۱۴۰۰-۶-۱۱، ۰۴:۳۳ صبح
آیت الله "کمپانی" که بود؟
شاگردان این عالم عامل بسیار بوده اند، عجیب اینکه در میان شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و ... را میتوان دید که همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات میکردهاند.
به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران، آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی، از فقها و اصولیین، عارف، حکیم، شاعر و فیلسوف در سال ۱۲۹۶ قمری در کاظمین به دنیا آمد. پدرش حاج محمدحسن معین التجار مشهور به کمپانی از تاجران مشهور آن شهر و مردی پارسا و بسیار با تقوا بود.
شیخ محمدحسین که در خانواده ثروتمند و متمکن زندگی می کرد، از این موقعیت در راه تحصیل علم و علوم استفاده نمود. تحصیلات مقدماتی را در محضر شیخ محمد حسن تویسرکانی شروع نمود و تا سن بیست سالگی آنرا کامل کرد.
ایشان برای ادامه تحصیل حوزوی از کاظمین به نجف اشرف رفت و آنجا به تحصیل فقه و اصول پرداخت. از اساتید ایشان می توان به آیت الله سیدمحمد طباطبایی فشارکی، حاج آقا رضا همدانی، حکیم محمدباقر اصطهباناتی شیرازی، شیخ احمد شیرازی و شیخ محمدکاظم خراسانی اشاره کرد، که مرحوم کمپانی یکی مشهورترین شاگردان صاحب کفایة الاصول در طی سیزده سال بود و بعد از فوت مرحوم آخوند، شروع به تدریس کرد و چندین بار دوره های اصول و فقه مکاسب را درس داد و بسیاری از علمای منقول را تربیت کرد.
زهد و تقوا
یکی از علمای نجف به نام حاج سید محمدرضا خلخالی می گوید: من روزی در بازار حُوَیْش میرفتم که دیدم آقای حاج شیخ محمّدحسین در وسط کوچه خم شده است و پیازها را جمع میکند و پیوسته با خود میخندد. من جلو رفتم، و سلام کردم، و به ایشان کمک کردم تا پیازها را جمع نمودیم. آنگاه آنها را در گوشه قبایش گرفت و به منزل روانه شد. من عرض کردم: حضرت آیتالله معلوم بود که پیازها از گوشه قبای شما ریخته است ولی برای من خنده شما نامفهوم ماند!
آن مرحوم فرمود: من وقتی در جوانی برای تحصیل وارد نجف شدم خیلی مرفه بودم، روزی در مقابل ضریح مطهّر حضرت أمیرالمؤمنین(ع) مؤدَّب ایستاده بودم و مشغول زیارت بودم که بند تسبیح قیمتی من پاره شد و دانههای آن به روی زمین حرم ریخت. در آن روز عزّت نفس و یا خودخواهی به من إجازه نداد، تا خم شوم، و دانهها را جمع کنم. اما امروز به دکّان بقّالی رفتم و قدری پیاز خریدم و در گوشه قبای خود ریختم و أطراف آن را با دست گرفتم، تا به منزل برم. در همین جا که سر چهارراه بود و در میان جمعیّت مردم، قبا از دست من یله شد و پیازها به روی زمین ریخت. من خم شدم و پیازها را جمع کردم و أبداً برای من این مسئله مشکل نبود، بلکه بسیار آسان و قابل تحمّل بود.
علّت خنده من آن بود که: در همان وقت من به یاد دوران جوانی و پاره شدن تسبیح قیمتی که ارزش هر دانهاش یک دینار بود افتادم که آن روز از آن تسبیح که یکصد دینار قیمت داشت گذشتم و للّه الحمد و له الشّکر که امروز جمع آوری پیازهای ریخته از گوشه قبا بر روی زمین، برای من سنگین نیست و بسیار آسان و قابل تحمّل است.
از نگاه فرزانگان
در تجلیل و تمجید از مقام علمی و معنوی مرحوم غروی اصفهانی سخنان رسایی از بزرگان و صاحبنظران نقل شده است که همه حاکی از اخلاص و نبوغ فکری اوست، از جمله:
آیت الله سیدمحمدهادی میلانی: شیعه در دویست سال اخیر، فردی به جامعیت مرحوم اصفهانی به خود ندیده است. چنانچه پس از وفات میرزای نایینی اعلامیه ای به امضای مرحوم ملکی تبریزی و حضرات آیات آقای میلانی و آقای خویی به این مضمون انتشار یافت که : بعد از مرحوم شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیت الله غروی اصفهانی در روحانیت تشیع پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست.
