۱۳۹۰-۵-۸، ۱۱:۰۳ صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از این که مطلب را توضیح دهیم میخواهیم نکته مهمی را بگوییم؛ برادران و خواهران،شک نداشته باشید که شیطان لعین میخواهد انسان ها را گمراه کند و او به خداوند یکتا ایمان دارد. او از بسیاری از ما بهتر خداوند را میشناسد و میداند که خداوند جاویدان است. بنابراین خود او نیز میداند که هرگز نمیتواند حکومت شیطانی را برپا کند .
پس فرض حکومت شیطانی حتی فرض محال آن محال است . پس نگران برپایی حکومت شیطانی نباشید . شیطان هرگز نخواهد توانست حکومت برپا کند او تنها میتواند ظهور آخرین منجی (مهدی علیه السلام ) را به عقب بیندازد و تا به امروز موفق شده . اما بدانید که شیطان درحال نابودی است .
در این مطلب میخواهیم پروژه شیطانی دیگری را بررسی کنیم که بسیار قابل توجه است . پروژه ای که در راستای حکومت دست نیافتنی شیطان قلمداد میشود .ما به عنوان محقق که از نماد ها و برخی از اشکال حکومت های شیطانی اندکی آگاهی داریم؛ در جلسات آنلاین خود فرض مقدس بودن تاریخ 11.11.2011 را برای نظام سلطه بررسی کردیم . حدود 7 ماه پیش اولین فرض ها را تبیین کردیم. هرچه به این تاریخ نزدیک تر شدیم گزینه های نادرست کنار رفت و تقریبا به فرض درستی رسیدیم .
ماجرا از این جا آغاز شد که اولا ما در بررسی های خود دریافتیم که این تاریخ (11.11.2011) دقیقا تاریخی است که از سوی برخی از آخرالزمانی های نظام سلطه مطرح شده . در برخی از مطالب آخرالزمانی های آنان دریافتیم که این تاریخ را روز ظهور مسیح (مسیح یهودی/دجال/ضد مسیح (ع) ) میدانند. یعنی روزی که جهان پر از عدالت خواهد شد .
بقیه در ادامه مطلب ...
بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از این که مطلب را توضیح دهیم میخواهیم نکته مهمی را بگوییم؛ برادران و خواهران،شک نداشته باشید که شیطان لعین میخواهد انسان ها را گمراه کند و او به خداوند یکتا ایمان دارد. او از بسیاری از ما بهتر خداوند را میشناسد و میداند که خداوند جاویدان است. بنابراین خود او نیز میداند که هرگز نمیتواند حکومت شیطانی را برپا کند .
پس فرض حکومت شیطانی حتی فرض محال آن محال است . پس نگران برپایی حکومت شیطانی نباشید . شیطان هرگز نخواهد توانست حکومت برپا کند او تنها میتواند ظهور آخرین منجی (مهدی علیه السلام ) را به عقب بیندازد و تا به امروز موفق شده . اما بدانید که شیطان درحال نابودی است .
در این مطلب میخواهیم پروژه شیطانی دیگری را بررسی کنیم که بسیار قابل توجه است . پروژه ای که در راستای حکومت دست نیافتنی شیطان قلمداد میشود .ما به عنوان محقق که از نماد ها و برخی از اشکال حکومت های شیطانی اندکی آگاهی داریم؛ در جلسات آنلاین خود فرض مقدس بودن تاریخ 11.11.2011 را برای نظام سلطه بررسی کردیم . حدود 7 ماه پیش اولین فرض ها را تبیین کردیم. هرچه به این تاریخ نزدیک تر شدیم گزینه های نادرست کنار رفت و تقریبا به فرض درستی رسیدیم .
ماجرا از این جا آغاز شد که اولا ما در بررسی های خود دریافتیم که این تاریخ (11.11.2011) دقیقا تاریخی است که از سوی برخی از آخرالزمانی های نظام سلطه مطرح شده . در برخی از مطالب آخرالزمانی های آنان دریافتیم که این تاریخ را روز ظهور مسیح (مسیح یهودی/دجال/ضد مسیح (ع) ) میدانند. یعنی روزی که جهان پر از عدالت خواهد شد .
