۱۳۹۰-۸-۲۵، ۱۱:۲۷ عصر
جوین قدیم
مقدمه
جوين در قديم، ولايتي بزرگ بود كه از جنوب به ولايت بيهق، از غرب به بسطام، از شمال به جاجرم و اسفراين و از شرق به نيشابور منتهي ميشد. جوين، عربيشده (معرب) لفظ گويان است. مقدسي در قرن چهارم هجري، نام گويان را براي اين ناحيه به كار برد.
بنا بر تقسيمات كشوري، امروزه جوين يكي از بخشهاي هفتگانه شهرستان سبزوار، واقع در شمال شرقي خراسان، به مركزيت نقاب است، كه راهآهن مشهد - تهران از ميان آن ميگذرد، و تقريباً همان مسير راه باستاني را طي ميكند.
از نظر طبيعي، جوين دشتي رسوبي و كمعرض است كه در امتداد شرق به غرب و ميان دو رشته كوه نظرگاه در شمال و جغتاي در جنوب قرار دارد. اين منطقه داراي آب و هوا و خاكي مناسب و حاصلخيز، و به طور كلي از شرايط اقليمي مطلوبي برخوردار بوده است. مجموع اين عوامل از قديمالايام، محيطي بسيار مساعد براي كشاورزي و ايجاد كانونهاي زيستي و مراكز جمعيتي فراهم آورده، و از سوي ديگر گذرگاهي طبيعي و مناسب را براي ارتباط بين مراكز فرهنگي و تمدني شرق و غرب تشكيل داده است. در واقع، قسمتي از راه بازرگاني خراسان موسوم به <جاده ابريشم>، كه نيشابور را به بسطام متصل ميكرد، از اين دشت عبور ميكرده است [حافظ ابرو، جغرافياي تاريخي خراسان، 69]. به قول ياقوت، در اوايل قرن هفتم هجري قمري در جوين، 189 آبادي وجود داشت [ياقوت حموي، معجمالبلدان، ج2، 165]. كه اكثر آنها در طول دشت به يكديگر متصل بودند. حافظ ابرو ضمن توضيح اينكه در اين ناحيه خوش آب و هوا و پرنعمت، علما، مشايخ و بزرگاني همچون: امامالحرمين جويني، شمسالدين محمد وزير هلاكوخان مغول، خواجه بهاءالدين وزير خوارزمشاهيان و سعدالدين حموي برخاستند، به ذكر قُراي مشهور و آباد آن پرداخت و از آباديهايي همچون: خسرو شير، بحرآباد، خراشاه(خداشاه) و كروژده نام برد [حافظ ابرو، جغرافياي تاريخي خراسان، 69].
بسياري از مناطق مذكور در عصر حاضر، روستاهايي آباد به شمار ميروند. وجود آثار و بقاياي زيستگاهها و مراكز جمعيتي متعددي كه از اعصار گذشته در اطراف و مجاورت روستاهاي فعلي برجاي ماندهاند، علاوه بر غناي فرهنگي و تاريخي، حكايت از تداوم زيستي منطقه از ادوار پيش از تاريخ تاكنون دارند [لباف خانيكي، گزارش گمانهزني در شهر ايلخاني آق قلعه].
گذشته از عوامل طبيعي و اقليمي، عوامل مذهبي و اعتقادي نيز در شكلگيري كانونهاي جمعيتي فرهنگي دشت جوين نقش مؤثري داشتهاند.
آرامگاههاي معصومزادگان و بزرگان مذهبي، و مساجدي مربوط به ادوار مختلف اسلامي كه در سطح دشت قرار دارند، دليلي بارز بر اين ادعاست.
در اين دشت وسيع، بقاياي دو مسجد از دورانهاي گذشته برجاي مانده است، كه در مقاله حاضر به بررسي ابعاد تاريخي و هنري آن ميپردازيم.
مسجد آق قلعه
1. موقعيت
در فاصله 80 كيلومتري شمال غرب سبزوار و مجاور روستاي حاجي آباد، بقاياي شهري تاريخي به نام آققلعه قرار دارد. در ميان حصار اين شهر، مسجدي نسبتاً بزرگ وجود دارد كه به مسجد آق قلعه شهرت يافته است. جاده آسفالته جوين به جغتاي، از مقابل مسجد ميگذرد و شهر را به دو نيمه شمالي و جنوبي تقسيم ميكند.
2. ساخت و سازه
اين مسجد با پلان مستطيلشكل و به ابعاد 5/17 در 5/57 متر ساخته شده، و مشتمل بر يك ايوان ورودي، گنبدخانه و دو شبستان در دو سوي آن است. ايوان مسجد به ارتفاع حدود 12 متر، رو به شمال باز ميشود و از طريق يك درگاهي، به گنبد خانه راه مييابد. پوشش ايوان با طاق جناغي اجرا شده و در دو سوي آن، دو نيم ستون قطور به شكل مناره تعبيه گرديده است. مصالح اين بخش از مسجد را، آجر و ملات گچ تشكيل ميدهد. قسمت پاييني نيمستونها نسبت به بالاي آن، حدود يك متر قطورتر ميباشد، و بدينترتيب استحكام آن را بيشتر كرده است.