آیت الله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی می فرماید: استاد بزرگ، حکیم خداشناس و فقیه پارسا و دایرمدار آسمان پژوهش و تحقیق ، و سالک و مرزبان سرزمین دانش و تدقیق، شیخ محمدحسین اصفهانی غروی است که خدا مقام بلندش را بلندتر سازد.
علامه ادیب محمد علی اردوبادی نیز می نویسد: استاد بزرگ ما، یکه سوار هر میدان بود از هر نظر بی نظیر می نمود. و نسبت به هر فضیلت به او مانند نسبت دندانه های شانه به شانه است… و در هر یک از دانشهای حکمت، کلام، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، شعر و ادب، تاریخ، معارف، اخلاق و عرفان به طور مساوی وارد بود.
استاد و محقق بزرگوار علامه سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی: من در تاریخ تشیع، فیلسوفی متعبدتر از آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی نمی شناسم. او عاشق دعا و عبادت و شیفته نماز و زیارت بود. به اهل بیت اطهار(ع) ارادت ویژهای داشت.
همچنین شهید استاد مرتضی مطهری می نویسد: حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، در تقوا و علم منقولا و معقولا یگانه بود... و اندیشه اش هم اکنون جزو اندیشه های زنده ای است که در میان علما و فضلای حوزه های درس فقه و اصول مطرح است.
آثار و شاگردان
مهمترین امتیازی که در آثار این عارف عالم دیده میشود استدلالی و ابتکاری بودن آنهاست که حکایت از ژرفنگری و دقت نظر او میکند. از جمله تالیفات این عالم عارف عبارتند از:
الاجتهاد و التقلید و العداله، نهایة الدرایه فی حاشیه الکفایه، اصول الفقه در تهذیب و تلخیص علم اصول به اسلوب جدید، حاشیه بر رساله "قطع" شیخ انصاری، رساله ای در اجتهاد و تقلید، رساله ای در نماز جمعه، طهارت، نماز مسافر، رسالهای در تحقیق حق و حکم، رساله در موضوع علم، رساله در معاد، رساله در صحیح و اعم، الوسیله توضیح المسائل به زبان عربی، ذخیره العباد توضیح المسائل فارسی، منظومه ای در بیست و چهار رجز در مدح رسول اکرم و مراثی ائمه معصومین، منظومه ای در روزه، منظومه ای در اعتکاف، دیوان شعر فارسی و غزلهای عرفانی، دیوان شعر در مدایح و مراثی اهل بیت(ع)، "تحفة الحکیم" که منظومه ای است در فلسفه و حکمت متعالیه، حاشیه بر اسفار ملاصدرا و تفسیر قرآن این تفسیر.
شاگردان این عالم عامل بسیار بوده اند، عجیب اینکه در میان شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و ... را میتوان دید که همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات میکردهاند. اکنون برخی از این بزرگواران را نام میبریم:
سیدمحمد حجت کوه کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدعبدالاعلی سبزواری، شیخ محمدتقی بهجت فومنی رشتی، شیخ ابوالفضل خوانساری، شیخ ابوالحسن شیرازی، آقا میرزا کاظم دینوری تبریزی، سیدمهدی اشکوری نجفی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی، شیخ محمدرضا مظفر، شیخ محمدحسین مظفر، سیدامیر محمد کاظمی قزوینی، شیخ محمود شریعت مهدوی و... .
شاگردان برگزیده و خصوصی عرفان حکیم غروی اصفهانی که مدت طولانی در درس عرفان ایشان حضور داشتند، عبارت بودند از: علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، میرزا یوسف ایروانی، امام زنجانی واعتماد رشتی.
درگذشت
پنجم ماه ذیحجه سال 1361 قمری در روز دوشنبه ای بود که از فراز بارگاه قدس مولا علی(ع) خبر درگذشت بزرگ استاد نجف به گوش همگان رسید.
تشییع پیکر نابغه نجف آن بزرگمرد علم و عرفان برگزار شد و در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلای مولا متقیان علی(ع) در مقبره کوچکی در کنار مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.
