رامشین در شمال غربی سبزواردر منطقه ای قرار گرفته که کوه های صدخرو و اندقان در جنوب آن ناحیه اند این کوه ها پوشش گیاهی ناچیزی دارندو میتوان آنها را دنباله دامنه جنوبی البرز در ناحیه خراسان دانست و با دامنه های شمالی البرز که در ناحیه گرگان و مازندرانند و جنگل های انبوه دارند بسی مغایرند.جمعیت رامشین بر اساس آمار سال ١٣٨۵ شمسی ۴٠٣ نفر یا ١٣٧ خانوار میباشد که البته جمعیت واقعی آن نیست زیرا اکثر جوانان و خانواده ها به خاطر شرایط کاری دور از آنجا زندگی میکنند و در سال چند بار مثلا در عید نوروز یا در ماه محرم و مراسم و سنت های این چنینی در روستا گرد هم می آیند بر این اساس میتوان جمعیت آن را قریب به ۵ هزار نفر برآورد کرد.
منطقهئی را که (رامشین) و ده دوازده آبادی دیگر دوروبر (رامشین ) درآن قرار گرفتهاند (براکوه) می نامند. (براکوه) نیمی کوهستانی و نیمی جلگه است و آن را از نظر تقسیمات کشوری دهستان شناختهاند و مرکز دهستان را (برغمد - Barqamad ) قرار داده اند. (برغمد) بزرگترین دهکده در آن منطقه است و با راه آهن (تهران - مشهد) که از شمال آن می گذرد بیش از سه کیلومتر فاصله ندارد. از (برغمد) تا (رامشین) دو سه فرسنگی راه است. این راه از جلگه میرود و از چند آبادی بزرگ و کوچک (برا کوه) میگذرد و به (مهرآباد) میرسد که دهکدة همسایة شمالی (رامشین) است و از آنجا تا (رامشین) فرسنگی بیشتر فاصله نیست. در (مهر آباد )اگر روی به جنوب بایستیم،دورنمای سبز و خرم (رامشین) را در دامنة کوهی می بینیم که به جلگةبین (مهر آباد) و (رامشین) مسلط است. آن کوه را رامشینیها (کوه زر) و این جلگه را (دشت کاجی) می نامند. ولی (دشت کاجی ) فقط نام یک قسمت از جلگه است. قسمتهای دیگر هم البته نامهای دیگری دارد که اینهاست: (دشت کشمینه)، (دشت سرحصار)، (دشت زیر کمر) و دشت ده)، که این آخرین نزدیکترین قسمت جلگه به (رامشین است و کشت و ورز عمدة رامشینیها در همینجاست.
از (مهرآباد) هر قدر که به (رامشین) نزدیکتر میشویم آن را زیباتر مییابیم. تا جائی که در حوالی ده قطعههای کشت شده و سر سبز نخود و لوبیا و ماش و مزارع پنبه و زیره و گندم و جو را به وضوح میبینیم که رامشینیها در آن مزرعهها به اقتضای فصل در کاری مشغولند: یا وجین میکنند، یا آب میدهند، یا درو میکنند و یا خرمن میکوبند. تابستان که کار و جنب و جوش مردم ده در مزرعهها زیادتر است،ده نیز زیباتر جلوه می کند.
ولی این زیبائی منزه و پاک با هر زیبائی آلوده به تن آسایی و بیهودگی بسی تفاوت دارد اینجا روح کارو کوشش به زندگی زیبائی بخشیده است. که براستی زیباست؛ زیبایی با نزهت.
منبع : http://dehkadeyeramshin.persianblog.ir/post/6
منطقهئی را که (رامشین) و ده دوازده آبادی دیگر دوروبر (رامشین ) درآن قرار گرفتهاند (براکوه) می نامند. (براکوه) نیمی کوهستانی و نیمی جلگه است و آن را از نظر تقسیمات کشوری دهستان شناختهاند و مرکز دهستان را (برغمد - Barqamad ) قرار داده اند. (برغمد) بزرگترین دهکده در آن منطقه است و با راه آهن (تهران - مشهد) که از شمال آن می گذرد بیش از سه کیلومتر فاصله ندارد. از (برغمد) تا (رامشین) دو سه فرسنگی راه است. این راه از جلگه میرود و از چند آبادی بزرگ و کوچک (برا کوه) میگذرد و به (مهرآباد) میرسد که دهکدة همسایة شمالی (رامشین) است و از آنجا تا (رامشین) فرسنگی بیشتر فاصله نیست. در (مهر آباد )اگر روی به جنوب بایستیم،دورنمای سبز و خرم (رامشین) را در دامنة کوهی می بینیم که به جلگةبین (مهر آباد) و (رامشین) مسلط است. آن کوه را رامشینیها (کوه زر) و این جلگه را (دشت کاجی) می نامند. ولی (دشت کاجی ) فقط نام یک قسمت از جلگه است. قسمتهای دیگر هم البته نامهای دیگری دارد که اینهاست: (دشت کشمینه)، (دشت سرحصار)، (دشت زیر کمر) و دشت ده)، که این آخرین نزدیکترین قسمت جلگه به (رامشین است و کشت و ورز عمدة رامشینیها در همینجاست.
از (مهرآباد) هر قدر که به (رامشین) نزدیکتر میشویم آن را زیباتر مییابیم. تا جائی که در حوالی ده قطعههای کشت شده و سر سبز نخود و لوبیا و ماش و مزارع پنبه و زیره و گندم و جو را به وضوح میبینیم که رامشینیها در آن مزرعهها به اقتضای فصل در کاری مشغولند: یا وجین میکنند، یا آب میدهند، یا درو میکنند و یا خرمن میکوبند. تابستان که کار و جنب و جوش مردم ده در مزرعهها زیادتر است،ده نیز زیباتر جلوه می کند.
ولی این زیبائی منزه و پاک با هر زیبائی آلوده به تن آسایی و بیهودگی بسی تفاوت دارد اینجا روح کارو کوشش به زندگی زیبائی بخشیده است. که براستی زیباست؛ زیبایی با نزهت.
منبع : http://dehkadeyeramshin.persianblog.ir/post/6