گنبدخانه، متصل به ايوان و در واقع هسته مركزي مسجد ميباشد. اين گنبدخانه از يك اتاق مربع شكل به ابعاد 5/7 در 5/7 متر تشكيل شده، كه گنبدي نيمهكروي و به شكل كلاهخود، بر روي آن قرار گرفته است. گنبد به صورت يك پوسته بوده، و از كف اتاق تا را ‡ س آن حدود 12 متر ارتفاع دارد.
براي اجراي گنبد، فضاي چهارگوش اتاق را با ايجاد چهار فيلگوش در ارتفاع 7 متري، به هشت ضلعي سپس به 16 و 32 وجهي، و در نهايت به دايره تبديل كردهاند تا بتوانند گنبد را بر روي آن استوار كنند.
در ضلع جنوبي گنبدخانه، بخش تحتاني يك محراب برجاي مانده است. دور تا دور قسمت زيرين كمرپوش گنبد، كتيبهاي به خط ثلث و با مضمون آيات قرآن كريم، به صورت گچبري وجود دارد. تاريخ 712 ه- .ق، در اين كتيبه به چشم ميخورد.
شبستانهاي دو طرف ايوان، به صورت قرينه و يكسان با يكديگر ساخته شدهاند. وروديهاي شبستانها در دو ضلع گنبدخانه و اضلاع شمالي و جنوبي آنها، تعبيه شده است. به اين ترتيب كه هر يك از آنها يك ورودي از گنبدخانه، يك ورودي از ضلع جنوبي، و دو ورودي ديگر از ضلع شمالي دارند. هر يك از شبستانها، يك محراب در ضلع جنوب غربي دارند. به اين ترتيب، اين مسجد داراي سه محراب است. اين شبستانها با فضاي وسيعشان، جمعيت نسبتاً زيادي را در خود جاي ميدهند. دو رديف ستون در عرض و چهار رديف در طول و جمعاً 8 ستون آجري مربع شكل، سقف شبستانها را بر خود حمل ميكنند. بر روي اين ستونها، 15 گنبد كروي كوچك تعبيه شده است. سطحي طاقچه مانند دور تا دور اين ستونها، براي گذاشتن چراغ پيهسوز، شمع، مهر نماز و غيره ايجاد شده است.
3. ابعاد هنري و تزيينات مسجد آق قلعه
بجز كتيبه گچبري گنبدخانه و تزيينات اسليمي اين قسمت از مسجد كه با رنگ لاجوردي اندود بوده، حواشي ستونهاي شبستانها و مخصوصاً شبستان شرقي با رنگ قهوهاي و به صورت يك نوار تزيين شده است. همه طاقهاي بنا به صورت جناغي اجرا گرديده است. هنر آجركاري به صورت آجرچيني متمركز در گنبد اصلي و با طرح لوزي و خفته راسته در منارهها(نيمستونها) به كار گرفته شده، و بدين ترتيب از حالت يكنواختي بيرون آمده است. به طور كلي، فن و هنر معماري ايراني در اين مسجد، در حد مطلوب و منطقي خود به كار گرفته شد. لذا، با توجه به دارا بودن ارزشهاي ويژه هنري و تاريخي، تحت شماره 2033 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
4. پيشينه و قدمت
بر اساس مطالعات انجام شده، مجموعه آق قلعه در عصر ايلخاني، براي ايجاد شهري به سبك سلطانيه زنجان ساخته شده است [لباف خانيكي، گزارش گمانهزني در شهر ايلخاني آق قلعه]. اين مجموعه بر اساس كتيبه مسجد، در سال 712 ه-.ق و مقارن با حكومت الجايتوخان، به پايان رسيد. بنابراين، مسجد آق قلعه يكي از آثار معماري ارزنده عصر ايلخاني محسوب ميشود. البته، مدت زمان استفاده از آن نسبتاً اندك بود، و در دوره صفويه و قاجاريه نيز از آن استفاده ميشد. اما از آن زمان تاكنون، به صورت متروكه باقي مانده است [لباف خانيكي، گزارش گمانهزني در شهر ايلخاني آق قلعه، 3].
5. وضع موجود
فرسايشهاي طبيعي و مرور زمان، صدمات زيادي بر پيكر مسجد آق قلعه وارد كرده است. از اينرو، اداره كل ميراث فرهنگي خراسان از چندي پيش، عمليات مرمتي، باز پيرايي و استحكامبخشي آن را آغاز كرده است، كه همچنان ادامه دارد.
مسجد خسروشير(منار مسجد)
1. موقعيت
اين مسجد در ميان روستاي باستاني خسروشير - كه در جغرافياي تاريخي خراسان حافظ ابرو ذكر شد - قرار داشت. در حال حاضر، اين مسجد ميان دو روستاي جديد خسروشير و عباسآباد، و در فاصله تقريبي 95 كيلومتري شمال غرب سبزوار قرار دارد. در واقع روستاي خسروشير فعلي، نام خود را از روستاي قديم گرفته است.
