۱۳۹۹-۱۱-۴، ۰۴:۴۴ عصر
شوهر من میل جنسی کمی نشان میدهد واقعا نمیدانم دنبال صیغه است یعنی صیغه ای دارد ویا بیماری دارد که میل جنسیش کم شده او 50 سال دارد بخاطر همین والبته کارهای دیگرش بهش شک دارم من را هم خیلی در عذاب نگه داشته ما چون چند فرزند بزرگ داریم من نمیتوانم طلاق بگیرم ولی این بر قرار نکردن رابطه جنسی وحشت ناک عصبی وپرخاشگرم کرده دیوانه شدم اصلا نمیدانم چه کنم ازش بارها خواستم برود دکتر با این که میدانم باعث میشود فکر بد در باره ام بکند اما چاره ای ندارم مجبورم بهش بگم که در عذابم شاید فکری بکند ولی هیچ کاری نمیکند همیشه هم کمی تب دارد ولی حاظر نیست دارمان کند از همه بدتر ادم ظاهرا خوبی است نماز میخواند روزه میگیرد مسجد میرود ولی به حقوق خانوده پایبند نیست به حق من که میرسد میلنگه من هم هیچ اعتقادی به صیغه ندارم ان را حرام میدانم هرچند که حرام نباشد واگر شوهرم روزی معلوم شود که زن دیگری گرفته ویا صیغه کرده حتما مکشمش وبعد خودما را هم معرفی برای اعدام میکنم چون هر چیزی را تحمل میکنم جز خیانت واز شما راحنمایی میخواهم چگونه فرزندانم را قانع کنم که طلاق بگیریم که منجر به یک قتلی چیزی نشود اخر کارمان ویا شوهرم را درمان کنم ویا اگر زن چیزی پایش در مایان است زودتر بفهمم ؟
ایا اگر این وضع که گفتم اگر من هم به شوهرم درصورت فهمیدن خیانتش وچون مرا در تنگنا گذاشته من هم بروم با مردی همبستر شوم کار حرام کردم ؟من هم مثل یک زن بی شوهر میمانم که گاه گاهی شوهرم مار خوفته شهوتم را بیدار میکند وهمان جا هایم میکن وباعث میشود بیشتر عذاب بکشم نمیدانم چه کنم ؟در ضمن شوهر من خیلی دوست داره همخوابی را با حالت اجبار انجام بده هرچند که من امادگی داشته باشم ولی قبلا هم که همینطوری بود که حالت جبری داشت من احساس خوبی نسبت به اینکارش نداشتم وبخاطر همین ناراحت میشدم واز این همخوابی دوری میکردم خیلی بدم میاد که کسی یخواهد حالت تجاوز به من داشته باشد دوست دارم ازم اجازه بگیرد واگر من اماده گیش را داشتم واجازه دادم همبستر شود همینها باعث اختلاف بین ما شده در کل از زورگیوی ودیتاتوری بدوم میاد مگر من حیوان هستم ویا دیوار ویا یک شئی بی جان که او برایم تصمصم بگیرد؟ومثل حیوان به من حمله کند ؟
ایا اگر این وضع که گفتم اگر من هم به شوهرم درصورت فهمیدن خیانتش وچون مرا در تنگنا گذاشته من هم بروم با مردی همبستر شوم کار حرام کردم ؟من هم مثل یک زن بی شوهر میمانم که گاه گاهی شوهرم مار خوفته شهوتم را بیدار میکند وهمان جا هایم میکن وباعث میشود بیشتر عذاب بکشم نمیدانم چه کنم ؟در ضمن شوهر من خیلی دوست داره همخوابی را با حالت اجبار انجام بده هرچند که من امادگی داشته باشم ولی قبلا هم که همینطوری بود که حالت جبری داشت من احساس خوبی نسبت به اینکارش نداشتم وبخاطر همین ناراحت میشدم واز این همخوابی دوری میکردم خیلی بدم میاد که کسی یخواهد حالت تجاوز به من داشته باشد دوست دارم ازم اجازه بگیرد واگر من اماده گیش را داشتم واجازه دادم همبستر شود همینها باعث اختلاف بین ما شده در کل از زورگیوی ودیتاتوری بدوم میاد مگر من حیوان هستم ویا دیوار ویا یک شئی بی جان که او برایم تصمصم بگیرد؟ومثل حیوان به من حمله کند ؟