خانواده
  • طراحی لوگو
  • عضویت طلایی
    • ورود
    • ثبت نام
    ورود
    نام کاربری:
    گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
     
    یا توسط حساب کاربریتان در شبکه های اجتماعی وارد شود
  • ورود
  • ثبت نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
یا توسط حساب کاربریتان در شبکه های اجتماعی وارد شود
توسط حساب کاربریتان در شبکه های اجتماعی متصل شوید

قرارگاه سایبری عطاملک › حیات طیبه › هنر › کتاب | رمان | ادبیات v
« قبلی 1 … 15 16 17 18 19 … 29 بعدی »
› ديوانه ام احمق كه نيستم!

آخرین مطالب ارسالی
آمار انجمن
آخرين ارسال ها
موضوع نويسنده آخرين ارسال کننده انجمن
  [مشاوره مذهبی]  ازدواج فاطمه_کریمی ADMIN مشاوره خانواده و ازدواج
  طراحی گرافیکی ویژه کاربران طلایی ADMIN hammami تولیدات حوزه چاپ و گراف...
  معرفی فیلم بر باد رفته – Gone with the Wind niloofarmajdi niloofarmajdi سینما/ تلویزیون / مستند
  [عشق و ازدواج]  مشخصات: خانم ۲۴ با مشکل اعتماد... threata ملایجردی مشاوره خانواده و ازدواج
  تماشای آنلاین فیلم چقدر حجم مصرف می کند؟ ali5280 ali5280 رایانه و موبایل
  معرفی گوشی های سری A سامسونگ besttechnology besttechnology رایانه و موبایل
  [ مشاوره فردی]  ] ایا باید همیشه ناراحتیمون ... Ssani ملایجردی مشاوره خانواده و ازدواج
برترین امتیاز گیرندگان
ADMIN 25919
رمان 6198
~~sara~~ 2495
مشاورانه 2481
*Ertebat* 1299
sarah 1283
محمدی پور 1159
abasaleh 1012
برترين ارسال کنندگان
ADMIN 9443
رمان 1571
kabootar 1216
مشاورانه 751
~~sara~~ 563
narges 414
sarah 274
mohamadi1392 246

فروش دامنه bloger.app | مشاوره خانواده در واتساپ | دانلود سخنرانی‌های رائفی پور | کتاب صوتی لهوف | نذر فرهنگی |
Your browser does not support the audio element.

امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 48 رأی - میانگین امتیازات: 2.79
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت‌های نمایش موضوع

ديوانه ام احمق كه نيستم!

sarah آفلاین
عضو رسمی
**
امتیاز: 1,284
تاریخ عضویت: دي ۱۳۹۱
محل سکونت: جوين
اعتبار: 105
میزان اخطار: 0%
سپاس ها 50
سپاس شده 142 بار در 111 ارسال
#1
۱۳۹۱-۱۰-۱۳، ۱۱:۴۸ صبح
مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد

هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد.

مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و برای خرید مهره چرخ برود.

در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از ٣ چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی.

آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند

پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.

هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی. پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟

دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!
چیزهایی که دست کم می گیریم ,کسی دیگر برای به دست آوردنشان راز و نیاز می کند
Atamalek
پاسخ
ارسال‌ها اعتباردهی
پاسخ اخطار
 سپاس شده توسط
~~sara~~ آفلاین
عضو حرفه ای
***
امتیاز: 2,496
تاریخ عضویت: بهمن ۱۳۹۱
محل سکونت: اهواز
اعتبار: 118
میزان اخطار: 0%
سپاس ها 181
سپاس شده 187 بار در 160 ارسال
#2
۱۳۹۱-۱۱-۲۲، ۱۱:۳۷ عصر
قشنگ بود:atamalek (17):

آن
شراب طهوررا که شنیده ای بهشتیان را می خورانند، میکده اش کربلاست
...

پاسخ
ارسال‌ها اعتباردهی
پاسخ اخطار
 سپاس شده توسط
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


موضوعات مرتبط با این موضوع…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
atamalek شخص احمق ( داستانك) ~~sara~~ 0 840 ۱۳۹۲-۲-۳۰، ۱۲:۴۲ عصر
آخرین ارسال: ~~sara~~
Heart 3درس از يك ديوانه ~~sara~~ 0 538 ۱۳۹۱-۱۱-۲۲، ۰۸:۴۹ عصر
آخرین ارسال: ~~sara~~
fjump باران احمق ! hamraz 0 668 ۱۳۹۱-۶-۱۴، ۰۵:۲۵ عصر
آخرین ارسال: hamraz

  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
  • صفحه‌ی تماس
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • امتیازات کاربران
قدرت گرفته ازMyBB و پارسی شده توسط MyBBIran.com
طراحی شده توسط Rooloo | ترجمه و طراحی مجدد توسط ParsanIT.ir

برو بالا
حالت خطی
حالت موضوعی