2. ساخت و سازه
متأسفانه، فرسايشهاي طبيعي و سيلابهاي فصلي، قسمت اعظم بنا را تا چند دهه قبل منهدم كرد. آنچه امروزه از اين مسجد معظم برجاي مانده، جرزهاي دو طرف يك ايوان به عمق 11 و عرض 6 متر ميباشد، كه پوشش و ديوار سمت قبله نيز فرو ريخته است. بدنه داخلي ايوان با گچ، اندود گرديده و جرزهاي آن به ضخامت 170 سانتيمتر با آجرهايي به اندازه 5 در 23 در 23 سانتيمتر و ملات گچ ساخته شده، و شالوده آن از سنگهاي لاشه بزرگ و متوسط و ملات گچ و به ارتفاع 70 سانتيمتر تشكيل شده است. محراب اصلي مسجد، در انتهاي ايوان قرار داشته كه در حال حاضر، فقط بخش تحتاني آن برجاي مانده است. در دو طرف ايوان همانند مسجد آق قلعه، دو شبستان ستوندار وجود داشت كه هر يك از طريق دو ورودي با طاق جناغي و سردر گچبري شده زيبا، به هم راه مييافتند.
بر بدنه خارجي ديوارهاي ايوان، آثاري از ديوار و طاق وجود دارد. اين آثار برجاي مانده شامل انتهاي دو تويزه در ارتفاع حدود 3 متري از يكديگر، و داغي ديواري منهدم شده است كه زماني به بدنه شبستانهاي دو طرف متصل بودند، كه از دو طبقه بودن آنها حكايت ميكند.
بنا به گفته سالخوردگان روستا، در كنار بقاياي شبستان شرقي در حدود 60 سال قبل، منارهاي آجري وجود داشت كه بر بدنه آن، كتيبهاي به خط كوفي و تزيينات آجركاري صليب شكسته و گره ديده ميشد.[مولوي، نامه آستان قدس، ج7، 92 94]. برخي از اهالي روستاهاي خسروشير و عباسآباد، هنوز اين بنا را <منار مسجد> مينامند. علت اين نامگذاري، وجود مناره مزبور است.
3. ابعاد هنري و تزيينات
مسجد خسروشير به دليل داشتن ويژگيهاي مختلف، اثري بسيار ارزنده است؛ به طوري كه شايد بتوان آن را يكي از شاهكارهاي هنري محسوب كرد. حتي آثار مختصر برجاي مانده از آن نيز در حد و اندازههاي يك اثر باارزش قلمداد شده، و تحت شماره 2093 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است[آرشيو معاونت پژوهشي اداره كل ميراث فرهنگي خراسان].
هنر گچبري با پختگي كامل و به بهترين وجه ممكن، در ايوان مسجد به كار گرفته شده؛ به گونهاي كه نفاست خاصي به آن بخشيده است. در زير قوس و دو سوي ايوان، دو ستوننما تعبيه شده كه بر روي آنها، تزييناتي به صورت دايره با نقوش كندهكاري شده، شامل ستارههاي هشتپر و شانزدهپر، و در قسمتهاي بالاتر به صورت منشور هفت و هشتوجهي گچبري گرديده است.
در را ‡ س ستون نماها كه زير پا كار قوس قرار گرفته، بانقوش ستارهاي شكل ريزكندهكاري، و بر روي تويزهها نقوش هندسي و طرحهاي گره برجسته گچبري شده است. نكته قابل توجه در تزيينات تويزهها، وجود تزيينات آجركاري در زير لايههاي گچ و گچبريهاست. اين آجركاريها با طرح گره و لوزيهاي متداخل، شكل يافتهاند.
پيشاني ايوان همانند ستون نماها و تويزهها، حاشيه و پيشاني طاق و وروديهاي شبستانهاي دو طرف ايوان، با كتيبه كوفي ساده، نقوش برجسته هندسي و گياهي، و در جاي جاي بدنه ايوان با نقوش مختلف گچبري و تزيين شده است. مهمترين وارزندهترين بخش تزيينات ايوان را، نواري به عرض حدود 50 سانتيمتر تشكيل ميدهد كه دور تا دور زير طاق اجرا شده است. متن اين نوار را با كتيبهاي مشتمل بر آياتي از قرآن كريم به خط نسخ مايل به كوفي، و در حاشيه و ميان حروف با نقوش اسليمي، گچبري كردهاند. نحوه اجراي كتيبه ونقوش مزبور، بهگونهاي است كه همه سطح كار را پر كرده است.
بقاياي رنگ لاجوردي در سطح كتيبهها، نشان ميدهد كه سطح آن با رنگ لاجوردي اندود بود. اين گچبريها بر روي سطحي كه به عنوان آستر به كار رفته و متشكل از گچ مخلوط با خاكستر بوده است، ايجاد شدهاند.
