۱۳۹۹-۵-۲۸، ۰۶:۳۰ عصر
سروده ای در نقد صائب و وصف شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
از حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدرضا عصمتی
مدیر مدرسه علمیه هراتی تربت حیدریه و امام جمعه شهرستان تربت حیدریه
نشانه رفتی ای صیاد، ﴿صائب تبریزی﴾ بال مرغ عنقا﴿حافظ﴾ را
نکردی فهم فی الواقع، کلام خواجه ما را
چنین گفتی که بخشیدن، ز جیب خویش می باید
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
مراد خواجه ی شیراز ترک ما سوی الله است
نه بخشیدن به خال لب، سمرقند و بخارا را
سمرقند و بخارا مظهرِ شرک و تعین هاست
رها کن این تعیُّن تا بیابی ذات یکتا را
بود ترک تعلُق ها مقام شاهدِواصل
نظر کن بر سلیمانی نُما فهم، این سخن ها را
بخون آغشته گشتن رسم مردان و دلیران است
فنا شرط بقا شُد، کُن رها حرف من و ما را
خدایا عاشق دیدارتم، سردار دلها گفت
کلام نغز او تسکین دهد البته دلها را
شهادت سرّی از اسرار مکنون خداوندی ست
کسی نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
حقیرم عصمتی خاکم ره ِ کوی شهیدان را
به امیدی که روزی پا گذارند دیده ی ما را
از حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدرضا عصمتی
مدیر مدرسه علمیه هراتی تربت حیدریه و امام جمعه شهرستان تربت حیدریه
نشانه رفتی ای صیاد، ﴿صائب تبریزی﴾ بال مرغ عنقا﴿حافظ﴾ را
نکردی فهم فی الواقع، کلام خواجه ما را
چنین گفتی که بخشیدن، ز جیب خویش می باید
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
مراد خواجه ی شیراز ترک ما سوی الله است
نه بخشیدن به خال لب، سمرقند و بخارا را
سمرقند و بخارا مظهرِ شرک و تعین هاست
رها کن این تعیُّن تا بیابی ذات یکتا را
بود ترک تعلُق ها مقام شاهدِواصل
نظر کن بر سلیمانی نُما فهم، این سخن ها را
بخون آغشته گشتن رسم مردان و دلیران است
فنا شرط بقا شُد، کُن رها حرف من و ما را
خدایا عاشق دیدارتم، سردار دلها گفت
کلام نغز او تسکین دهد البته دلها را
شهادت سرّی از اسرار مکنون خداوندی ست
کسی نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
حقیرم عصمتی خاکم ره ِ کوی شهیدان را
به امیدی که روزی پا گذارند دیده ی ما را