شاگردان این عالم عامل بسیار بوده اند، عجیب اینکه در میان شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و ... را میتوان دید که همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات میکردهاند.
به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران، آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی، از فقها و اصولیین، عارف، حکیم، شاعر و فیلسوف در سال ۱۲۹۶ قمری در کاظمین به دنیا آمد. پدرش حاج محمدحسن معین التجار مشهور به کمپانی از تاجران مشهور آن شهر و مردی پارسا و بسیار با تقوا بود.
شیخ محمدحسین که در خانواده ثروتمند و متمکن زندگی می کرد، از این موقعیت در راه تحصیل علم و علوم استفاده نمود. تحصیلات مقدماتی را در محضر شیخ محمد حسن تویسرکانی شروع نمود و تا سن بیست سالگی آنرا کامل کرد.
ایشان برای ادامه تحصیل حوزوی از کاظمین به نجف اشرف رفت و آنجا به تحصیل فقه و اصول پرداخت. از اساتید ایشان می توان به آیت الله سیدمحمد طباطبایی فشارکی، حاج آقا رضا همدانی، حکیم محمدباقر اصطهباناتی شیرازی، شیخ احمد شیرازی و شیخ محمدکاظم خراسانی اشاره کرد، که مرحوم کمپانی یکی مشهورترین شاگردان صاحب کفایة الاصول در طی سیزده سال بود و بعد از فوت مرحوم آخوند، شروع به تدریس کرد و چندین بار دوره های اصول و فقه مکاسب را درس داد و بسیاری از علمای منقول را تربیت کرد.
زهد و تقوا
یکی از علمای نجف به نام حاج سید محمدرضا خلخالی می گوید: من روزی در بازار حُوَیْش میرفتم که دیدم آقای حاج شیخ محمّدحسین در وسط کوچه خم شده است و پیازها را جمع میکند و پیوسته با خود میخندد. من جلو رفتم، و سلام کردم، و به ایشان کمک کردم تا پیازها را جمع نمودیم. آنگاه آنها را در گوشه قبایش گرفت و به منزل روانه شد. من عرض کردم: حضرت آیتالله معلوم بود که پیازها از گوشه قبای شما ریخته است ولی برای من خنده شما نامفهوم ماند!
آن مرحوم فرمود: من وقتی در جوانی برای تحصیل وارد نجف شدم خیلی مرفه بودم، روزی در مقابل ضریح مطهّر حضرت أمیرالمؤمنین(ع) مؤدَّب ایستاده بودم و مشغول زیارت بودم که بند تسبیح قیمتی من پاره شد و دانههای آن به روی زمین حرم ریخت. در آن روز عزّت نفس و یا خودخواهی به من إجازه نداد، تا خم شوم، و دانهها را جمع کنم. اما امروز به دکّان بقّالی رفتم و قدری پیاز خریدم و در گوشه قبای خود ریختم و أطراف آن را با دست گرفتم، تا به منزل برم. در همین جا که سر چهارراه بود و در میان جمعیّت مردم، قبا از دست من یله شد و پیازها به روی زمین ریخت. من خم شدم و پیازها را جمع کردم و أبداً برای من این مسئله مشکل نبود، بلکه بسیار آسان و قابل تحمّل بود.
علّت خنده من آن بود که: در همان وقت من به یاد دوران جوانی و پاره شدن تسبیح قیمتی که ارزش هر دانهاش یک دینار بود افتادم که آن روز از آن تسبیح که یکصد دینار قیمت داشت گذشتم و للّه الحمد و له الشّکر که امروز جمع آوری پیازهای ریخته از گوشه قبا بر روی زمین، برای من سنگین نیست و بسیار آسان و قابل تحمّل است.
از نگاه فرزانگان
در تجلیل و تمجید از مقام علمی و معنوی مرحوم غروی اصفهانی سخنان رسایی از بزرگان و صاحبنظران نقل شده است که همه حاکی از اخلاص و نبوغ فکری اوست، از جمله:
آیت الله سیدمحمدهادی میلانی: شیعه در دویست سال اخیر، فردی به جامعیت مرحوم اصفهانی به خود ندیده است. چنانچه پس از وفات میرزای نایینی اعلامیه ای به امضای مرحوم ملکی تبریزی و حضرات آیات آقای میلانی و آقای خویی به این مضمون انتشار یافت که : بعد از مرحوم شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیت الله غروی اصفهانی در روحانیت تشیع پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست.