4. قدمت مسجد خسروشير
ظواهر مسجد از جمله گچبريها، نوع نگارش كتيبهها و به طور كلي سبك معماري بنا، باعث شده است تا برخي از صاحبنظران، اين بنا را در رديف آثار معماري عصر ايلخاني و همزمان با مسجد جامع ورامين تلقي كنند. [توحيدي، گزارش بررسي سبزوار]. ليكن با توجه به وجود تزيينات آجركاري در زير لايههاي گچ و گچبريها و شواهد باستانشناسي موجود، ميتوان استنباط كرد كه اين بنا در عصر سلجوقي احداث شد، و طي قرون هفتم و هشتم هجري روي تزيينات قبلي را با تزيينات گچبري و كتيبههاي مزبور پوشاندند [بختياري شهري، گزارش ثبتي مسجد خسروشير].
5. وضع موجوده
از چندي پيش، سازمان ميراث فرهنگي خراسان عمليات مرمت و استحكام بخشي ايوان مزبور را آغاز كرده، و اين اثر ارزشمند را از فروريختن حتمي نجات داده است. جاي آن دارد كه اين تعميرات تا بازسازي شبستانها ادامه يابد تا بدين طريق، يكي از مساجد تاريخي و ارزنده كه نمادي از اعتقادات ديرينه و پوياي مردم اين مرز و بوم است، احيا شود
شهرستان جوین
شهرستان جوین به منطقه اي اطلاق ميشود كه از نظر تقسيمات كشوري جزيي از استان خراسان رضوي و در غرب اين استان قراردارد.مركزشهرستان جوين شهر نقاب مي باشد و اين بخش داراي 3دهستان بنام هاي بالا جوين –پيراكوه و حكم ُآباد مي باشد .شهرستان جوين شامل نواحي مركز ي و شرقي جوين است و قسمت غربي و پائين جوين از نظر تقسيمات كشوري اكنون در حوزه جغتاي قرارميگيرد .مساحت اين شهرستان5-1651كيلومتر مربع مركز آن يعني شهر نقاب در بين 22-57طول جغرافيايي و 40-36عرض جغرافيايي قرار دارد . جوين چون بخش بسيار وسيعي است درمنابع و كتب مختلف موقعيت جغرافيايي اين بخش اندكي باهم متفاوت است به عنوان مثال در كتاب منابع و مسائل آب استان خراسان بدليل اينكه حوضه آبريز دشت جوين و سلطان آباد تقريبا يكي است اين ناحيه را در طول جغرافيايي 22-57تا 32-58و عرض جغرافيايي 17-36تا 55-36ذكر كرده است .جوين از نظر حدود جغرافيايي در شمال وشمال غربي شهرستان سبزوار و در جنوب اسفراين واقع گرديده است .اين بخش از طرف شرق محدود به سلطان آباد سبزوار و همچنين سر ولايت نيشابور ...و از شمال به كوه هاي جوين و بخش هايي خراسان شمالي اسفراين و بام و صفي آباد و از طرف غرب محدود به كوير جاجرم كه آخرين روستاي آنجا شفيع آباد است طول متوسط منطقه به خط مستقيم در جهت شرقي و غربي 130كيلومتر و عرض آن در جهت شمال و جنوب 45كيلومتر مي باشد بلندترين نقطه جوين از سطح دريا قله كوه نظرگاه مي باشد با ارتفاع 2858متر و پائين ترين نقطه در مجاورت كوير با 900متر ارتفاع از سطح دريا مي باشد .
ارتفاعات منطقه جوين به دودسته تقسيم مي شود :1-رشته كوه هاي جغتاي 2-رشته كوه جوين
جغرافياي انساني و جمعيت
تركيب جمعيتي شهرستان جوين شامل ترك – كرد –فارس و تعدادي كمي از ايلات ديگر مي باشد و برطبق آمار رسمي جمعيت سرشماري عمومي نفوس سال 1375كل جمعيت جوين در حدود 48700نفر ميباشد ولي برطبق آخرين آمارگيري خانه بهداشت در سال 1381جمعيت جوين حدود 56439نفراست
نگاهي به تاريخچه شهر نقاب
شهرستان جوين به مركزيت شهر نقاب يكي از مهمترين و حساسترين قطبهاي كشاورزي و صنعتي استان خراسان است از شمال به كوه شاه جهان و شهرستان اسفراين و از جنوب به بخش داورزن و بخش مركزي و از شرق به شهرستان سبزوار و از غرب به بخش جغتاي و شهرستان جاجرم منتهي ميشود .شهر نقاب در آذر ماه سال 1373از ادغام شش روستاي (كلاته آقامحمد ،نقاب ،ملايجرد ،سردارآباد ،شمس آبادو قدرآباد )تاسيس و شهرداري رسما فعاليت خود راآغاز نمود شهر نقاب داراي 660هكتار وسعت در محدوده قانوني و حدود 1425كيلومتر مربع وسعت در حريم ماده 99با جمعيتي بالغ بر15000نفر ميباشد .