این تاریخ با تاریخ 21.12.2012 که به قول آنان پایان دنیاست 13 ماه فاصله دارد. هرچند که 13 در ماه به کار نمی رود ولی به هر شکل جالب است . در ابتدا ما فرض هایی را برای این تاریخ فرض میکردیم به عنوان مثال حمله دروغین UFO ها . اساسا پروژه یو اف او (Unidentified Flying Object ) ها یک پروژه دروغین از سوی غرب برای اهداف خاصی است . اما چرا ما فرض کردیم که حمله دورغن ممکن است در این تاریخ باشد . برای پاسخ به این سوال باید به تقدس عدد 11 نگاه شود.
11 در نماد شناسی نماد دو ستون معبد سلیمان از دید یهودیان منحرف است . که در لژ های فراماسونری نیز دیده میشود . 11 نماد دروازه ورودی جنیان به دنیای انسان هاست . و مصادیق بسیار دارد مثلا در فیلم آلیس در سرزمین عجایب آلیس از طریق دروازه مذکور وارد دنیای عجایب میشود :
[align=BASELINE][/align]
بنابراین نماد 11 مساوی است با پروژه یو اف او، چرا که دیگر باید دانسته باشید که موجودات هوشمند فضایی که آنان ترسیم کرده اند درحقیقت خود جنیان اند . همانانی که در گذشته دستورات شیطان را به حاکمان مصر شیطانی باستان میرساندند. و امروز در پوسته ای جدید میخواهند تعامل بین انسان و شیطان را دوباره حاکم کنند.مانند کارتون اخیری که شخصیت اصلی آن دقیقا با جن ترسیم شده توسط آلیستر کرولی تقارن دارد:
[align=BASELINE][/align]
([sup][sub]از بالا به پایین . اولی : کاراکتر مگامایند، دومی : جن طراحی شده توسط آلیستر کرولی[/sub][/sup])
توجه کنید، این که چرا آنان میگویند جنگ بین انسان و موجود فضایی، به این خاطر است که میخواهند استراتژی "مردم را به درد بگیرید تا به تب رضایت دهند " را اعمال کنند. یعنی این که بگویند موجودات فضایی نابودگرند و هزاران فیلم سینمایی، مستند و مقاله در این رابطه بسازند و نگارش کنند؛ و در هنگامی که این این موجودات (جنیان) آمدند هیچ جنگی رخ ندهد و مردم بسیار خوشحال میشود که جنگی رخ نداده و با اشتیاق تمام با آنان تعامل میکنند(دقیقا همان اتفاقی که در کارتون مگامایند رخ میدهد)
اما با بررسی تحولات جهانی کلا این فرض خط خورد و حداقل در تاریخ 11.11.2011 این اتفاق نخواهد افتاد . فرض بعدی ما ماجرای زلزله تهران (پایتخت کانون بیداری جهانی) بود. برای این فرضمان هم اسنادی داشتیم که فعلا از انتشار آنان معذور هستیم . در رابطه با ماجرای هارپ اینگونه گمان میشود که کلا هارپ یک پروژه دروغین است . کما این که ما در مطلب زلزله ژاپن نیز از آن به عنوان یک احتمال یاد کردیم . ولی یک کد بسیار جالب در تحقیقاتمان پیدا کردیم که با مسائل اخیر تهران نیز تطابق جالبی دارد:
گوشه ای از پروتکل شماره 9 صهیون که بیش از 100 سال پیش نوشته شده است :
" ممكن است بگویید كه اگر غیریهودیان از نقشه و طرح ما آگاه شوند، علیه ما مسلح مى گردند و ستیزى بزرگ علیه مان آغاز خواهند كرد. ولى از قبل از وقوع چنین حادثه اى چاره اندیشى خواهیم كرد و مانورى خواهیم داد كه پشت هر انسان پرجرأتى را بلرزاند و آن چاره این است كه در زیرزمین شهرهاى بزرگ و پایتخت كشورهاى اروپایى دالانهاى عظیمى حفر مى كنیم تا موقع احساس خطر شهرها را منفجر سازیم."
اخیرا در تهران طرح فاضلاب های شهری رونمایی شده و به بهره برداری رسیده است .بنابراین فرض اینگونه مطرح میشود که قرار است در این روز تهران منفجر شود یا همان زلزله بزرگ تهران که خود مراکز زلزله شناسی غرب هم بسیار ما را از این بابت میترسانند؛ به وقوع بپیوندد.
