۱۳۹۹-۱۲-۹، ۰۳:۴۶ عصر
رمان در آغوش مهربانی
نویسنده: arameesh
خلاصه رمان:
رزا و روژان دو تا خواهرن, بعد از مرگ پدر و مادرشون وکیل خانوادگیشون به دیدن روژان که دختر کوچیک خانواده هست میاد و در این ملاقات بهش میگه که رزا خواهر اون نیست, در اصل رزا دختر اون خانواده نیست, میگه که پدر و مادرش سالها قبل که برای یک سفر به شمال میرن با یک خانواده آشنا میشن که داشتند صاحب فرزند میشدند و پدر خانواده این فرزند را نمیخواسته و پدر و مادر روژان چون بچه دار نمیشدند رزا را از اون خانواده میخرن و با خودشون به تهران میارن, رزا وقتی این موضوع را میفهمه تصمیم میگیرِه تا بره و مادرش را ببینِه و در این سفر هست که اتفاقات عجیبی می افتِه.
نویسنده: arameesh
خلاصه رمان:
رزا و روژان دو تا خواهرن, بعد از مرگ پدر و مادرشون وکیل خانوادگیشون به دیدن روژان که دختر کوچیک خانواده هست میاد و در این ملاقات بهش میگه که رزا خواهر اون نیست, در اصل رزا دختر اون خانواده نیست, میگه که پدر و مادرش سالها قبل که برای یک سفر به شمال میرن با یک خانواده آشنا میشن که داشتند صاحب فرزند میشدند و پدر خانواده این فرزند را نمیخواسته و پدر و مادر روژان چون بچه دار نمیشدند رزا را از اون خانواده میخرن و با خودشون به تهران میارن, رزا وقتی این موضوع را میفهمه تصمیم میگیرِه تا بره و مادرش را ببینِه و در این سفر هست که اتفاقات عجیبی می افتِه.