۱۳۹۹-۶-۴، ۱۰:۴۲ صبح
این یادداشت یه بنده خدایی زحمت کشیدن و نوشتند من هم قسمتهای مهمش را در این پست قرار دادم
1- بینش اسلامی ( معارف اسلام ) شامل خداشناسی، امام شناسی و...
نکته ی مهم: معارف حقیقی و عمیق دین اسلام مد نظر باشد نه شعارها و ظاهر بینی ها و تندروی ها و کج روی ها
اسلام ناب محمدی نه چیز دیگر نه اسلامِ ...
نکته ی دوم: در شناخت معارف دین نباید موضوعاتی که به آن ها پرداخته می شود در طول هم باشند؛ یعنی مثلا به اخلاق فردی بپردازیم از وظایف منتظر جا بمانیم اول چند ماه به اخلاق بپردازیم بعد به موضوع بعد. نتیجه ی چنین کاری تک بعدی و کاریکاتوری بزرگ شدن آدم هاست! یعنی نقصان اساسی! نه کمال و رشد!
2- اخلاق: صرفاً اخلاق فردی مورد نظر نیست. غیر مستقیم کلاس با عنوان اخلاق شکل می گیرد اما با محوریت اخلاق در کارهای گروهی. مثلا در مثال ها البته همه ی این ها نیاز به مخاطب شناسی بسیار قوی دارد؛ هر کاری که در
آن مخاطب شناخته شده تیری در تاریکی است ممکن است بگیرد و ممکن است نگیرد. استادی که این کار را بر عهده می گیرد باید ارتباط نزدیک داشته باشد وهمچون مشاور و بسیار دوست در کنار افراد باشد که البته آفت های خودش را دارد اما آن چه مهم است این است که نباید هر جلسه استاد این موضوع عوض بشود و استاد دیگری بیاید. آفت اساسی و بسیار مهم این کار این است که اگر استاد متعالی ورشد نیافته ای در نظر گرفته شود رابطه به گروه سازی و فرقه سازی ( هر چند فرقه ای که در جهت نظام باشد ) و مرید سازی می رسد طوری که شاگردان به دلیل ارادت به استاد و این که قوت بسیار از او دیدند کم کم ارادت پیدا می کنند واو را بی اشکال می بینند و استاد اگر ضعیف النفس باشد یا خیلی قوی النفس نباشد به بهره برداری از گروه به نفع خود و شهرت طلبی می پردازد که این را بسیار دیده ام. بعضی وقت ها هم اشکال از بچه هاست با این استاد بازی هاشون! اینقدر قاطی می کنند که اصل که اسلام است را در این آدم ناقص می بینند و با امام معصوم اشتباه می گیرند. البته چون این آفت ها خطرناک اند پس در ابتدا نباید از استاد ثابت استفاده بفرمایید. تا اساتید رو بشناسید نکته ی مهم تر این که بعد ازدیدن چند استاد قرار نیستبه اجماع دست بزنید و ببینید بچه ها کدام استاد را بیش تر پسندیدند. بعضی ازاین استاد ها جاذبه بسیار دارند و معلوماتی هم قابل توجه ! اما متاسفانه درون خیلی جالبی ندارند!!!!
1- بینش اسلامی ( معارف اسلام ) شامل خداشناسی، امام شناسی و...
نکته ی مهم: معارف حقیقی و عمیق دین اسلام مد نظر باشد نه شعارها و ظاهر بینی ها و تندروی ها و کج روی ها
اسلام ناب محمدی نه چیز دیگر نه اسلامِ ...
نکته ی دوم: در شناخت معارف دین نباید موضوعاتی که به آن ها پرداخته می شود در طول هم باشند؛ یعنی مثلا به اخلاق فردی بپردازیم از وظایف منتظر جا بمانیم اول چند ماه به اخلاق بپردازیم بعد به موضوع بعد. نتیجه ی چنین کاری تک بعدی و کاریکاتوری بزرگ شدن آدم هاست! یعنی نقصان اساسی! نه کمال و رشد!
2- اخلاق: صرفاً اخلاق فردی مورد نظر نیست. غیر مستقیم کلاس با عنوان اخلاق شکل می گیرد اما با محوریت اخلاق در کارهای گروهی. مثلا در مثال ها البته همه ی این ها نیاز به مخاطب شناسی بسیار قوی دارد؛ هر کاری که در
آن مخاطب شناخته شده تیری در تاریکی است ممکن است بگیرد و ممکن است نگیرد. استادی که این کار را بر عهده می گیرد باید ارتباط نزدیک داشته باشد وهمچون مشاور و بسیار دوست در کنار افراد باشد که البته آفت های خودش را دارد اما آن چه مهم است این است که نباید هر جلسه استاد این موضوع عوض بشود و استاد دیگری بیاید. آفت اساسی و بسیار مهم این کار این است که اگر استاد متعالی ورشد نیافته ای در نظر گرفته شود رابطه به گروه سازی و فرقه سازی ( هر چند فرقه ای که در جهت نظام باشد ) و مرید سازی می رسد طوری که شاگردان به دلیل ارادت به استاد و این که قوت بسیار از او دیدند کم کم ارادت پیدا می کنند واو را بی اشکال می بینند و استاد اگر ضعیف النفس باشد یا خیلی قوی النفس نباشد به بهره برداری از گروه به نفع خود و شهرت طلبی می پردازد که این را بسیار دیده ام. بعضی وقت ها هم اشکال از بچه هاست با این استاد بازی هاشون! اینقدر قاطی می کنند که اصل که اسلام است را در این آدم ناقص می بینند و با امام معصوم اشتباه می گیرند. البته چون این آفت ها خطرناک اند پس در ابتدا نباید از استاد ثابت استفاده بفرمایید. تا اساتید رو بشناسید نکته ی مهم تر این که بعد ازدیدن چند استاد قرار نیستبه اجماع دست بزنید و ببینید بچه ها کدام استاد را بیش تر پسندیدند. بعضی ازاین استاد ها جاذبه بسیار دارند و معلوماتی هم قابل توجه ! اما متاسفانه درون خیلی جالبی ندارند!!!!