درست است که این قسمت از پروتکل صهیون ها با مسائل اخیر ما تقارن دارد اما این فرض تقریبا غیر ممکن است . مراجع امنیتی ما آنقدر هوشیار هستند که نگذارند چنین چیزی به وقوع بپیوندد و در ثانی این کار از جهت استراتژیک نیز تقریبا غیر عقلانی است . (ولی زلزله تهران به شکل طبیعی آن را فراموش نکنید )
آخرین فرض ما در این رابطه که فرض اصلی خواهد بود فرض اتفاقات بزرگ در عربستان است . دوستان گرامی شرایط کنونی منطقه و بیداری های مردم دوران بسیار حساسی را رقم زده . ببینید نظام سلطه نمیخواهد که کشور های انقلابی اخیر مانند ایران شوند آنان امروز تجربه توطئه های نافرجامی که علیه ما اعمال کرده اند را دارند و همان توطئه ها را بر کشور های انقلابی اخیر اعمال خواهند کرد. اما عربستان، عربستان کشوری است که اولا دارای قدرت های مادی بزرگی مثل نفت است و البته از جهت استراتژیکی نیز جایگاه قابل تاملی دارد.
در یکی از سایت های آخرالزمانی توطئه گران از اتفاقات بزرگ در ماه ذی الحجه خبر داده بودند . بسیار عجیب است که این نشانه با نشانه بسته شدن راه های حج در روایات ظهور تقارن دارد(البته تا آنجا که ما درک کردیم) چرا که تاریخ 11.11.2011 مقارن است با جمعه 14 ذی الحجه 1432.
حتی در یکی از سایت های این توطئه گران به عنوان پیشگویی از کشته شدن پادشاه عربستان در ماه ذی الحجه خبر دادند. کما این که ما بعدا طرح تجزیه عربستان را هم از سوی غرب در خبر ها دیدیم . البته خبر مرگ یا کشته شدن پادشاه عربستان چند ماه پیش از سوی یکی از مقامات عربستانی مطرح شد و بلافاصله تکذیب کردند. باز هم جالب است که در روایات ظهور آمده است که خبر مرگ عبد الله 40 روز (نماد زمان طولانی) پنهان میشود. جالب اینجاست که ظاهرا پادشاه عربستان قرار است باز هم دوباره برای مداوا به آمریکا سفر کند!
[align=BASELINE][/align]
در رابطه با نظام پادشاهی در عربستان، تنها فرزندان عبدالعزیز میتوانند پادشاه شوند و اگر همه فرزندان وی بمیرند هیچ ولیعهدی باقی نخواهد ماند و آن هنگام است که جنگ بر سر قدرت توسط صد ها شاهزاده شروع میشود که باز هم در روایت اسلامی از این واقعه خبر داند و گفته شده است که حکومت های چند روزه در این منطقه برقرار میشود. که شاید منظور همین فرض ما باشد . الان تا آنجا که ما میدانیم تنها 2 پسر از پسران عبدالعزیز باقی مانده اند که یکی از آن ها پادشاه کنونی است و دیگری فردی با همین سن سال.
اما چرا واقعا چنین قانونی برای پادشاهی عربستان تصویب کردند ؟ آیا واقعا نمیدانستند که روزی تمامی پسران عبد العزیز خواهند مرد؟ یکی از فرض ها این است که شاید در آن زمان اوضاع طوری بوده که نمی توانستند قانون دیگری را تصویب کنند مثلا فشار بر روی این خاندان طوری زیاد بوده که اگر غیر این عمل میکردند آشوبی از سوی عده ای برپا میشود. اما این فرض کلا رد میشود چرا که حتی اگر هم اینطور باشد آنان میتوانستند بعد از مرگ عبدالعزیز قانون را تغییر دهد. به همین جهت ما درمیابیم که اداره کننده این توطئه ها (شیطان) به فکر این روز هم بوده که از آشوب در عربستان بیشترین بهره ها را ببرد .
کما این که ما نماد جنگ در اطراف عربستان و بعضا خود عربستان را نیز چند سالی است در برخی از بازی های آخرالزمانی مثلا Call of duty MW1 میبینیم . با این تعابیر و تفاسیر گمان میکنیم که ممکن است در تاریخ 11.11.2011 ماجرای عربستان و تغییرات و تحولات اتفاق بیفتد. البته این تنها یک فرض برپایه ی برخی اسناد است .