مقدمه
جوين در قديم، ولايتي بزرگ بود كه از جنوب به ولايت بيهق، از غرب به بسطام، از شمال به جاجرم و اسفراين و از شرق به نيشابور منتهي ميشد. جوين، عربيشده (معرب) لفظ گويان است. مقدسي در قرن چهارم هجري، نام گويان را براي اين ناحيه به كار برد.
بنا بر تقسيمات كشوري، امروزه جوين يكي از بخشهاي هفتگانه شهرستان سبزوار، واقع در شمال شرقي خراسان، به مركزيت نقاب است، كه راهآهن مشهد - تهران از ميان آن ميگذرد، و تقريباً همان مسير راه باستاني را طي ميكند.
از نظر طبيعي، جوين دشتي رسوبي و كمعرض است كه در امتداد شرق به غرب و ميان دو رشته كوه نظرگاه در شمال و جغتاي در جنوب قرار دارد. اين منطقه داراي آب و هوا و خاكي مناسب و حاصلخيز، و به طور كلي از شرايط اقليمي مطلوبي برخوردار بوده است. مجموع اين عوامل از قديمالايام، محيطي بسيار مساعد براي كشاورزي و ايجاد كانونهاي زيستي و مراكز جمعيتي فراهم آورده، و از سوي ديگر گذرگاهي طبيعي و مناسب را براي ارتباط بين مراكز فرهنگي و تمدني شرق و غرب تشكيل داده است. در واقع، قسمتي از راه بازرگاني خراسان موسوم به <جاده ابريشم>، كه نيشابور را به بسطام متصل ميكرد، از اين دشت عبور ميكرده است [حافظ ابرو، جغرافياي تاريخي خراسان، 69]. به قول ياقوت، در اوايل قرن هفتم هجري قمري در جوين، 189 آبادي وجود داشت [ياقوت حموي، معجمالبلدان، ج2، 165]. كه اكثر آنها در طول دشت به يكديگر متصل بودند. حافظ ابرو ضمن توضيح اينكه در اين ناحيه خوش آب و هوا و پرنعمت، علما، مشايخ و بزرگاني همچون: امامالحرمين جويني، شمسالدين محمد وزير هلاكوخان مغول، خواجه بهاءالدين وزير خوارزمشاهيان و سعدالدين حموي برخاستند، به ذكر قُراي مشهور و آباد آن پرداخت و از آباديهايي همچون: خسرو شير، بحرآباد، خراشاه(خداشاه) و كروژده نام برد [حافظ ابرو، جغرافياي تاريخي خراسان، 69].
بسياري از مناطق مذكور در عصر حاضر، روستاهايي آباد به شمار ميروند. وجود آثار و بقاياي زيستگاهها و مراكز جمعيتي متعددي كه از اعصار گذشته در اطراف و مجاورت روستاهاي فعلي برجاي ماندهاند، علاوه بر غناي فرهنگي و تاريخي، حكايت از تداوم زيستي منطقه از ادوار پيش از تاريخ تاكنون دارند [لباف خانيكي، گزارش گمانهزني در شهر ايلخاني آق قلعه].
گذشته از عوامل طبيعي و اقليمي، عوامل مذهبي و اعتقادي نيز در شكلگيري كانونهاي جمعيتي فرهنگي دشت جوين نقش مؤثري داشتهاند.
آرامگاههاي معصومزادگان و بزرگان مذهبي، و مساجدي مربوط به ادوار مختلف اسلامي كه در سطح دشت قرار دارند، دليلي بارز بر اين ادعاست.
در اين دشت وسيع، بقاياي دو مسجد از دورانهاي گذشته برجاي مانده است، كه در مقاله حاضر به بررسي ابعاد تاريخي و هنري آن ميپردازيم.
مسجد آق قلعه
1. موقعيت
در فاصله 80 كيلومتري شمال غرب سبزوار و مجاور روستاي حاجي آباد، بقاياي شهري تاريخي به نام آققلعه قرار دارد. در ميان حصار اين شهر، مسجدي نسبتاً بزرگ وجود دارد كه به مسجد آق قلعه شهرت يافته است. جاده آسفالته جوين به جغتاي، از مقابل مسجد ميگذرد و شهر را به دو نيمه شمالي و جنوبي تقسيم ميكند.
2. ساخت و سازه
اين مسجد با پلان مستطيلشكل و به ابعاد 5/17 در 5/57 متر ساخته شده، و مشتمل بر يك ايوان ورودي، گنبدخانه و دو شبستان در دو سوي آن است. ايوان مسجد به ارتفاع حدود 12 متر، رو به شمال باز ميشود و از طريق يك درگاهي، به گنبد خانه راه مييابد. پوشش ايوان با طاق جناغي اجرا شده و در دو سوي آن، دو نيم ستون قطور به شكل مناره تعبيه گرديده است. مصالح اين بخش از مسجد را، آجر و ملات گچ تشكيل ميدهد. قسمت پاييني نيمستونها نسبت به بالاي آن، حدود يك متر قطورتر ميباشد، و بدينترتيب استحكام آن را بيشتر كرده است.