آیت الله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی می فرماید: استاد بزرگ، حکیم خداشناس و فقیه پارسا و دایرمدار آسمان پژوهش و تحقیق ، و سالک و مرزبان سرزمین دانش و تدقیق، شیخ محمدحسین اصفهانی غروی است که خدا مقام بلندش را بلندتر سازد.
علامه ادیب محمد علی اردوبادی نیز می نویسد: استاد بزرگ ما، یکه سوار هر میدان بود از هر نظر بی نظیر می نمود. و نسبت به هر فضیلت به او مانند نسبت دندانه های شانه به شانه است… و در هر یک از دانشهای حکمت، کلام، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، شعر و ادب، تاریخ، معارف، اخلاق و عرفان به طور مساوی وارد بود.
استاد و محقق بزرگوار علامه سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی: من در تاریخ تشیع، فیلسوفی متعبدتر از آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی نمی شناسم. او عاشق دعا و عبادت و شیفته نماز و زیارت بود. به اهل بیت اطهار(ع) ارادت ویژهای داشت.
همچنین شهید استاد مرتضی مطهری می نویسد: حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، در تقوا و علم منقولا و معقولا یگانه بود... و اندیشه اش هم اکنون جزو اندیشه های زنده ای است که در میان علما و فضلای حوزه های درس فقه و اصول مطرح است.
آثار و شاگردان
مهمترین امتیازی که در آثار این عارف عالم دیده میشود استدلالی و ابتکاری بودن آنهاست که حکایت از ژرفنگری و دقت نظر او میکند. از جمله تالیفات این عالم عارف عبارتند از:
الاجتهاد و التقلید و العداله، نهایة الدرایه فی حاشیه الکفایه، اصول الفقه در تهذیب و تلخیص علم اصول به اسلوب جدید، حاشیه بر رساله "قطع" شیخ انصاری، رساله ای در اجتهاد و تقلید، رساله ای در نماز جمعه، طهارت، نماز مسافر، رسالهای در تحقیق حق و حکم، رساله در موضوع علم، رساله در معاد، رساله در صحیح و اعم، الوسیله توضیح المسائل به زبان عربی، ذخیره العباد توضیح المسائل فارسی، منظومه ای در بیست و چهار رجز در مدح رسول اکرم و مراثی ائمه معصومین، منظومه ای در روزه، منظومه ای در اعتکاف، دیوان شعر فارسی و غزلهای عرفانی، دیوان شعر در مدایح و مراثی اهل بیت(ع)، "تحفة الحکیم" که منظومه ای است در فلسفه و حکمت متعالیه، حاشیه بر اسفار ملاصدرا و تفسیر قرآن این تفسیر.
شاگردان این عالم عامل بسیار بوده اند، عجیب اینکه در میان شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و ... را میتوان دید که همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات میکردهاند. اکنون برخی از این بزرگواران را نام میبریم:
سیدمحمد حجت کوه کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدعبدالاعلی سبزواری، شیخ محمدتقی بهجت فومنی رشتی، شیخ ابوالفضل خوانساری، شیخ ابوالحسن شیرازی، آقا میرزا کاظم دینوری تبریزی، سیدمهدی اشکوری نجفی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی، شیخ محمدرضا مظفر، شیخ محمدحسین مظفر، سیدامیر محمد کاظمی قزوینی، شیخ محمود شریعت مهدوی و... .
شاگردان برگزیده و خصوصی عرفان حکیم غروی اصفهانی که مدت طولانی در درس عرفان ایشان حضور داشتند، عبارت بودند از: علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، میرزا یوسف ایروانی، امام زنجانی واعتماد رشتی.
درگذشت
پنجم ماه ذیحجه سال 1361 قمری در روز دوشنبه ای بود که از فراز بارگاه قدس مولا علی(ع) خبر درگذشت بزرگ استاد نجف به گوش همگان رسید.
تشییع پیکر نابغه نجف آن بزرگمرد علم و عرفان برگزار شد و در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلای مولا متقیان علی(ع) در مقبره کوچکی در کنار مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.