ولی به هر شکل نمیتوان فرض نمود که در این تاریخ اتفاقی نیفتند این تاریخ برای آنان بسیار مهم است. ولی در هر صورت چه سود که هر چه تاریخ معین کنند؛ این جلوی سقوط آنان را نخواهد گرفت .
(ضمیمه 1390/04/08 )
یکی از بازدید کنندگان مطلبی را گفتند که به دلیل مهم بودن در این جام نتشر میشود :
"در باب فرزندان ملک عبدالعزیز باید ذکر شود که ایشان دارای 36 فرزند بوده اند که 16 نفر از آن ها به نام های "تركی الأول، سعود، فیصل، محمد، خالد، ناصر، سعد، منصور، فهد، عبدالمحسن، مشاری، فواز، ماجد، ثامر، عبدالمجید و حمود" از دنیا رفته اند و 20 نفر دیگر به نام های " بندر، مساعد، عبدالله، مشعل، سلطان، عبدالرحمن، متعب ، طلال، بدر، ترکی الثانی، نواف، نایف، سلمان، ممدوح، عبد الإله، سطام، احمد، هذلول، مشهور و مقرن" هنوز زنده اند و پادشاهی پس از ملک عبدالله به سلطان بن عبدالعزیز و پس از آن به نایف بن عبدالعزیز خواهد رسید.
هم چنین در قانون به ارث رسیدن پادشاهی عربستان سعودی ذکر شده است که پادشاهی پس از ملک عبدالعزیز به پسران وی و پس از آن به پسران پسران وی خواهد رسید."
هم چنین در قانون به ارث رسیدن پادشاهی عربستان سعودی ذکر شده است که پادشاهی پس از ملک عبدالعزیز به پسران وی و پس از آن به پسران پسران وی خواهد رسید."
vavp : در رابطه با این ماجرا باید به خاندن ها در عربستان سعودی نگاه کرد که بین خاندان ها اختلاف است . توضیح در این رابطه بسیاره اما شما رو ارجاع میدم به این مطلب که چند ماه پیش منتشر شد :
"شبکه فرانس24 این پرسش را مطرح کرد که چه کسی قرار است جانشین ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی شود؟
به گزارش شبکه فرانس24، پادشاه کنونی عربستان بیمار و سالمند است و به تازگی ولیعهد این کشور پس از یک سال غیبت برای درمان در خارج به کشور بازگشته است. وی هشتاد و چهار سال سن دارد. گمانه زنی ها برای جانشینی اغاز شده و جنگ قدرتی مخفی میان شاهزاده های سعودی اغاز شده است.
این گزارش با نشان داد گروهی از سعودیها که با اشتیاق از بازگشت شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز استقبال می کردند ادامه داد وی پس از یک سال غیبت سلطان بن عبدالعزیر وزیر دفاع کنونی هفته گذشته به ریاض بازگشت. بازگشت او مدتی نبرد برای جانشینی قدرت را ارام خواهد کرد. از چند ماه پیش جنگی اعلام نشده میان شاهزاده های سعودی اغاز شده بود. دربار عربستان حدود شش هزار شاهزاده دارد. مدعیان مستقیم سلطنت هیچ یک جوان نیستند. ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه کنونی و سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد وی هر دو بیش از هشتاد و چهار سال سن دارند. شیخ نایف بن عبدالعزیز برادر ناتنی انها که وزیر کشور کنونی نیز هست در جایگاه سوم برای سلطنت قرار دارد و از وضعیت جسمانی بهتری برخوردار است اما او نیز به تازگی هفتاد و شش ساله شده است.
نبرد برای جانشینی از انجا تشدید شده که دو جناح رو در روی هم قرار گرفته اند. در یک جناح ملک عبدالله قرار دارد که می خواهد قدرت را به خودیهایش انتقال دهد و درجناح دیگر خاندان سدیری قرار دارد که سلطان نایف به ان تعلق دارد. نبیل مولین کارشناس عربستان سعودی از موسسه مطالعات سیاسی پاریس می گوید به احتمال زیاد گروه سدیری در خاندان ال سعود در میان مدت انحصار قدرت را در دست خواهد گرفت و به تدریج دیگر شاخه های تمرکز قدرت را نیز از ان خود خواهد کرد.