گنبدخانه، متصل به ايوان و در واقع هسته مركزي مسجد ميباشد. اين گنبدخانه از يك اتاق مربع شكل به ابعاد 5/7 در 5/7 متر تشكيل شده، كه گنبدي نيمهكروي و به شكل كلاهخود، بر روي آن قرار گرفته است. گنبد به صورت يك پوسته بوده، و از كف اتاق تا را ‡ س آن حدود 12 متر ارتفاع دارد.
براي اجراي گنبد، فضاي چهارگوش اتاق را با ايجاد چهار فيلگوش در ارتفاع 7 متري، به هشت ضلعي سپس به 16 و 32 وجهي، و در نهايت به دايره تبديل كردهاند تا بتوانند گنبد را بر روي آن استوار كنند.
در ضلع جنوبي گنبدخانه، بخش تحتاني يك محراب برجاي مانده است. دور تا دور قسمت زيرين كمرپوش گنبد، كتيبهاي به خط ثلث و با مضمون آيات قرآن كريم، به صورت گچبري وجود دارد. تاريخ 712 ه- .ق، در اين كتيبه به چشم ميخورد.
شبستانهاي دو طرف ايوان، به صورت قرينه و يكسان با يكديگر ساخته شدهاند. وروديهاي شبستانها در دو ضلع گنبدخانه و اضلاع شمالي و جنوبي آنها، تعبيه شده است. به اين ترتيب كه هر يك از آنها يك ورودي از گنبدخانه، يك ورودي از ضلع جنوبي، و دو ورودي ديگر از ضلع شمالي دارند. هر يك از شبستانها، يك محراب در ضلع جنوب غربي دارند. به اين ترتيب، اين مسجد داراي سه محراب است. اين شبستانها با فضاي وسيعشان، جمعيت نسبتاً زيادي را در خود جاي ميدهند. دو رديف ستون در عرض و چهار رديف در طول و جمعاً 8 ستون آجري مربع شكل، سقف شبستانها را بر خود حمل ميكنند. بر روي اين ستونها، 15 گنبد كروي كوچك تعبيه شده است. سطحي طاقچه مانند دور تا دور اين ستونها، براي گذاشتن چراغ پيهسوز، شمع، مهر نماز و غيره ايجاد شده است.
3. ابعاد هنري و تزيينات مسجد آق قلعه
بجز كتيبه گچبري گنبدخانه و تزيينات اسليمي اين قسمت از مسجد كه با رنگ لاجوردي اندود بوده، حواشي ستونهاي شبستانها و مخصوصاً شبستان شرقي با رنگ قهوهاي و به صورت يك نوار تزيين شده است. همه طاقهاي بنا به صورت جناغي اجرا گرديده است. هنر آجركاري به صورت آجرچيني متمركز در گنبد اصلي و با طرح لوزي و خفته راسته در منارهها(نيمستونها) به كار گرفته شده، و بدين ترتيب از حالت يكنواختي بيرون آمده است. به طور كلي، فن و هنر معماري ايراني در اين مسجد، در حد مطلوب و منطقي خود به كار گرفته شد. لذا، با توجه به دارا بودن ارزشهاي ويژه هنري و تاريخي، تحت شماره 2033 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
4. پيشينه و قدمت
بر اساس مطالعات انجام شده، مجموعه آق قلعه در عصر ايلخاني، براي ايجاد شهري به سبك سلطانيه زنجان ساخته شده است [لباف خانيكي، گزارش گمانهزني در شهر ايلخاني آق قلعه]. اين مجموعه بر اساس كتيبه مسجد، در سال 712 ه-.ق و مقارن با حكومت الجايتوخان، به پايان رسيد. بنابراين، مسجد آق قلعه يكي از آثار معماري ارزنده عصر ايلخاني محسوب ميشود. البته، مدت زمان استفاده از آن نسبتاً اندك بود، و در دوره صفويه و قاجاريه نيز از آن استفاده ميشد. اما از آن زمان تاكنون، به صورت متروكه باقي مانده است [لباف خانيكي، گزارش گمانهزني در شهر ايلخاني آق قلعه، 3].
5. وضع موجود
فرسايشهاي طبيعي و مرور زمان، صدمات زيادي بر پيكر مسجد آق قلعه وارد كرده است. از اينرو، اداره كل ميراث فرهنگي خراسان از چندي پيش، عمليات مرمتي، باز پيرايي و استحكامبخشي آن را آغاز كرده است، كه همچنان ادامه دارد.
مسجد خسروشير(منار مسجد)
1. موقعيت
اين مسجد در ميان روستاي باستاني خسروشير - كه در جغرافياي تاريخي خراسان حافظ ابرو ذكر شد - قرار داشت. در حال حاضر، اين مسجد ميان دو روستاي جديد خسروشير و عباسآباد، و در فاصله تقريبي 95 كيلومتري شمال غرب سبزوار قرار دارد. در واقع روستاي خسروشير فعلي، نام خود را از روستاي قديم گرفته است.
