۱۳۹۹-۱۲-۱۵، ۰۶:۰۷ صبح
سلام
مشکل خانوادگی دارم
سنم 31
2 فرزند
و حدود 10 سال هست که ازدواج کردیم
2 سال پیش طی حادثه رانندگی دو پایم را از دست دادم و ویلچری شدم
6 ماه اول زنم به من دلداری میداد و غصه را از من دور میکرد و از این بابت خوشحال بودم که او زیاد پریشانی نمیکند و گریه و زاری نمیکند
اما حالا بعد این 2 سال که سختی زندگی فشار اورده و همه کارهای خانه و منزل روی دوش اوست به دنبال کوچکترین حادثه و اتفاقی میگوید زندگیم تباه شده و با تو بدبختم
از اوضاع دوستانش میگوید و خود را با انان مقایسه میکند
جلوی بچه ها توهین میکند و میگوید پدر شما بی عرضه است
میگوید اگر میتوانستم طلاق میگرفتم ولی بخاطر بچه ها ماندم ئ تو را دوست ندارم و اگر در تصادف میمردی برایم بهتر بود
عزت نفس را از دست دادم و میترسم فرزندانم بزرگتر که شدند من را تحویل نگیرند و از وجود پدر معلول خجالت زده باشند
در هر لحظه منتظر یک دعوا و فحاشی از طرف او هستم بی انکه شرایط من را درک کند
برای همه این شرایط چکار کنم؟؟؟
مشکل خانوادگی دارم
سنم 31
2 فرزند
و حدود 10 سال هست که ازدواج کردیم
2 سال پیش طی حادثه رانندگی دو پایم را از دست دادم و ویلچری شدم
6 ماه اول زنم به من دلداری میداد و غصه را از من دور میکرد و از این بابت خوشحال بودم که او زیاد پریشانی نمیکند و گریه و زاری نمیکند
اما حالا بعد این 2 سال که سختی زندگی فشار اورده و همه کارهای خانه و منزل روی دوش اوست به دنبال کوچکترین حادثه و اتفاقی میگوید زندگیم تباه شده و با تو بدبختم
از اوضاع دوستانش میگوید و خود را با انان مقایسه میکند
جلوی بچه ها توهین میکند و میگوید پدر شما بی عرضه است
میگوید اگر میتوانستم طلاق میگرفتم ولی بخاطر بچه ها ماندم ئ تو را دوست ندارم و اگر در تصادف میمردی برایم بهتر بود
عزت نفس را از دست دادم و میترسم فرزندانم بزرگتر که شدند من را تحویل نگیرند و از وجود پدر معلول خجالت زده باشند
در هر لحظه منتظر یک دعوا و فحاشی از طرف او هستم بی انکه شرایط من را درک کند
برای همه این شرایط چکار کنم؟؟؟