این گزارش می افزاید هرچند پادشاه در تلاش است بر نفوذ پسر خود یعنی شاهزاده متعب بن عبدالله رئیس کنونی گارد ملی بیفزاید اما در حقیقت سلطنت به یکی از دو پسر سلطان بن عبدالعزیز یعنی خالد یا بندر خواهد رسید یا اینکه محمد بن نایف فرزند شیخ نایف به سلطنت می رسد.
نبیل مولین می افزاید نمی توان پیش بینی کرد چه کسی قدرت را در دست خواهد گرفت.این شاهزاده ها نیز مسن هستند که همگی پنجاه تا شصت و پنج سال سن دارند. شاهزاده یا پادشاهی که بتواند پسرش را به عنوان جانشنین اینده سلطنت تعیین کند به پیروزی خواهد رسید. جنگ کنونی برای سلطنت بیشتر به آینده مربوط می شود. هر یک از مدعیان سلطنت در حال چیدن مهره های خود برای حفظ بقای جناح خویش است. هدف اصلی سیاسی است اما منافع مالی نیز در میان است. عربستان سعودی مهمترین ذخایرنفتی جهان را دارا است.
"
به گزارش شبکه فرانس24، پادشاه کنونی عربستان بیمار و سالمند است و به تازگی ولیعهد این کشور پس از یک سال غیبت برای درمان در خارج به کشور بازگشته است. وی هشتاد و چهار سال سن دارد. گمانه زنی ها برای جانشینی اغاز شده و جنگ قدرتی مخفی میان شاهزاده های سعودی اغاز شده است.
این گزارش با نشان داد گروهی از سعودیها که با اشتیاق از بازگشت شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز استقبال می کردند ادامه داد وی پس از یک سال غیبت سلطان بن عبدالعزیر وزیر دفاع کنونی هفته گذشته به ریاض بازگشت. بازگشت او مدتی نبرد برای جانشینی قدرت را ارام خواهد کرد. از چند ماه پیش جنگی اعلام نشده میان شاهزاده های سعودی اغاز شده بود. دربار عربستان حدود شش هزار شاهزاده دارد. مدعیان مستقیم سلطنت هیچ یک جوان نیستند. ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه کنونی و سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد وی هر دو بیش از هشتاد و چهار سال سن دارند. شیخ نایف بن عبدالعزیز برادر ناتنی انها که وزیر کشور کنونی نیز هست در جایگاه سوم برای سلطنت قرار دارد و از وضعیت جسمانی بهتری برخوردار است اما او نیز به تازگی هفتاد و شش ساله شده است.
نبرد برای جانشینی از انجا تشدید شده که دو جناح رو در روی هم قرار گرفته اند. در یک جناح ملک عبدالله قرار دارد که می خواهد قدرت را به خودیهایش انتقال دهد و درجناح دیگر خاندان سدیری قرار دارد که سلطان نایف به ان تعلق دارد. نبیل مولین کارشناس عربستان سعودی از موسسه مطالعات سیاسی پاریس می گوید به احتمال زیاد گروه سدیری در خاندان ال سعود در میان مدت انحصار قدرت را در دست خواهد گرفت و به تدریج دیگر شاخه های تمرکز قدرت را نیز از ان خود خواهد کرد.
این گزارش می افزاید هرچند پادشاه در تلاش است بر نفوذ پسر خود یعنی شاهزاده متعب بن عبدالله رئیس کنونی گارد ملی بیفزاید اما در حقیقت سلطنت به یکی از دو پسر سلطان بن عبدالعزیز یعنی خالد یا بندر خواهد رسید یا اینکه محمد بن نایف فرزند شیخ نایف به سلطنت می رسد.
نبیل مولین می افزاید نمی توان پیش بینی کرد چه کسی قدرت را در دست خواهد گرفت.این شاهزاده ها نیز مسن هستند که همگی پنجاه تا شصت و پنج سال سن دارند. شاهزاده یا پادشاهی که بتواند پسرش را به عنوان جانشنین اینده سلطنت تعیین کند به پیروزی خواهد رسید. جنگ کنونی برای سلطنت بیشتر به آینده مربوط می شود. هر یک از مدعیان سلطنت در حال چیدن مهره های خود برای حفظ بقای جناح خویش است. هدف اصلی سیاسی است اما منافع مالی نیز در میان است. عربستان سعودی مهمترین ذخایرنفتی جهان را دارا است.
"
لاحَوْلَ وَ لا قُوََّةَ اِلاّ باِلله