2. ساخت و سازه
متأسفانه، فرسايشهاي طبيعي و سيلابهاي فصلي، قسمت اعظم بنا را تا چند دهه قبل منهدم كرد. آنچه امروزه از اين مسجد معظم برجاي مانده، جرزهاي دو طرف يك ايوان به عمق 11 و عرض 6 متر ميباشد، كه پوشش و ديوار سمت قبله نيز فرو ريخته است. بدنه داخلي ايوان با گچ، اندود گرديده و جرزهاي آن به ضخامت 170 سانتيمتر با آجرهايي به اندازه 5 در 23 در 23 سانتيمتر و ملات گچ ساخته شده، و شالوده آن از سنگهاي لاشه بزرگ و متوسط و ملات گچ و به ارتفاع 70 سانتيمتر تشكيل شده است. محراب اصلي مسجد، در انتهاي ايوان قرار داشته كه در حال حاضر، فقط بخش تحتاني آن برجاي مانده است. در دو طرف ايوان همانند مسجد آق قلعه، دو شبستان ستوندار وجود داشت كه هر يك از طريق دو ورودي با طاق جناغي و سردر گچبري شده زيبا، به هم راه مييافتند.
بر بدنه خارجي ديوارهاي ايوان، آثاري از ديوار و طاق وجود دارد. اين آثار برجاي مانده شامل انتهاي دو تويزه در ارتفاع حدود 3 متري از يكديگر، و داغي ديواري منهدم شده است كه زماني به بدنه شبستانهاي دو طرف متصل بودند، كه از دو طبقه بودن آنها حكايت ميكند.
بنا به گفته سالخوردگان روستا، در كنار بقاياي شبستان شرقي در حدود 60 سال قبل، منارهاي آجري وجود داشت كه بر بدنه آن، كتيبهاي به خط كوفي و تزيينات آجركاري صليب شكسته و گره ديده ميشد.[مولوي، نامه آستان قدس، ج7، 92 94]. برخي از اهالي روستاهاي خسروشير و عباسآباد، هنوز اين بنا را <منار مسجد> مينامند. علت اين نامگذاري، وجود مناره مزبور است.
3. ابعاد هنري و تزيينات
مسجد خسروشير به دليل داشتن ويژگيهاي مختلف، اثري بسيار ارزنده است؛ به طوري كه شايد بتوان آن را يكي از شاهكارهاي هنري محسوب كرد. حتي آثار مختصر برجاي مانده از آن نيز در حد و اندازههاي يك اثر باارزش قلمداد شده، و تحت شماره 2093 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است[آرشيو معاونت پژوهشي اداره كل ميراث فرهنگي خراسان].
هنر گچبري با پختگي كامل و به بهترين وجه ممكن، در ايوان مسجد به كار گرفته شده؛ به گونهاي كه نفاست خاصي به آن بخشيده است. در زير قوس و دو سوي ايوان، دو ستوننما تعبيه شده كه بر روي آنها، تزييناتي به صورت دايره با نقوش كندهكاري شده، شامل ستارههاي هشتپر و شانزدهپر، و در قسمتهاي بالاتر به صورت منشور هفت و هشتوجهي گچبري گرديده است.
در را ‡ س ستون نماها كه زير پا كار قوس قرار گرفته، بانقوش ستارهاي شكل ريزكندهكاري، و بر روي تويزهها نقوش هندسي و طرحهاي گره برجسته گچبري شده است. نكته قابل توجه در تزيينات تويزهها، وجود تزيينات آجركاري در زير لايههاي گچ و گچبريهاست. اين آجركاريها با طرح گره و لوزيهاي متداخل، شكل يافتهاند.
پيشاني ايوان همانند ستون نماها و تويزهها، حاشيه و پيشاني طاق و وروديهاي شبستانهاي دو طرف ايوان، با كتيبه كوفي ساده، نقوش برجسته هندسي و گياهي، و در جاي جاي بدنه ايوان با نقوش مختلف گچبري و تزيين شده است. مهمترين وارزندهترين بخش تزيينات ايوان را، نواري به عرض حدود 50 سانتيمتر تشكيل ميدهد كه دور تا دور زير طاق اجرا شده است. متن اين نوار را با كتيبهاي مشتمل بر آياتي از قرآن كريم به خط نسخ مايل به كوفي، و در حاشيه و ميان حروف با نقوش اسليمي، گچبري كردهاند. نحوه اجراي كتيبه ونقوش مزبور، بهگونهاي است كه همه سطح كار را پر كرده است.
بقاياي رنگ لاجوردي در سطح كتيبهها، نشان ميدهد كه سطح آن با رنگ لاجوردي اندود بود. اين گچبريها بر روي سطحي كه به عنوان آستر به كار رفته و متشكل از گچ مخلوط با خاكستر بوده است، ايجاد شدهاند.
