۱۳۹۹-۱۱-۱، ۰۷:۱۰ صبح
با سلام و خسته نباشید خدمت شما
اینجانب دختری 25 ساله اهل تهران با پدر و مادری تحصیل کرده از امریکا و مذهبی هستم
. 1 خواهر و 2 برادر بعد از خود دارم و اکنون قصد ازدواج دارم که 2 خواستگار دارم ؛
اولی پسری 26 ساله ، با تحصیلات حسابداری و مدیر فروش یک شرکت خصوصی است ؛ که به جهت مسائل و تحقیقات سیاسی از طریق اینترنت آشنا شدیم که با توجه به معیارهای ایشان مبنی بر چادری بودن همسرشان و ... از من خواستگاری کردند بعد ها متوجه عقاید سیاسی و مذهبی اش شدم که اهل نماز و روزه و مطالعه که حوزه بعضی از مطالعاتش با من مشترک است و برادر بزرگترش ازدواج کرده و 2 برادر کوچکتر از خود دارد ؛ خانواده اش نیز تحصیلکرده می باشد و برخی از دوستان و همکاران پدرم نیز آشنا و مراوده دارد؛ اما بدلیل امتحانات پایان ترم خواستم تا کمی صبر کند ضمناً به دلیل سفرهای خارج از کشور پدرشان ، زمان خواستگاری به تعلیق افتاد.
در این زمان خواستگار دیگری با معرفی یکی از آشنایان برایم آمد که ؛
پسری 27 ساله با تحصیلات دیپلم و کار آزاد اهل تهران با یک خواهر بزرگتر و برادر کوچکتر از خود و مثل خودمان تبریزی هستند بنابراین خانواده ام پذبرفتند . سپس در تحقیقات اولیه و صحبت کردن پدرم با ایشان متوجه شدیم که برای نماز چهارچوب خاص خودشان را دارند (نماز نمی خواند) و روزه نیز برایش مشکل است و نمی تواند تشنگی را تحمل کند . البته 10% مغازه را نیز با حضرت ابوالفضل شریک است و ... و حق الناس و راستگویی برایش بیشترین اهمیت را دارد ... و همسری می خواهد که فقط برای خودش باشد و بیرون از منزل آرایش نکند . به لحاظ مالی وضعیت خوبی دارد و سیگاری نیز نمی باشد . البته دامادشان مومن است و مادرشان نیز خانم خوبی هستند ، و پدرم می گوید شاید بتوانم درستش کنم ( البته نمی دانم تا چه حد این حرف پدرم جدی بود).
اضطراب خواب شب را از من گرفته است .هر دو از من جواب می خواهند و من نمیدانم کدام را انتخاب کنم . ضمن اینکه قکر میکنم مورد اولی بیشتر به من و خانواده ام نزدیکتر است . اما در کتابی خوانده ام ازدواجهای سنتی موفق تر است . لطفاً سریعتر راهنمایی ام کنید .
با تشکر
اینجانب دختری 25 ساله اهل تهران با پدر و مادری تحصیل کرده از امریکا و مذهبی هستم
. 1 خواهر و 2 برادر بعد از خود دارم و اکنون قصد ازدواج دارم که 2 خواستگار دارم ؛
اولی پسری 26 ساله ، با تحصیلات حسابداری و مدیر فروش یک شرکت خصوصی است ؛ که به جهت مسائل و تحقیقات سیاسی از طریق اینترنت آشنا شدیم که با توجه به معیارهای ایشان مبنی بر چادری بودن همسرشان و ... از من خواستگاری کردند بعد ها متوجه عقاید سیاسی و مذهبی اش شدم که اهل نماز و روزه و مطالعه که حوزه بعضی از مطالعاتش با من مشترک است و برادر بزرگترش ازدواج کرده و 2 برادر کوچکتر از خود دارد ؛ خانواده اش نیز تحصیلکرده می باشد و برخی از دوستان و همکاران پدرم نیز آشنا و مراوده دارد؛ اما بدلیل امتحانات پایان ترم خواستم تا کمی صبر کند ضمناً به دلیل سفرهای خارج از کشور پدرشان ، زمان خواستگاری به تعلیق افتاد.
در این زمان خواستگار دیگری با معرفی یکی از آشنایان برایم آمد که ؛
پسری 27 ساله با تحصیلات دیپلم و کار آزاد اهل تهران با یک خواهر بزرگتر و برادر کوچکتر از خود و مثل خودمان تبریزی هستند بنابراین خانواده ام پذبرفتند . سپس در تحقیقات اولیه و صحبت کردن پدرم با ایشان متوجه شدیم که برای نماز چهارچوب خاص خودشان را دارند (نماز نمی خواند) و روزه نیز برایش مشکل است و نمی تواند تشنگی را تحمل کند . البته 10% مغازه را نیز با حضرت ابوالفضل شریک است و ... و حق الناس و راستگویی برایش بیشترین اهمیت را دارد ... و همسری می خواهد که فقط برای خودش باشد و بیرون از منزل آرایش نکند . به لحاظ مالی وضعیت خوبی دارد و سیگاری نیز نمی باشد . البته دامادشان مومن است و مادرشان نیز خانم خوبی هستند ، و پدرم می گوید شاید بتوانم درستش کنم ( البته نمی دانم تا چه حد این حرف پدرم جدی بود).
اضطراب خواب شب را از من گرفته است .هر دو از من جواب می خواهند و من نمیدانم کدام را انتخاب کنم . ضمن اینکه قکر میکنم مورد اولی بیشتر به من و خانواده ام نزدیکتر است . اما در کتابی خوانده ام ازدواجهای سنتی موفق تر است . لطفاً سریعتر راهنمایی ام کنید .
با تشکر