4. قدمت مسجد خسروشير
ظواهر مسجد از جمله گچبريها، نوع نگارش كتيبهها و به طور كلي سبك معماري بنا، باعث شده است تا برخي از صاحبنظران، اين بنا را در رديف آثار معماري عصر ايلخاني و همزمان با مسجد جامع ورامين تلقي كنند. [توحيدي، گزارش بررسي سبزوار]. ليكن با توجه به وجود تزيينات آجركاري در زير لايههاي گچ و گچبريها و شواهد باستانشناسي موجود، ميتوان استنباط كرد كه اين بنا در عصر سلجوقي احداث شد، و طي قرون هفتم و هشتم هجري روي تزيينات قبلي را با تزيينات گچبري و كتيبههاي مزبور پوشاندند [بختياري شهري، گزارش ثبتي مسجد خسروشير].
5. وضع موجوده
از چندي پيش، سازمان ميراث فرهنگي خراسان عمليات مرمت و استحكام بخشي ايوان مزبور را آغاز كرده، و اين اثر ارزشمند را از فروريختن حتمي نجات داده است. جاي آن دارد كه اين تعميرات تا بازسازي شبستانها ادامه يابد تا بدين طريق، يكي از مساجد تاريخي و ارزنده كه نمادي از اعتقادات ديرينه و پوياي مردم اين مرز و بوم است، احيا شود
شهرستان جوین
شهرستان جوین به منطقه اي اطلاق ميشود كه از نظر تقسيمات كشوري جزيي از استان خراسان رضوي و در غرب اين استان قراردارد.مركزشهرستان جوين شهر نقاب مي باشد و اين بخش داراي 3دهستان بنام هاي بالا جوين –پيراكوه و حكم ُآباد مي باشد .شهرستان جوين شامل نواحي مركز ي و شرقي جوين است و قسمت غربي و پائين جوين از نظر تقسيمات كشوري اكنون در حوزه جغتاي قرارميگيرد .مساحت اين شهرستان5-1651كيلومتر مربع مركز آن يعني شهر نقاب در بين 22-57طول جغرافيايي و 40-36عرض جغرافيايي قرار دارد . جوين چون بخش بسيار وسيعي است درمنابع و كتب مختلف موقعيت جغرافيايي اين بخش اندكي باهم متفاوت است به عنوان مثال در كتاب منابع و مسائل آب استان خراسان بدليل اينكه حوضه آبريز دشت جوين و سلطان آباد تقريبا يكي است اين ناحيه را در طول جغرافيايي 22-57تا 32-58و عرض جغرافيايي 17-36تا 55-36ذكر كرده است .جوين از نظر حدود جغرافيايي در شمال وشمال غربي شهرستان سبزوار و در جنوب اسفراين واقع گرديده است .اين بخش از طرف شرق محدود به سلطان آباد سبزوار و همچنين سر ولايت نيشابور ...و از شمال به كوه هاي جوين و بخش هايي خراسان شمالي اسفراين و بام و صفي آباد و از طرف غرب محدود به كوير جاجرم كه آخرين روستاي آنجا شفيع آباد است طول متوسط منطقه به خط مستقيم در جهت شرقي و غربي 130كيلومتر و عرض آن در جهت شمال و جنوب 45كيلومتر مي باشد بلندترين نقطه جوين از سطح دريا قله كوه نظرگاه مي باشد با ارتفاع 2858متر و پائين ترين نقطه در مجاورت كوير با 900متر ارتفاع از سطح دريا مي باشد .
ارتفاعات منطقه جوين به دودسته تقسيم مي شود :1-رشته كوه هاي جغتاي 2-رشته كوه جوين
جغرافياي انساني و جمعيت
تركيب جمعيتي شهرستان جوين شامل ترك – كرد –فارس و تعدادي كمي از ايلات ديگر مي باشد و برطبق آمار رسمي جمعيت سرشماري عمومي نفوس سال 1375كل جمعيت جوين در حدود 48700نفر ميباشد ولي برطبق آخرين آمارگيري خانه بهداشت در سال 1381جمعيت جوين حدود 56439نفراست
نگاهي به تاريخچه شهر نقاب
شهرستان جوين به مركزيت شهر نقاب يكي از مهمترين و حساسترين قطبهاي كشاورزي و صنعتي استان خراسان است از شمال به كوه شاه جهان و شهرستان اسفراين و از جنوب به بخش داورزن و بخش مركزي و از شرق به شهرستان سبزوار و از غرب به بخش جغتاي و شهرستان جاجرم منتهي ميشود .شهر نقاب در آذر ماه سال 1373از ادغام شش روستاي (كلاته آقامحمد ،نقاب ،ملايجرد ،سردارآباد ،شمس آبادو قدرآباد )تاسيس و شهرداري رسما فعاليت خود راآغاز نمود شهر نقاب داراي 660هكتار وسعت در محدوده قانوني و حدود 1425كيلومتر مربع وسعت در حريم ماده 99با جمعيتي بالغ بر15000نفر ميباشد .